تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
داستانهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور کنونی آمریکا با ورزش، به اندازه مدیریتش در دنیای سیاست ایهام دارد؛ مردی که معتقد است «ورزشکردن برای سلامتی بد است» بخش زیادی از پولش را در ورزش سرمایهگذاری کرده و برای خودش در این عرصه رفقای گردنکلفتی دارد؛ رفقایی که مشخصا چشم به ثروت یا قدرت دونالد ترامپ دوختهاند. البته که بعضا هم همه چیز برایشان دوسویه بوده؛ آنها از دونالد ترامپ استفاده کردهاند و ترامپ هم از آنها.
ترامپ با دنیای ورزش بیگانه نیست؛ میگویند گلف را در حدواندازههای یک بازیکن تقریبا حرفهای بلد است؛ عشق فوتبال آمریکایی بوده و همکلاسیهای دوران دبیرستانش هم از مهارت خیرهکنندهاش در بازی بیسبال به ویژه در زمان پرتاب توپ، سخنها راندهاند.
با این حال موردی که باعث شده اسم ترامپ زیاد در دنیای ورزش به گوش برسد مخالفت گسترده ورزشکاران حرفهای (غالبا سیاهپوست) آمریکا با او و سیاستهایش است؛ بسکتبالیستهای سوپرحرفهای شاغل در NBA از رفتن به کاخ سفید و دیدار با او سر باز میزنند (برخلاف کاری که در دوره اوباما انجام میشد) و دیگر ورزشکاران شاغل در فوتبال آمریکایی هم در برابر سیاستهای نژادپرستانه ترامپ زانو میزنند؛ آنها این کار را هنگام پخش سرود ملی آمریکا انجام میدهند تا نشان دهند چقدر از شرایطی که ترامپ به وجود آورده شاکی هستند. زنان فوتبالیست آمریکایی که بهترین تیم زنان در دنیا هم هستند، مخالفان شماره یک او محسوب میشوند؛ صحبتهای مگان رپینو، یکی از سرشناسترین زنان فوتبال آمریکا در نقد سیاستهای ترامپ هنوز در ذهن بسیاری مانده است.
ترامپ که روزگاری برای جمعآوری رأی در آستانه انتخابات خودش را یک ورزشی و ورزشکار جا زده بود، رفتهرفته مخالفان زیادی پیدا کرد؛ او حتی ورزشکاران حرفهای آمریکا را چندین بار هم تهدید کرده است. با اینحال، مثل روزگار سیاسیاش، در مواجهه با دنیای ورزش هم نوسان دارد یا به عبارت بهتر، ثبات ندارد. تازهترین داستانی که دوباره باعث شده اسم ترامپ و ورزش بر سر زبانها بیفتد، مربوط به کتاب جان بولتون، مشاور امنیت ملی و البته سابق ترامپ است؛ کتابی که رئیسجمهور آمریکا تلاش زیادی کرد مانع از انتشارش شود، ولی دست آخر به جایی نرسید.
در بخشی از کتاب جان بولتون با عنوان «اتاقی که در آن اتفاق افتاد، خاطراتی از کاخ سفید» او سفر سهروزه ترامپ به اسکاتلند را در خلال بازیهای جام جهانی روسیه روایت میکند و میگوید که مسائل سیاسی در آن برهه از زمان برایش اهمیت نداشت و فکرش درگیر دیدن مسابقات فوتبال و البته انجام بازی گلف بود! بولتون دراینباره مینویسد: «قرار بود درباره جنگ داخلی سوریه با ولادیمیر پوتین نشستی داشته باشیم. نتانیاهو، مدام زنگ میزد و میخواست از پوتین بخواهیم مرز مشترک و مطمئنی بین سوریه و اسرائیل ایجاد کنیم.
