غضروف ماهیان چرخه زیستی منحصربهفردی دارند، بهعنوان مثال طول عمر آنها معمولا زیاد، رشد آنها کند است، خیلی دیر بالغ میشوند، تعداد تخمهایی که میگذارند، معمولا خیلی کم است و والدین برای مدت زمانی به نسبت طولانی از فرزندان نابالغشان مراقبت میکنند.
اما مهمترین ویژگی این ماهیها، داشتن غضروف (Cartilage) است. غضروف در اصل یک بافت الاستیک، نرم و البته مقاوم است. غضروف از بعضی سلولهای تخصصی تشکیل شده که به آنها کندروسیت (Chondrocyte) میگویند. جالب است بدانید افرادی که به آرتروز مبتلا میشوند، در این سلولها دچار مشکل هستند؛ چراکه در آنها فعالیت عادی کندروسیتها مختل شده و سلولها به دلایل مختلف از جمله عوارض ژنتیکی یا آسیبهای مکانیکی تغییر کردهاند اما وظیفه کندروسیتها این است که به ساخت و حفاظت از ماتریس غضروف کمک کنند که از کلاژن، اگریکان و دیگر گلیکوپروتئینها تشکیل شده.
غضروف ماهیان از نظر تقسیمبندی به دو گروه عمده تقسیم میشوند: نخست نرم آبششداران (Elasmobranchii) که شامل کوسهها (Sharks)، پرتو ماهیها (Rays)، چارگوش ماهیها (Skates) و ارهماهیها (Saw fishes) هستند و دوم درستسرها یا روح کوسهها (Holocephali) که از دوره زمینشناسی دونین (Devonian) یعنی نزدیک ۶۰ میلیون سال پیش تاکنون روی کرهزمین زیست کردهاند.
در این مقاله به ارهماهیها که کمتر شناخته شدهاند و در عین حال نسبت به آبزیان دیگر هم بیشتر در معرض خطر انقراض قرار دارند، خواهیم پرداخت. اره ماهیها بهشدت در معرض خطر انقراض هستند و خریدوفروش آنها به دلیل قرار گرفتن در ضمیمه یک کنوانسیون تجارت گونه¬های گیاهی و جانوری در خطر انقراض (سایتیس) مجرمانه و غیرقانونی است.
در کل دنیا هفت گونه ارهماهی شناسایی شده است و براساس اطلاعات و روایتهای تاریخی که از ارهماهیها در خلیجفارس جمعآوری شده، میتوان گفت که دو گونه موسوم به اره ماهی باریک (Anoxypristis cuspidate) و اره ماهی سبز (Pristis zijsron) در این منطقه رکورد شدهاند که متاسفانه اطلاعات در مورد هر دو گونه بهشدت ناقص است.
ابعاد کنونی جمعیت ارهماهیها یکی از چالشهای اصلی است، حتی فراوانی تاریخی جمعیت هم که به گونه موسوم به ارهماهی باریک نسبت داده شده، بیشتر از واقعیت معماگونه است اما به هر شکل گزارشها حاکی از آن است که این گونه در دورههای اخیر نسبت به گذشته کمتر دیده میشود. جالب است که بدانید گونه مذکور یکی از گونههای بنتوپلاژیک (آبزیانی که روی بستر دریا و در عمق حدود 200 متری شنا میکنند) و در معرض خطر انقراض است که بیشتر در نزدیکی سواحل ایران هم دیده میشود. این گونه پراکنش وسیعی در سرتاسر منطقه ایندو-پاسیفیک (منطقه موسوم به ایندوپاسیفیک شامل آبهای حاره¬ای اقیانوس هند، غرب و مرکز اقیانوس آرام و دریاهایی است که این بدنه آبی وسیع را بالاخص در ناحیه اندونزی به یکدیگر متصل می¬کنند) دارد. البته چندین مطالعه درباره بیولوژی، ژنتیک و حتی صید تاریخی این گونه توسط ماهیگیران در این محدوده انجام شده اما این دادهها به شدت محدود و ناقص هستند.
چرا اره ماهیها در تورهای صیادی گیر میکنند؟
صيد ضمنی (By-catch) به دليل پتانسيل بالای تلفات و تاثير منفی بر کل اکوسيستم دريايی اهميت به سزايی در کاهش جمعيت به ويژه در مورد کوسهها داشته و دارد. برخی صيادان بر این باور هستند که کوسهها عامل کاهش جمعيت ماهيان صید شده هستند، در حالی که تحقيقات پژوهشگران دانشگاه ورمونت (Vermont University) نشان داده که افزايش تعداد نهنگها و کوسهها، نهتنها تضمينکننده سلامت درياها بلکه در عین حال عامل افزایش تعداد ماهيان در دریاهاست.
