سجاد روشنی- روزنامهنگار/ باوجوداين تعداد بومیان، کوهنوردان و طبیعتگردهایی که با برخوردهای احساسی به شکل سهوی یا حتی در بعضی مواقع بهصورت تعمدی باعث حذف نوزادان و تولههای حیوانات از چرخه طبیعت میشوند؛ کم نیست. علاقهمندان به طبیعت و طبیعتگردی باید بدانند که اگر نشانههایی از جراحت عمیق، لرزش نامتعارف، والدین تلفشده در همان نزدیکی، دست یا پای شکسته، ناله ممتد و بیش از یک روز تمام سرگردانی در نوزادان و تولههای حیاتوحش مشهود نباشد، بههیچوجه نباید آنها را از محل جابهجا کنند. کارشناسان و محیطبانان از سرنوشت محتوم این نوزادان و عواقب تصمیمات اشتباه و احساسی گردشگران سخن میگویند.
فصل زادآوری حیاتوحش
علیرضا شهرداریپناه، کارشناس مرکز بازپروری حیاتوحش پارک پردیسان، حذف نوزادان حیاتوحش از طبیعت را در فصل بهار و تابستان تکاندهنده توصیف کرده و میگوید: «فصل بهار، زمان زادآوری حیاتوحش است و اوج آن هم ماههای فروردین و اردیبهشت است. بهعنوانمثال، جفتگیری پلنگ در پاییز اتفاق میافتد و ماههای فروردین و اردیبهشت زمانی است که تولهها به دنیا میآیند. در مقابل تولههای خرس قهوهای در اسفندماه متولد میشوند و بهار زمانی است که تولهها توانایی راه رفتن و همراهی با مادر را پیدا میکنند. آنها در این اوقات از سال بیشتر دیده میشوند و آسیبپذیریشان هم بالطبع بیشتر است. علاوه بر این، بيشتر جوجههای پرندگان در حدفاصل فروردینماه تا اردیبهشتماه و خردادماه از تخم خارج میشوند. بهار زمانی است که جوجهها پرواز کردن را میآموزند درنتیجه احتمال اینکه جوجهای در فصل بهار روی زمین بنشیند، بسیار زیاد است اما این دلیل نمیشود که مادر آن جوجه رهایش کرده باشد بلکه برعکس، مادر هم بعد از مدتی برای راهنمایی روی زمین مینشیند و جوجه را با خود میبرد.»
شهرداریپناه در ادامه میافزاید: «استرس محیط و انسانهایی که بیدلیل به جوجهها و نوزادان حیاتوحش نزدیک میشوند، این احتمال را ایجاد میکنند که حیوان بترسد و بخواهد که فرار کند اما چون پروازش قوی نیست یا توانایی ایستادن روی پاها را ندارد، قطعا با مشکل جدی مواجه خواهد شد و متاسفانه همه اینها در فصلی اتفاق میافتد که انسانهای بسیاری با دلایل گوناگون به طبیعت میروند. این نوع همجواری انسان با نوزادان حیاتوحش، ضرر و زیانهای زیادی دارد که نمونههای متعدد آن را ما در مراکز بازپروری حیاتوحش در ابعاد گسترده شاهد هستیم.»
باورهای اشتباه درباره نوزادان تنهای حیاتوحش
مهدی جلالپور، محیطبان پناهگاه حیاتوحش عباسآباد اصفهان و دانشجوی دکترای رشته علوم و مهندسی محیطزیست میگوید: «با شروع فصل بهار و ورود گردشگران، کوهنوردان و افراد محلی که برای تفریح یا جمعآوری گیاهان کوهی به عرصههای طبیعی میروند؛ امکان دسترسی به نوزادان حیاتوحش زیاد میشود. بعضی از مردم با تصور اینکه مادر این نوزادان از بین رفته یا مادر به هر دلیلی نوزادان را رها کرده، گاه از سر دلسوزی، گاه از روی خودخواهی یا حتی برای فروش نوزادان را از طبیعت جدا میکنند. این کار میتواند صدمات جبرانناپذیری را به طبیعت وارد کند. حال آنکه یکی از مهمترین دلایلی که باعث بقای حیاتوحش شده، بیزاری آنها از بوی بدن انسان است. حیوانات وحشی از بوی بدن انسان گریزانند؛ بنابراین هرگونه نوازش، لمس کردن، عکس گرفتن یا بازی کردن با حیوانات وحشی عملی بسیار اشتباه است که علاوه بر وارد کردن استرس به حیوان سبب خواهد شد که مادر نوزاد نیز بهواسطه بوی انسان بچه خودش را دیگر قبول نکند.»
