کد خبر: ۱۹۷۹۴
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۸
مقیاس اصولگرایان برای ائتلاف و تقسیم سهم چیست؟

ناپایداری در ائتلاف و لابی

انتخاب رئیس و هیئت ‌رئیسه مجلس اصولگرایی یازدهم به نوعی به بسیاری از گمانه‌زنی‌ها درباره ائتلاف تندروهای جریان اصولگرایی مقابل قالیباف پایان داد و حالا می‌بینیم که میرسلیم و وزرای دولت احمدی‌نژاد سهمی ناچیز در هیئت رئیسه مجلس یازدهم دارند.

 قلم‌نیوز: این در حالی بود که پیش از انتخاب رئیس مجلس بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران با توجه به تحرکات و جلسات متعدد طیف پایداری‌ها با وزرای دولت احمدی‌نژاد و همچنین مصطفی میرسلیم، احتمال می‌دادند که این‌ طیف‌ها مقابل نواصولگرایی قالیباف قرار گیرند. اما درنهایت این قالیباف بود که توانست پایداری‌ها و برخی طیف‌های دیگر را به سمت خود بکشاند. اما چرا روند ائتلاف‌ها برخلاف پیش‌بینی‌ها اتفاق افتاد؟ اصولگرایان بر چه اساس ائتلاف و سهم‌بندی می‌کنند. چرا این ائتلاف‌ها در جریان اصولگرایی از ابتدا تاکنون از یک روند خاص و روشن تبعیت نکرده است.

مروری بر ائتلاف‌های بی‌سرانجام جریان اصولگرایی

جریان اصولگرایی از زمانی که تلاش کرده است بین طیف‌ها و جناح‌های خود در انتخابات‌های گوناگون ائتلاف ایجاد کند و آنها را ملزم به رعایت اصول مورد توافق در ائتلاف کند، برعکس افتراق بیشتری رخ داده است و در واپسین روزها ائتلاف از هم پاشیده می‌شد. در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۹۶ قرار بود محور جامعتین (جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) باشد اما همه جناح‌ها و طیف‌های اصولگرایی از آن تمکین نکردند به همین خاطر در ادامه «جمنا» (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) جای آن را گرفت. جامعه مدرسین و جامعه روحانیت، زمانی محور انتخابات در جریان راست بودند. افول آنها از بعد از انتخابات ۷۶ آغاز شد، وقتی نامزد پیشنهادی‌شان به رقیب اصلاح‌طلب باخت. سال ۸۴ هم شورای هماهنگی نیروهای انقلاب با رهبری ناطق نوری جامعتین را پشت سر گذاشت. حیات نیم‌بند سیاسی‌شان تا سال ۹۲ هم برقرار بود. سال ۹۲ اما کسی حرف رئیس جامعه روحانیت، مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی را گوش نکرد و اصولگرایان ترجیح دادند با هم رقابت کنند. بعد از شکست فهرست تهران اصولگرایان هم مشخص شد جامعه روحانیت با فهرست پیشنهادی مخالف بوده است. اصولگرایان با توجه به چنین تجربه‫ای در انتخابات ریاست‌جمهوری تلاش کردند در قالب جمنا یک‌ بار دیگر برای ائتلاف درونی‌ قدم بردارند اما آنچه در عمل رخ داد خروج برخی نیروها از جمله تندروهای این جریان سیاسی از ائتلاف بود.

آن چیزی که در همه این سال‌ها از سوی طیف‌های مختلف اصولگرایی مطرح می‌شود میزان انقلابی بودن هر کدام از آنهاست. یعنی در جریان ائتلاف درونی برخی از جناح‌ها خود را نسبت به دیگری انقلابی‌تر می‌دانند و معتقدند روند ائتلاف‌ها به سمت درستی حرکت نمی‌کند. اما به نظر می‌رسد این عهدشکنی از زمان روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت‌های نهم و دهم شدت بیشتری به خود گرفته است. درست در همان دوره بود که جامعتین و رهبری به حاشیه رانده شد و تاثیرگذاری آن در جریان اصولگرایی کاهش چشمگیری پیدا کرد. درواقع بعد از روی کار‌آمدن احمدی‌نژاد سهم‌خواهی‌ها در جریان اصولگرایی نقش اصلی را در ائتلاف‌ها بازی می‌کرد. یعنی هر چقدر به طیف‌ها و جناح‌ها سهم بیشتری از قدرت داده می‌شد، به همان میزان به ائتلاف پایبند بودند.

درواقع جریان اصولگرایی در ایجاد وحدت درونی و ائتلاف بیش از آنکه بر سر شاخص‌ها و اصول خاصی بچرخد، بر سهم‌خواهی و همچنین داشتن نمایندگانی از سوی جناح‌ها در ساختار مدیریتی می‌چرخد. به همین خاطر بسیاری از تحلیلگران معتقدند چرخش یکباره برخی طیف‌ها به سمتی دیگر از همین سهم‌خواهی بوده و حضور در ساختار مدیریتی منشا آن است.