اگر به ظاهر ارهماهیها دقت کنید، مشاهده میکنید که با توجه به پوزه منقاری و متفاوت، میتوانند بهراحتی در تورهای صیادی به دام بیفتند. ارهماهیها پس از گیر افتادن در تورهای ماهیگیری معمولا زنده میمانند و در صورت مسئولیتپذیری صیادان میتوانند مجدد به آب بازگردانده شوند.
اگر یک کوسه ارهای در تور صیادی گیر کند، باید هرچه سریعتر آزاد شود اما ماهیگیران هم در مواجه با این گونه از آبزیان باید بهشدت مراقب باشند تا مبادا صدمه ببینند. صیادان میتوانند با دقت تورها و قلابها را از دور بدن حیوان آزاد کنند. بریدن تورهای در هم گره خورده یا حداقل آزاد کردن تور در جایی که به قلاب نزدیک است، معمولا کار راحتتری است که میتواند موثر واقع شود.
به هر صورت اگر قرار است که ارهماهی بدون وارد شدن آسیب مجدد رهاسازی شود، باید آنها را حتما در داخل آب نگه داشت یا حداقل تلاش کرد که آبششها در آب باشند. جابهجا کردن ارهماهی که در تور گرفتار شده، کار اشتباهی است و باید از آن پرهیز کرد؛ چراکه هم برای انسانها خطرناک است و هم به نفع ارهماهی نیست.
تهدیدات پیشروی ارهماهیها
چرخه زیستی اره ماهیها با دیگر آبزیان فرق دارد. همانطور که پیشتر هم اشاره شد؛ رشد آنها آهسته، کند و بطئی است. از بین نوزادان ارهماهیها فقط تعداد معدودی به بلوغ میرسند و علاوه بر این حتی رسیدن به بلوغ نیز پروسهای زمانبر است که باعث میشود میزان آسیبپذیری این آبزیان چند برابر شود. درحقیقت ارهماهیها بهواسطه همین ویژگیهای منحصربهفرد است که بهراحتی مورد تهدید قرار میگیرند.
بدیهی است که آسیب وارده به جمعیتهای مولد آنها جبرانناپذیر است. رشد اره ماهیها، از گونهای به گونه دیگر فرق میکند و متاسفانه هنوز در این زمینه با فقر جدی داده در کل دنیا مواجهیم. تصور میشود که طول عمر بعضی از گونههای زندهزای آنها در حدود 30 سال و گاهی هم بیشتر است اما واقعیت این است که ما انسانها کوچکترین شناختی از ارهماهیها نداریم، ارهماهیها جزو ناشناختهترین گونههای حیاتوحش در کل دنیا هستند.
با وجود این آنها بهشدت نسبت به بهرهبرداریهای بیرویه آسیبپذیر شدهاند، نهتنها به این دلیل که رشد جمعیت آنها کند و آهسته است بلکه بیشتر به ادین دلیل که خصوصیات مورفولوژیکی آنها احتمال گیر افتادن در تورهای ماهیگیری را افزایش میدهد. متاسفانه زیستگاههای ارهماهیها هم به شکل قابل ملاحظهای محدود شده است. زادآوری به نسبت کند ارهماهیها بیشتر از این جنبه اهمیت دارد که نشان میدهد اگر ذخایر جمعیتی به هر دلیلی از بین رود، آنگاه احیای آنها پروسهای زمانبر و شاید هم غیرممکن خواهد بود.
اره ماهیها هزاران سال مورد احترام جوامع محلی و ساحلنشینان در سراسر دنیا بودهاند اما متاسفانه امروزه بیشتر از هر آبزی دیگری در معرض خطر انقراض قرار گرفتهاند و این شاید همان فاجعه دردناکی باشد که میتواند پهنههای آبی و حتی منابع عمده غذایی انسانها را بهشدت تحتتاثیر قرار دهد؛ چراکه کاهش جمعیت شکارچیان رأس هرم غذایی مانند ارهماهیها بهشدت بر میزان برداشت صید تاثیرگذار خواهد بود و آن را قطعا کاهش خواهد داد. همه اینها درحالی است که بیشتر ما انسانها هنوز نمیدانیم حذف این آبزیان ارزشمند در آینده چه آسیبی را به ما وارد خواهد کرد.