جلالپور به گردشگران توصیه میکند که نوزادان حیوانات وحشی را که تنها در طبیعت مشاهده میکنند، از محل جابهجا نکنند؛ چراکه این نوزادان لزوما از مادر جدا نشده و نیاز به کمک انسان ندارند: «اتفاقا برخلاف تصور اشتباه رایج در میان عموم مردم، نوزادان و تولهها رها نشدهاند بلکه یا والدین بهواسطه استشمام بوی انسان کمی فاصله گرفتهاند یا برای فراهم کردن غذای نوزاد، محل را ترک کردهاند. بهترین کار این است که وقتی نوزاد یک حیوان وحشی را در طبیعت مشاهده میکنید، بدون نزدیک شدن یا وارد کردن هرگونه استرس، از محل فاصله بگیرید تا والدین بتوانند سریعتر بازگردند.»
رفتارهای متفاوت حیوانات در زمان همراهی با نوزادان
علیرضا شهرداریپناه به رفتارهای متفاوت حیوانات اشاره میکند و میگوید: «درمورد حیوانات نشخوارکننده مانند آهو، مرآل، قوچ، میش، کل و بز؛ بلند شدن نوزاد و همراهیاش با والدین معمولا چندساعتی طول خواهد کشید. بارها پیش آمده که طبیعتگردها ناگهان در کوه با نوزاد تازه به دنیاآمده این حیوانات مواجه شدهاند. در این شرایط نوزاد معمولا لابهلای بستر یا پوشش گیاهان استتار شده؛ چراکه در روزهای اول سرعت بالایی برای همراهی مادر ندارد، مادر نوزاد هم در صورت استشمام بوی انسان بهسرعت فرار میکند؛ بنابراین توصیه اکید ما به طبیعتگردها این است که در صورت مواجهه با نوزادان حیاتوحش بهسرعت از آنها فاصله بگیرید. بارها دیده شده که مادر برای دور کردن شکارچیان طبیعی و جلب نظر آنها از نوزادش فاصله میگیرد تا نوزاد را در امان نگاه دارد؛ این رفتار طبیعی حیوانات وحشی است که نوزادان خود را در پناهگاه بهظاهر امن از دید خودشان بگذارند و برای تهیه غذا یا برای دور کردن حیوان شکارچی یا حتی انسان فاصله بگیرند.»
محیطبان مجتبی خالقیپور از شهرستان نیشابور و یگان حفاظت محیطزیست خراسان رضوی نیز رفتار میش (گوسفند وحشی ماده) را در هنگام زایمان اینطور توصیف میکند: «این حیوان به هنگام زایمان زیر صخرهها، درختچهها یا بوتهها را صاف و تمیز میکند، ساعتی استراحت میکند تا از امنیت محل خاطرجمع شود و سپس زایمان میکند. در ساعات اولیه بره یا برهها توان ایستادن و متعاقب آن راه رفتن را ندارند؛ چون به همراه لختههای خون رحم مادر به دنیا میآیند، بوی خون محل را فرا میگیرد و این امر خطر جدی کشته شدن به وسيله حیوانات گوشتخواری مانند پلنگ، گرگ، شغال، گربههای وحشی و عقاب را در پی دارد. ازاینرو میش مادر بهسرعت از جای بلند میشود و به مکانی دورتر رفته و وانمود به مریضی و ناتوانی و سروصدا میکند تا از این طریق حیوانات گوشتخواری را که متوجه بوی خون زایمان شدهاند، به سمت خود جلب کند. درحقیقت میش مادر با این کار درصدد حفظ جان بره یا برههاست و بعد از اینکه برهها توان برخاستن پیدا کردند، مجدد به محل برمیگردد و آنها را شیر میدهد و از محل دور میشوند.»