جریان اصولگرایی تقریبا در یک دهه اخیر توانسته است بسیاری از نهادهای قدرت را در اختیار بگیرد. با این حال تاکنون نتواسته است در درون خود همه جناح‌ها و طیف‌های اصولگرایی را ملزم به پیروی از یک روند و یا معیار خاص کند. درواقع اصولگرایان در مدیریت اخلافات داخلی تاکنون موفق عمل نکرده و در آستانه هر انتخابات تلاش می‌کند در غالب یک ائتلاف بزرگ وحدت ایجاد کند اما در عمل با فروپاشی ائتلاف بدون حتی فشار رقیب بیرونی مدام دستخوش تنش‌ها و شکاف‌های جدی شده می‌شود.

پیشی گرفتن لابی‌گری‌ها بر اصول جناحی

هرچند صف‌بندی داخلی در میان اصولگرایان اتفاق تازه‌ای نیست اما در انتخابات اسفندماه سال گذشته در شرایطی که رقیب آنها حضوری بسیار کمرنگ داشت و گفته می‌شد رقابت در انتخابات بیشتر میان جناح‌های اصولگرایی است باز هم دیدیم که روند ائتلاف به درستی پیش نرفت و شکاف‌ها از همان آغاز سرلیستی جریان اصولگرایی نمود پیدا کرد. این اختلافات درونی اما بعد از راهیابی کامل نیروهای اصولگرایی شدت بیشتری به خود گرفت و در جریان انتخاب رئیس و هیئت رئیسه مجلس یازدهم رویارویی‌ها خیلی جدی‌تر شد تا جایی که برخی چهره‌های اصولگرایی اظهارات تندی علیه رقیب درونی خود در صفحات شخصی‌شان در شبکه‌های اجتماعی داشتند.

در جریان انتخابات رئیس مجلس با توجه به لابی‌ها و جلسات ائتلافی که رهبران طیف‌های مختلف برگزار می‌کردند این احتمال را قوی‌تر می‌کرد که آنها مقابل محمدباقر قالیباف، مدعی اصولی صندلی ریاست مجلس قرار بگیرند، همان‌طور که در جریان جلسات‌شان شروطی را علیه قالیباف مطرح کرده‌ بودند. اما هفته گذشته در جریان انتخاب رئیس و هیئت ‌رئیسه مجلس پایدرای‌ها که رهبری اصلی جریان مخالف قالیباف را داشتند به یکباره چرخشی ۳۶۰ درجه‌ای داشته و با قالیباف وارد ائتلاف شدند. این در شرایطی رخ داد که برخی معتقد بودند با توجه به نزدیکی پایداری‌ها به وزرای دولت احمدی‌نژاد با آنها وارد ائتلاف شوند، چیزی که در عمل درست عکس آن اتفاق افتاد و حالا وزرای دولت احمدی‌نژاد سهمی ناچیز در هیئت رئیسه مجلس دارند.

درواقع طیف‌ها و جناح‌های اصولگرایی در جریان ائتلاف حالت ژله‌ای داشته و به هر سو کشیده می‌شوند. بنابراین نمی‌توان خیلی مطمئن بود که در ادامه همین ائتلاف استحکام داشته باشد به گونه‌ای که برخی از فعالان سیاسی احتمال کشمکش‌های زیادی را در مجلس یازدهم می‌دهند. همان‌طوری که حسین روزی‌طلب، چهره رسانه‌‌ای نزدیک به جبهه پایداری و نزدیک به احمدی‌نژاد و همچنین مصطفی میرسلیم، عضو حزب موتلفه، غیرمستقیم شروع به حمله و افشاگری علیه هیئت‌ رئیسه مجلس یازدهم کردند.

طیف‌های اصولگرایی برای سهم بیشتر در قدرت به هر سو کشیده می‌شوند همان‌گونه که در انتخابات گذشته مجلس بسیاری از اصولگرایان با رقیب خود وارد ائتلاف شدند. آنها از هیچ قاعده و قانون خاصی پیروی نمی‌کنند و اصول حزبی خاصی قادر نیست جلوی وحدت‌شکنی درونی جریان اصولگرایی را بگیرد. برای رسیدن به هدف که دستیابی به نهاد قدرت است، از هر وسیله‌ای بهره می‌برند. اینجاست که شکاف درونی و دعواها بین جناح‌های مختلف اصولگرایان رخ می‌دهد. همین امر باعث شده است که اصولگرایان هیچ وقت نتوانند براساس برنامه‌های از پیش تعیین شده حرکت کنند و هر بار با مانعی جدی روبه‌رو شوند. امری که در انتخابات اخیر با وجود نداشتن رقیب، با چالشی جدی‌تر از آن مواجه شدند. بنابراین جریان اصولگرایی در وهله نخست باید سازوکاری طراحی کند تا جلوی این سهم‌خواهی گرفته شود چرا که در این صورت نه تنها قادر نخواهد بود به مطالبه پایگاه اجتماعی خود پاسخ بدهد بلکه حتی شاهد شدت بیشتر این سهم‌خواهی در انتخابات ۱۴۰۰ از سوی طیف‌های مختلف اصولگرایی خواهیم بود.

تا زمانی که شاهد حرکت ژله‌ای طیف‌ها و جبهه‌های مختلف جریان اصولگرایی هستیم آنها از هیچ اصول و روندی پیروی نخواهند کرد و نخبگان سیاسی را نیز دچار یک سردرگمی خواهند کرد. این امر آفت ائتلاف و وحدت درونی آنها شده است که حتی در نبود رقیب قادر نیستند میدان‌داری کنند.

منبع: ابتکار


خبرهای مرتبط
نظرات بینندگان