با آموزش درست و برنامهریزی صحیح میتوان صیادان را وارد عرصه حفاظت از ارهماهیها کرد و مزیت اینکار در حدی است که نهتنها ارهماهیها بلکه حتی صیادان را نیز در بلندمدت منتفع خواهد ساخت.
خطرات عمدهای که در حال حاضر در خلیجفارس جمعیتهای مختلف ارهماهیها را تهدید میکند، به این شرح است: صیدهای اتفاقی در تورهای ماهیگیری بهخصوص تورهای موسوم به تورهای گیل یا تورهای آبششی که یکی از روشهای مرسوم و رایج ماهیگیری است. تورهای آبششی، شبکهای از صفحات توری عمودی هستند که معمولا در طول یک خط مستقیم تنظیم شدهاند. از سوی دیگر، بیشتر زیستگاههای ساحلی ارهماهیها نظیر جنگلهای مانگرو که پتانسیل آن را دارند بهعنوان پرورشگاهی برای نوزادان این آبزیان مورد استفاده قرار گیرند، یا تخریب شدهاند یا تغییر کاربری دادهاند. این تغییرات میتواند تاثیر مستقیمی بر جمعیتهای مختلف اره ماهیها داشته باشد. صیادان محلی معمولا به تعداد اندک این آبزیان اشاره میکنند و کارشناسان هم معتقدند که جمعیت بیشتر گونههای این آبزیان در حال حاضر شکننده و کمیاب شده است.
امید برای بقای ارهماهیها
آنطور که کارشناسان میگویند راهکارهای جهانی برای حفاظت از ارهماهیها بر دو هدف عمده تاکید دارند. هدف نخست این است که جمعیتهای مناطق مدیریت شده، هرچه بیشتر تقویت و حمایت شوند. خوشبختانه مناطقی هم هستند که در آنها بهواسطه مدیریت ماهیگیری، ممنوعیت خریدوفروش غیرقانونی و انجام تحقیقات شرایط نسبت به قبل بهتر شده و گونههای مختلف در آنها رو به احیا هستند. هدف این است که در چنین مناطقی تا حدامکان به جمعیتهای آسیبپذیر کمک شود. نحوه انجام کار هم به این شکل است که دستاندرکاران پروژههای حفاظتی تلاش میکنند تا تداخل عملکردها یا بهاصطلاح تاثیرات متقابل بین صیادان و ارهماهیها را به حداقل برسانند.
بسط هرچه بیشتر قوانین زیستمحیطی در ابعاد ملی و در این مورد خاص قوانین مرتبط با حفاظت از ارهماهیها، توافقات چندجانبه به منظور ایجاد هماهنگی و توانمندسازی هرچه بیشتر تلاشهای حفاظتی بالاخص شناخت هرچه بیشتر گونههای آسیبپذیر، احیا و حفاظت از زیستگاههای ارهماهیها که در بعضی موارد شرایط بحرانی دارند، آگاهسازی، ایجاد موانع تجارتی در سطح بینالمللی و حتی محلی از جمله مواردی هستند که همگی در راستای تحقق هدف نخست در نقاط مختلف در دست اجرا هستند.
پروژههای تحقیقاتی در ابعاد گوناگون از جمله در زمینه تاریخچه حیات ارهماهیها، فراوانی و پراکنش آنها به همین منظور در سالهای اخیر در دستورکار قرار گرفتهاند.
اما هدف دوم این است که کارایی طرحهای مدیریتی و حفاظتی از طریق ظرفیتسازی، توسعه و سرمایهگذاری بیشتر شود. این مهم نیز از طریق افزایش آگاهی و علاقهمندسازی هرچه بیشتر مردم به گونههای در معرض خطر و آسیبپذیر همچون ارهماهیها ممکن خواهد شد.
آگاهسازی سبب خواهد شد مردم دیگر علاقهای به دیدن ارهماهیها در آکواریومها نداشته باشند و اهمیت تاکید بر حفاظت از این آبزیان را در زیستگاههای اصلیشان بهتر درک کنند. تیمهای مختلف تحقیقاتی، دانشمندان و محققان نیز در راستای برآورده ساختن هدف دوم گردهم میآیند. همراهی محققان، صیادان و افراد بومی تحقق چنین دستاوردی را امکانپذیر خواهد ساخت. جذب سرمایه نیز عامل دیگری است که به دلیل منافع بلندمدت چه برای سرمایهگذار و چه به منظور موفقیت طرح حفاظتی مهم تلقی میشود.