خالقیپور میافزاید: «متاسفانه بيشتر افراد ناآگاه با دیدن برهها در این حالت آنها را رهاشده میپندارند درحالیکه اصلا اینطور نیست. از مردم بومی، طبیعتگردها و کوهنوردان خواهش میکنیم در طبیعت به نوزادان حیوانات دست نزنند؛ چراکه مادر آنها در فاصلهای نزدیک نگران ایستاده. این روزها متاسفانه خیلی از جوانها تنها برای ثبت عکس یادگاری به برهها نزدیک میشوند و آنها را بلند کرده، نوازش میکنند و غافل هستند که برهای که بوی انسان بگیرد، از طرف مادر پذیرفته نخواهد شد. این معضل به حدی جدی شده که دهیاریها از ما میخواهند که پیگیری کنیم و اجازه این کار را ندهیم. از طرف دیگر برههایی که به هر دلیل به دست ما میرسند، در بهترین حالت هم دیگر قادر به بازگشت به طبیعت نخواهند بود و چون مهارتهای زندگی در طبیعت را نیاموختهاند، از بین میروند یا باید زندگی در اسارت را تجربه کنند. ما مجاز نیستیم که بهواسطه برخوردهای احساسی باعث حذف نوزادان از طبیعت شویم.»
تولههای گوشتخواران هم در امان نیستند
شهرداریپناه تاکید میکند که در روند حذف تولهها از طرف انسان، فقط حیوانات نشخوارکننده آسیبپذیر نیستند بلکه تولههای گوشتخواران هم بهراحتی از چرخه طبیعت حذف میشوند: «یک نمونه از این اتفاق، تولههای یک گربه پالاس بودند که طبیعتگردها آنها را در لابهلای یک تنه شکسته درخت پیدا کرده و به تصور اینکه مادر رفته، تولهها را از لانه برداشته، عکس گرفته و حتی بیومتری کرده بودند. مادر این تولهها در فاصله چند دقیقهای که طبیعتگردها تولهها را رها کرده بودند، آمده و تولهها را از آنجا جابهجا کرده بود.»
کارشناس مرکز بازپروری حیاتوحش پارک پردیسان به توله خرس مریوان هم که خبر آن بارها در فضای مجازی چرخید، اشاره کرده و میگوید: «توله خرس مریوان را مردم محلی در کنار جسد بیجان مادرش پیدا کردند و چون مادر تلف شده، برداشتن آن را میتوان خالی از اشکال دانست؛ چون در غیر این صورت توله بهطورقطع تلف میشد اما درمورد توله خرسهایی که چند هفته پیش به وسيله روستاییان مرودشت پیدا شدند و بهواسطه غذا دادن و بازی جمعی از افراد محلی بیمادر شدند، موضوع کاملا متفاوت است. روستاییهای مرودشت سه توله خرس را در ارتفاعات و مقابل لانهشان مشاهده میکنند و از روی کنجکاوی و علاقه به آنها غذا داده و با آنها بازی میکنند. متاسفانه باوجود هشدارهای محیطبانان و تذکرهای جدی، این رفتارها از جانب محلیها تکرار شده و درنهایت خرس مادر متواری میشود. از سه توله این خرس، در حال حاضر دو توله زنده مانده که بعد از رهاسازی در کوه، بیحال پیدا شدهاند و از سرنوشت توله سوم هم هیچ اطلاعی در دست نیست و احتمالا مرده یا شکار شده است. این تولهها هماکنون در شیراز نگهداری میشوند و تا آخر عمر بهواسطه برخوردهای احساسی و غیرمعقول در اسارت باقی خواهند ماند. توصیه میشود که مردم در صورت برخورد با تولههای حیوانات وحشی تحت هر شرایطی با محیطبانها و محیطزیست مشورت کنند و از هرگونه اقدام خودسرانه جدا خودداری کنند.»
چرا حذف نوزادان حیاتوحش از طبیعت میتواند فاجعهبار باشد؟
متاسفانه دخالتهای انسانی به این شکل منجر به کاهش جمعیت گونهها میشود و از سوی دیگر آنها را مستعد آسیبپذیری از عوامل محیطی و بلایای طبیعی میسازد و این در حالی است که آثار ناخوشایند کاهش جمعیت بهواسطه دخالت انسانی تا مدتها پابرجا میماند.
دخالتهای انسانی وقتی با تغییرات محیطی، تغییرات جمعیتی، بلایای طبیعی و عوامل ژنتیکی ادغام میشوند؛ آثار زیانبار خود را نشان میدهند و تبعات آنها دوچندان میشود. جمعیتهای کوچک حیاتوحش بهراحتی تنوع ژنتیکی خود را از دست میدهند و تواناییشان برای سازگاری و تطابق با محیطهای متغیر کاسته میشود. ازآنجاکه تنوع زیستی عبارت از تنوع اکوسیستمها، گونهها، جمعیتها و افراد است؛ حفاظت از تکتک افراد جمعیتها مهم خواهد بود و ما انسانها مجاز نیستیم با ناآگاهی زندگی موجودات زنده را به این صورت به مخاطره بیندازیم.