برخی ظریف را امیرکبیر میخوانند و عدهای دیگر او را با سنجه مصدق
میسنجند. در سوی دیگر میدان اما، هر نسبت ناروایی را درمورد او روا
میدانند. ولی واقعیت آن است که ظریف نه در سطح امیرکبیر و محمد مصدق تعریف
میشود و نه آنچه دشمنانش علیه او میگویند صحیح است.
ظریف
بیش از هر چیز دیپلماتی متعلق به ساختار جمهوری اسلامی ایران است که با
همه فراز و فرودهای حاکمیتی از این جنس قابل تحلیل و ارزیابی است. البته که
از سال 1392 به این سو آرامآرام میرود تا علاوه بر وجه دیپلماتیک، به
کنشگری در عرصه سیاست داخلی نیز بدل شود.
موضوع
این نوشتار اما ظریف و مسائل او نیست؛ که این مسئله فرصتی و مجالی دیگر
میخواهد. پرسش اصلی نوشتار پیش رو نحوه مواجهه مجلسنشینان با وزیر
دیپلمات دولت روحانی است. مواجههای که بیش از هر چیز حکایت از آن داشت که
زخمی کهنه سر باز کرده و در بر همان پاشنه سابق میچرخد. گویی تازه به
بهارستان رسیدهها نمیدانند که ظریف در عرصه بینالمللی مهمترین شخصیت
سیاسی کشور لقب گرفته است.
راهیافتگان
به مجلس یازدهم که بسیاری از آنها سابقه نشستن بر این کرسیها را هم
ندارند، حضور ظریف در مجلس را به مثابه فرصتی یافتند تا پنجه در پنجه دولت
مستقر بیندازند و از همین حالا نشان دهند که دولت روحانی یک سال پایانی
بسیار سخت در برابر دارد. آنها بیتوجه به تجربههای از سر گذرانده جمهوری
اسلامی دستکم از سال 1392 به این سو، نقطه عزیمت حمله به ظریف را از همان
مختصاتی آغاز کردند که در تمام این سالها در مقام کنشگران سیاسی با
کارکرد داخلی ـ جهت حفظ عقبه وفادار ـ داشتهاند.
پنجه
افکندن مجلسیان با ظریف در روز گذشته، تا حدود زیادی نسبت میان دولت و
مجلس در یک سال آینده ـ و حتی سالهای آتی ـ را مشخص کرد. به دیگر بیان،
اهالی بهارستان روز گذشته نشان دادند که در مقام نمایندگان مهمترین رکن
دموکراتیک حکومتها، هیچ تفاوتی با یک فعال سیاسی ندارند. آنها ثابت کردند
که برای حمله به ظریف حتی احساس نیاز به مطالعه رویدادها و اتفاقات سیاست
داخلی و خارجی جمهوری اسلامی در همین چند سال اخیر را هم نمیکنند.
تردیدی
نیست که از ظریف یا هر یک از اعضای کابینه روحانی و به طور کلی هر کنشگر
سیاسی میتوان و شاید باید انتقاد کرد. اما مسئله بر سر چگونگی انتقاد، صحت
نقدها، خاستگاه آنها و اراده نهفته در آن است. اینکه این نقدها تا چه
میزان با هدف اصیل و شریف صورت میگیرد و بنا دارد تا چه حدی به روند امور
کمک کرده و زمینه را برای پیشبرد اهداف کلان کشور مهیا کند.
مولفههایی
که روز گذشته اهالی صحن سبز نشان دادند هیچ یک از آنها را ندارند.
درحقیقت اقدام آنها تنها واجد دو ویژگی بود. نخست عقدهگشایی در برابر
جریان رقیب که تا انتخابات اخیر، همواره آنها را شکست داده بود و دو دیگر،
آنکه خط و نشانی برای دولت بکشند و به تعبیری گربه دولت را در حجله مجلس
ذبح کنند.
این
دو ویژگی به خوبی نشان میدهد که هدفگذاری و مسیریابی راهیافتگان به
مجلس، هر سمت و سویی را که نشان دهد به راه فلاح و توسعه و پیشرفت نخواهد
رفت. چه اینکه اساسا نمیتوان با قهر و کینه و عداوت، توسعهمحور و
پیشرفتجو بود. بد نیست این گروه از شکستخوردگان دیروز و ظفرمندان امروز،
نگاهی به پایگاه رای خود نیز داشته باشند تا متوجه شوند نمایندگان چند درصد
از آحاد جامعه هستند.
منبع: ابتکار