با وجود چنین درخواستی، شک داشتم ترامپ حتی چنین مسئلهای را با ولادیمیر پوتین در میان بگذارد، چون برایش امر تازهای نبود که بخواهد اهمیت داشته باشد». بولتون در بخش دیگری از آن خاطرات مینویسد: «نخستوزیر اسرائیل درخواست داشت ترامپ در جلسه با پوتین شیوهای اتخاد کند تا مانع از فرستادن نیروهای ایرانی به سوریه شود، چون معتقد بود این موضوع میتواند تهدیدی برای اسرائیل باشد».
بولتون، اما به موردی اشاره میکند که در نوع خودش جالب است. او میگوید: «ترامپ در آن روزها که نتانیاهو این همه درخواست داشت و ماجرای جلسه با پوتین هم در میان بود، وقتش را با تماشای یکی از مسابقات فوتبال برگزارشده در جام جهانی پر میکرد. من مجبور میشدم اتفاقات رخداده را خیلی خلاصه برایش بیان کنم تا او فقط در جریان امور قرار بگیرد». البته ترامپ بارها تلاش کرد مانع از انتشار چنین کتابی شود؛ چون اعتقاد داشت حرفهای بولتون کذب است.
با این حال چه حرفهای بولتون درست باشد چه کذب، علاقه نصفهونیمه ترامپ به ورزش چندان کذب نیست. او پیشتر در گفتوگویی که با مجله «سلامت مردان» آمریکا داشته گفته که با ورزشکردن بیگانه نیست: «من همه ورزشها را امتحان کردهام. همیشه هم ورزشکار خوبی بودهام. همیشه هم کاپیتان تیمهایم بودم. هنوز هم گلف بازی میکنم و در این رشته تبحر هم دارم». این بخش از حرفهایش که میگوید همیشه ورزشکار خوبی بوده و کاپیتان تیمهایش بوده را پیشتر «بیزینساینسایدر» در گزارشی مفصل به آن پرداخته که روایت همکلاسیهای سابق ترامپ را در دلش دارد؛ این رسانه به سراغ آدمهایی رفته که از ۱۳ تا ۱۸ سالگی کنار ترامپ بودهاند.
جرج بوتل یکی از آنهاست که درباره ترامپ میگوید: «آن زمان او را به اسم دُن یا دی. تی صدا میکردند. در ورزشهای فوتبال آمریکایی، فوتبال (ساکر) و بیسبال مهارت زیادی داشت. کلا یکی از ورزشیهای ردهبالای مدرسه بود که میشد گفت همیشه دومین یا سومین نفر ورزشی مدرسه بود، بینهایت انگیزه داشت و همه این ویژگیاش را تحسین میکردند».
آرتور شونوالدت، یکی دیگر از همکلاسیهای ترامپ هم درباره استعداد ورزشیاش میگوید: «باهوش بود، جاگیریهایش حرف نداشت و به معنای واقعی ورزشکار بود. تعدادی از مربیان ما آن روزها میگفتند او حتما یک روز در بیسبال تبدیل به یک بازیکن حرفهای میشود». تد لوین هم درباره ترامپ میگوید: «ورزشکار فوقالعادهای بود. اگر ادامه میداد میتوانست در بیسبال یک ورزشکار حرفهای شود. فکر میکنم سرعت توپهای پرتابیاش به ۱۳۰ کیلومتر بر ساعت میرسید. من دریافتکننده بود و به خاطر پرتابهای ترامپ همیشه دستانم کبود بود. اگر او میخواست فوتبالیست هم شود، میتوانست. از لحاظ ذهنی بسیار آماده بود. البته که در مقابل من که اندام ریزی داشتم، او جثه درشتی هم داشت».
