تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
قلمنیوز: قبل از انتخابات ۸۴ جمعی از جوانان حزب اللهی هنگام برگزاری نمازجمعه رو به روی مسجد دانشگاه تهران از برادر محسن خواستند که وارد سیاست نشود، گویی نمی خواستند خاطرات روزهای جنگ با فرمانده در هیاهوی سیاست ،چرک شود. برادر محسن اما خواست جوانها را نادیده گرفت، لباس رزم را از تن بیرون آورد تا کت وشلوار سیاست بپوشد. او چند بار پاشنه کفشهایش را ورکشید و دوبار هم وارد عرصه انتخابات شد اما هر گام او را ناکام تر کرد.
اخیرا نیز خبر جلسهای رسانه ای شد که در آن محسن رضایی بحث نامزدی خود در انتخابات ۱۴۰۰ را مطرح می کند. در دیگر گمانه زنی های روزهای اخیر هم نام محسن رضایی بیش از هر کس دیگری برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰ مطرح شده است. داستان محسن رضایی و انتخابات تقریبا به یک داستان تکراری تبدیل می شود. علاوه بر چهار بار ثبت نام در انتخابات روایت های دیگری درباره حضور او در انتخابات نیز وجود دارد.سکانس اول؛ تمایل به نامزدی در انتخابات ۷۶ و تکذیب پس از ۱۴ سال
اولین روایت از اعلام آمادگی محسن رضایی برای قرار گرفتن در معرض رای مردم به ۲۳ سال قبل یعنی زمانی برمی گردد که او به دنبال استعفا از فرماندهی سپاه پاسداران بود. بر اساس خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ را داشت.
مرحوم هاشمی رفسنجانی این موضوع را در خاطرات ۱۱ اردیبهشت سال ۷۶ از زبان علی شمخانی مطرح کرده و نوشته: «آقای شمخانی، [فرمانده نیروی دریایی] آمد و گفت بعضی از عناصر سپاه تلاش میکنند که از رهبری اجازه دخالت در انتخابات را بگیرند، ولی هنوز موفق نشدهاند. آقای رضایی، [فرمانده کل سپاه پاسداران] موافق نیست و خودش میخواسته نامزد [انتخابات ریاستجمهوری] شود که رهبری اجازه نداده است.»
محسن رضایی اما در یادداشتی با عنوان «رمزگشایی از ورود دوباره به عرصه سیاست» که در تیرماه سال ۹۱ در وب سایت شخصی خود منتشر کرد منکر این موضوع می شود و می گوید: « ۱۴ سال است برخی در رابطه با استعفایم از سپاه، داستانها ساخته و شایع کردهاند، گفتهاند رهبری معظم انقلاب خواسته اند که فلانی در سپاه بماند ولی ایشان گوش نکرده و از سپاه بیرون آمده یا اینکه معظم له فرموده اند فلانی در سیاست وارد نشود ولی او عمل نکرده، اینها، هیچ واقعیتی ندارد.»
سکانس دوم؛ اگر رضایی نمی خواست ۷۶ کاندیدا شود چرا ۷۸ کاندیدا شد؟
با این حال این سوال پیش می آید که اگر داستان تمایل به نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری داستان سرایی بوده است، پس چرا برادر محسن دو سال بعد از خروجش از سپاه کاندیدای انتخابات مجلس شد؟ محسن رضایی در آستانه انتخابات مجلس ششم هنگامی که یونیفرم نظامی گری را از تن درآورده بود سودای پوشیدن لباس سیاست کرد. اما شروع شکست های سردار همین نقطه بود. محسن رفیق دوست، وزیر سپاه در دولت میرحسین موسوی در جلد دوم خاطراتش از توصیه انتخاباتی به محسن رضایی نوشته است.
رفیق دوست می گوید: «سالی که محسن رضایی برای نمایندگی مجلس از تهران کاندیدا شد به ایشان گفتم: شما ویژگی فرماندهی و ریاست را داری اما از جایی مثل مسجد سلیمان یا بهبهان کاندید شو که قطعا میدانی انتخاب میشوی، اما ایشان حرف من را گوش نکرد.» محسن رضایی از تهران کاندیدا شد و در لیست «ائتلاف خط امام و رهبری» و جامعه روحانیت مبارز قرار گرفت؛ اقدامی که نتیجه ای جز شکست برای او نداشت.
سکانس سوم؛ یا با گلوله کنار می روم یا اینکه مردم نخواهند!
محسن رضایی بعد از فرماندهی سپاه با حکم رهبری بر صندلی دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام نشست اما همچنان مایل بود با سابقه فرماندهی جنگ وارد میدان سیاست شود. تا جایی که فیلم تبلیغاتی اش در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، با نام دولت عشق را مرحوم رسول ملاقلی پور کارگردان سینمای جنگ ساخت.
در بخشی از این فیلم گفت و گو محور ملاقلی پور از رضایی می پرسد: « آقا محسن چقدر می گیری بروی کنار اصلا از قدرت بروی کنار، گیر ندهی و کار نداشته باشی؟» محسن رضایی هم پاسخ می دهد: «یا با گلوله کنار می روم یا اینکه مردم نخواهند.» با این حال سینه سپر کردن فرمانده پیشین سپاه نتوانست جایگاه او را در انتخابات بهتر کند و به جای نه شنیدن از مردم تصمیم گرفت با پای خودش از عرصه انتخابات کناره گیری کند. رضایی برای کناره گیری از انتخابات هم به این جمله بسنده کرد که «برای جلوگیری از تشتت آرا و به نفع ملت ایران از انتخابات کنارهگیری میکنم.»
