در افتتاحیه کنفرانس بینالمللی مطالعات چین بررسی شد
چینشناسی از منظر یک استاد دانشگاه
یک استاد دانشگاه وین بر لزوم شناخت کشورها برای رفع خطاهای پنداری از یکدیگر و نقش مطالعات چین در برقراری تبادلات تأکید کرد.
به گزارش ایسنا؛ دکتر ژیاگو ریشتر، در مراسم افتتاحیه کنفرانس بینالمللی مطالعات چین، ضمن تقدیر از برگزارکنندگان این کنفرانس و تبریک به دانشکده مطالعات جهان و دانشگاه تهران، بر لزوم شناخت کشورها برای رفع خطاهای پنداری از یکدیگر و نقش مطالعات چین در برقراری تبادلات تأکید کرد.
نکته اول سخنان وی تبادل ارتباطات از طریق مطالعات نشانهشناسی(Semiology) بود. به شیوه سنتی شناخت یک کشور از طریق یادگیری زبان، مطالعه متون زبانشناختی و فلسفی محقق میشود ولی در نشانهشناسی، شناخت جامعه، سیاست، اقتصاد و نظایر آن دنبال میگردد.
در اروپا، مطالعات چین را نخست مبلغان مذهبی دنبال میکردند. پس از آن، با استفاده از علم نشانهشناسی و به روش آکادمیک در آغاز قرن نوزدهم و در فرانسه آغاز شد و در دانشگاههای فرانسه رشته آن تأسیس گردید. به دنبال آن روسیه، هلند، بریتانیا و آلمان نیز این رشته را در دانشگاههای خود دایر کردند. این رشته، در قرن بیستم دانشکدهای مجزا در آلمان شد.
مطالعات چین در دهه پنجاه در آمریکا نیز آغاز شد و حوزههای مختلفی در آن بررسی میشود، بهخصوص چین معاصر. در دهه شصت برخی دانشگاههای آلمان به مطالعه تاریخ کهن چین پرداختند.
نکته دوم سخنان این استاد علم نشانهشناسی درباره برقراری ارتباطات، رشد میانرشتهها بود. برای مثال، در مطالعات چین، لزوم آشنایی با تاریخ و فلسفه ضرورت دارد. در اینجا روششناسی مطالعات چین مطرح میشود. اگر قرار بر بررسی سیاست چین باشد، میتوان روال معمول مطالعات سیاسی را دنبال کرد. این در حالی که چین فرهنگ خاص خود و شرایط آبوهوایی خاص خود را دارد. اینجاست که برای مطالعه چین، ضرورت میانرشتهها مطرح میشود.
نکته سوم دکتر ریشتر به مطالعه چین در داخل و خارج از چین اختصاص داشت و به پارادایمهای آن اشاره کرد. نخست باید به تاریخ چین اشاره کرد. بررسی تاریخ چین از نگاه خارج از چین معرف تاریخ چین نخواهد نبود. پارادایم دوم تاریخ چین در جهان است. دنبالکردن وقایع تاریخی چین از داخل چین، معرف تاریخ چین نخواهد بود. پارادایم سوم، تاریخ جهان در چین است؛ روندی که تغییرات جهانی بر چین داشته است.
نکته چهارم سخنرانی دکتر ریشتر نیروهای اقتصادی غالب بود.