با اینحال همانطور که در بالا عنوان شد، ترامپ درباره ورزش و ورزشکردن نظریات متفاوتی دارد؛ او زمانی گفته بود ورزشکردن برای سلامتی مضر است. «ببینید، بدن انسان مثل باتری است، هرچه از او کار بکشی، زودتر انرژیاش تمام میشود». خودش، اما گلف را بهصورت مستمر دنبال میکند و به مخالفت با آنهایی میپردازد که میگویند گلف ورزش نیست و کمکی به کمکردن وزن آدمی و البته فیتنس نگهداشتن بدن نمیکند. «هرکسی بالاخره باید در هفته چندساعتی هم که شده، وقتش را برای بازی گلف صرف کند؛ ورزش بسیار مهیجی است و بشخصه وقتی گلف بازی میکنم، یکی، دو کیلویی وزن کم میکنم. خوبی گلف این است که شما را از یخچال خانهتان دور نگه میدارد و نمیگذارد با خوردن غذا چاقتر شوید».
اگرچه دونالد ترامپ خودش را یک گلفباز حرفهای توصیف میکند، ولی حضور او در ورزش بیشتر مادی و بعضا در سطح مدیریتی بوده؛ او سال ۱۹۸۳ تیم نیوجرسیجنرالز را در لیگ فوتبال آمریکایی در سطح پایین راهاندازی کرد تا به جنگ لیگ حرفهای فوتبال آمریکایی برود، ولی بعد از سه سال با شکست در رقابت با لیگ اصلی فوتبال آمریکایی، از فعالیت در این عرصه صرفنظر کرد؛ هرچند برحسب علاقه و مثل بسیاری از آمریکاییها، این ورزش را دنبال کرد و حتی سال ۲۰۱۴ تا آستانه خرید تیم شیکاگو در فوتبال آمریکایی هم پیش رفت.
ترامپ حتی مدیریت در دوچرخه سواری را هم تجربه کرده است؛ سال ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ او به همراه چند مولتیمیلیاردر آمریکایی، طرح پیادهکردن «توردوفرانس» در آمریکا با نام «تور آمریکا» را پیاده کرد، ولی در نهایت بازهم با عقیمماندن این موضوع، از فعالیت در این عرصه صرفنظر کرد. ترامپ مثل اخلاق ویژهای که دارد، دوستان ورزشکار ویژهای هم انتخاب کرده؛ از دنیس رادمن، بسکتبالیست حرفهای و عجیب NBA گرفته تا مایک تایسون، قهرمان سابق بوکس دنیا که در یک بازه زمانی ترامپ را مجاب به سرمایهگذاری در بوکس هم کرد.
در واقع تایسون با تیم بوکس باشگاه نیویورک همکاری میکرد و از ترامپ برای سرمایهگذاری روی بوکسورهای جوان باشگاه کمک گرفت. ماجرای حضور رئیسجمهور آینده آمریکا در مسابقات WWE (کشتی کج آمریکا) هم که دیگر به همگان ثابت شده است؛ او با سرمایهگذاری در این مسابقات که بیشتر جنبه نمایشی دارد، حمایت کشتیکجکاران آمریکایی را هم با خودش برای انتخابات داشت. ترامپ حتی در یکی از صحنههای معروف که ویدئوی آن همه جا پخش شده، کنار رینگ، یکی از اعضای تیم رقیب را به باد کتک (نمایشی) میگیرد. بااینحال پشت همه آن نمایش میلیونها دلار پول نهفته بود که این مرد تاجر همه را به جیب زده است.
دونالد قبلا در یکی از برنامههای تلویزیونیاش از یک ورزش دیگر هم رونمایی کرده که خودش میگوید مثل گلف در آن هم تبحر دارد: ورزشی به نام حرفزدن! خودش میگوید: «بهتازگی فهمیدم حرفزدن هم ورزش است! ورزشی که در آن تبحر دارم. من همین چند وقت پیش مقابل ۱۲ هزار نفر سخنرانی کردم و بعد متوجه شدم وقتی سخنرانی میکنم به خوردن غذا فکر نمیکنم! خب، وقتی به خوردن غذا فکر نمیکنید، طبیعی است که چاق هم نمیشوید».
منبع: روزنامه شرق