سکانس چهارم: برادر محسن اقتصاددان می شود
چهار سال بعد اما محسن رضایی بار دیگر به میدان آمد. او این بار بیشتر ترجیح می داد بر روی تحصیلات اقتصادی اش مانور دهد و از دولت ائتلافی سخن می گفت. او در سال ۸۸ هنگامی که در برابر رئیس دولت مستقر قرار گرفته بود، مسیر احمدی نژاد را رو به پرتگاه عنوان کرده بود. برخی معتقدند که نامزدی او در این دوره از انتخابات طلایی ترین دوران فعالیت سیاسی است.
البته برگ برنده او همراهی داوود دانشجعفری وزیر اقتصاد دولت نهم بود که از کابینه جدا شده بود. احمدی نژاد که بی پروا در برابر میرحسین موسوی و مهدی کروبی مدعی می شد که اطلاعی از وضعیت کشور ندارند، در برابر محسن رضایی قدری محتاطانه سخن می گفت. این حضور هم چیزی جز شکست برای محسن رضایی در پی نداشت.
سکانس پنجم؛ محسن رضایی این بار هم از مردم نه شنید
محسن رضایی برای انتخابات ۹۲ نیز زودتر از دیگران اقدام کرد. او اسفندماه سال ۹۱ رسما اعلام کرد برای سومین بار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می کند. در ۹۲ دیگر نه نام دولت ائتلافی بود و نه دولت عشق. رضایی این بار با شعار سلام بر زندگی وارد عرصه شد. اما سلام کردن به زندگی هم نتوانست گره از کار فروبسته او در انتخابات بگشاید و این بار رسما با حضور در بین شش کاندیدا نفر چهارم انتخابات شد. با این که سردار این بار صریح تر از مردم نه شنید اما گویا بی میل به انتخابات نماند.
سکانس ششم؛ اگر تکلیف کنند سخت است اما به آن فکر می کنم
محسن رضایی اما در انتخابات ۹۶ دیگر وارد میدان نشد و فقط در جلسات ائتلاف اصولگرایان شرکت می کرد. او سال ۹۴ یونیفرم نظامی اش را دوباره بر تن کرد. با این حال احتمال کاندیداتوری او باز هم وجود داشت. وقتی اصولگرایان می خواستند برای انتخاب پنج کاندیدا به جمع بندی برسند باز هم نام محسن رضایی را مطرح کردند.
رضایی درباره اینکه اگر جمنا به او تکلیف کنند به روزنامه شرق گفته بود «به تکلیف نیروهای انقلاب احترام میگذارم. ردکردن چنین تقاضایی برای من سخت است. اگر به من تکلیف کردند، درباره آن فکر خواهم کرد.» با این حال در جمع بندی جمنا او با ۶۶۰ رای از سوی اصولگرایان دهم شد و این بار از یک رقابت انتخاباتی بازماند.
سکانس هفتم؛ برنامه ریزی جدید انتخاباتی در حیاط خلوت مجمع تشخیص
حال چندسالیست که محسن رضایی از کاندیداتوری در انتخابات به دور افتاده است. با این وجود بعد از انتخابات ۹۶ با طرح ایده کاندیدای نظامی برای انتخابات ۱۴۰۰ از سوی بعضی اصولگرایان دوباره نیم نگاهی به او و محمدباقر قالیباف افتاد و به نظر می رسد خود نیز بی تمایل به امتحان کردن چندین باره شانسش در این انتخابات نباشد.
محسن رضایی در این چند سال نیز که بر کرسی دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام تکیه زده بود تلاش کرد تحرکاتی جدیدتر را دنبال کند. او گرچه در هنگام ریاست مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی بر مجمع چندان موضع گیری سیاسی نمی کرد و حضور محسوسی در مجمع نداشت اما از دو سالی که آیتالله شاهرودی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و به علت بیماری نمیتوانست در جلسات این مجمع شرکت کند و در بستر بیماری بود، بسیار تلاش کرد در مقام دبیر مجمع نقش موثری در هیئت عالی نظارت ایفا کند. هیات عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام در غیاب مرحوم هاشمی شاهرودی زیر نظر محسن رضایی فعالیت می کرد.در دوره حضور آملی لاریجانی در ریاست مجمع نیز محسن رضایی همچنان تلاش دارد تا حضوری تاثیرگذار از خود در مجمع به نمایش بگذارد و حتی اخیرا از افزایش اختیاراتش نیز سخن گفته است. به نظر می رسد مجمع تشخیص برای برادر محسن حیاط خلوتی شده است تا شاید در سایه آن وجهه سیاسی خود را تقویت کرده و تریبونی برای اظهارنظرهای سیاسی او باشد.
سیاست برای برادر محسن خوش یمن نبود
محسن رضایی در همه این سالها در حال تعویض یونیفرم نظامی و لباس سیاست بوده است. شاید همین نکته باعث شده که محبوبیت او ذیل محبوبیت دیگر فرماندهان جنگ قرار گیرد، حتی آنهایی که زمانی تحت امر او بوده اند. با ورود رضایی به سیاست و اصرار به سیاسی ماندن هم پرستیژ نظامی او خدشه دار شده است هم آنکه در عالم سیاست نتوانسته به موفقیت برسد.شاید پربیراه نباشد اگر برادر محسن بعد از سال ها تن به شعار جوانان حزب اللهی بدهد و ردای سیاست را برای همیشه از تن بیرون آورد.
منبع: خبرآنلاین