تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
شیرهای آفریقایی شاید نامآشناتر و حتی از نظر تعداد هم به نسبت بیشتر باشند اما شیر آسیایی، یکی از نادرترین حیوانات جهان است که در حال حاضر جمعیت آن فقط به ذخیرهگاهی در شمالغربی هندوستان محدود شده است. شیرهای آسیایی را از نظر علمی باعنوان (Panthera leo persica) میشناسند و به همین دلیل است که بیشتر از آن با نام شیر ایرانی یاد میشود اما از سوی دیگر، فقط جمعیت این حیوان در طبیعت، محدود به جنگلهای گیر هندوستان است و به همین دلیل به این حیوان شیر هندی هم گفته شود.
صندوق جهانی طبیعت (World Wildlife Federation, WWF) میگوید که شیرهای آسیایی کمی بزرگتر از شیرهای آفریقایی هستند. نرهای بالغ شیرهای آسیایی بین ۱۲۰ تا ۲۲۶ کیلوگرم وزن دارند، درحالی که وزن شیرهای نر بالغ آفریقایی بین ۱۲۰ تا ۱۹۱ کیلوگرم برآورد شده است. طول یک شیر نر آفریقایی (از سر تا ناحیه کفل) بین 4/1 تا دو متر است و طول دم آنها هم بین ۶۷ تا ۱۰۰ سانتیمتر تخمین زده شده، درحالیکه طول بدن شیر آسیایی بین دو تا 8/2 متر و دم آنها هم بین ۶۰ تا ۹۰ سانتیمتر است.
شیرهای نر از شیرهای ماده بزرگترند و از مشخصات بارز آنها این است که یال دور گردنشان را گرفته است. بودن یال در شیرهای نر به این خاطر است که آنها باید ظاهری تاثیرگذارتر داشته باشند و در عین حال در زمان جنگهای سخت بر سر تعیین قلمرو که بین شیرهای نر اتفاق میافتد، گردنشان کمتر آسیب ببیند.
شیرهای آسیایی دیگر یک زیرگونه مجزا نیستند
مطالعات علمی نشان میدهد که انشقاق یا واگرایی آشکاری بین شیرهای شرق، جنوب آفریقا و دیگر شیرها وجود دارد. بارنت (Barnett) و همکارانش در سال ۲۰۱۴ میلادی، پنج گروه متمایز از شیرها را معرفی کردند که در حدود بیش از ۸۰ هزار سال پیش از نظر ژنتیکی از هم متمایز شدهاند. دو مورد از آنها که در جنوب آفریقا هستند و بهاشتباه بهعنوان زیرگونههای جداگانه شناخته میشوند؛ در اصل به هم شبیهاند اما شیرهای آسیایی که معمولا از آنها بهعنوان یک زیرگونه مجزا یاد میشود، فقط در ظرف ۲۰ هزار سال اخیر در آسیای جنوب غربی ساکن شدهاند.
شیرها در گذشته در اروپا هم بودهاند اما آخرین شیرهای اروپایی در حدود هزار سال پیش کشته شدند و این زمان درست مقارن است با زمانی که اسلحه در دسترس عموم قرار گرفت و بهطور گسترده برای شکار شیرها استفاده شد.
محققی به نام تاپار (Thapar) و همکارانش در سال ۲۰۱۳ اعلام کردند که امپراتوران گورکانی هند در قرن ۱۷ میلادی شیرها را از شرق آفریقا به هندوستان معرفی کردند. در سال ۲۰۱۰ میلادی هم محققی به نام مازاک (Mazak) براساس مطالعاتی که روی جمجمه شیرها انجام داد، به این جمعبندی رسید که الگوهای مشابهی از تنوع در شکل جمجمه را در شیرهای جنوب و شرق آفریقا و دیگر جمعیتها میتوان دید. هرچند که بعضی از جمعیتها در مطالعه مازاک به خوبی معرفی نشدهاند.
محققی دیگر به نام برتولا (Bertola) و همکارانش براساس مطالعاتی جامع که در حدفاصل سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ انجام شد، این الگوی ابتدایی از تنوع را در دو زیرگونه براساس دادههای ژنتیک تایید کردند و بر این اساس شیرها در کل قلمرو پراکنش فقط به دو زیرگونه (Panthera leo leo) و (Panthera leo melanochaita) تقسیم شدند که زیرگونه اول از جنوب تا شرق آفریقا و زیرگونه دوم در مابقی قلمرو جهانی شیرها پراکنش دارند. لازم به ذکر است که تشخیص مورفولوژیکی شیرها همچنان آنطور که باید شناخته شده نیست.
تفاوت گربهسانان درشت و کوچک جثه
گربهسانان به صورت سنتی به دو گروه عمده؛ گربهسانان درشت جثه (بیشتر از جنس موسوم به Panthera ) و گربهسانان کوچکتر تقسیم میشوند. در این بین وضعیت یوزها به دلیل انشقاق زودهنگام از دودمان گربهسانان با بقیه کمی فرق میکند. این تقسیمبندی تا مدتهای مدید از قرن ۲۰ میلادی پابرجا بود تا اینکه سرانجام روشها و آنالیزهای جدیدی در دسترس قرار گرفت.
ویژگی کلیدی که برای این تقسیمبندی مورد استفاده قرار میگرفت؛ نخست وجود یک روباط ارتجاعی در استخوان لامی زیر زبان گربهسانان بوده که ظاهرا به گربهسانان بزرگ اجازه غرش میدهد و در گربهسانان کوچکتر به صدای خرخر ختم میشود. البته مطالعات جدید نشان داده این تجزیه و تحلیلها سادهانگارانه و دور از واقعیت است. این مطالعات مولکولی و پیشرفت رایانهها و نرمافزارها بود که دیدگاه دانشمندان نسبت به گربهسانان را در سالهای اخیر کاملا تغییر داد.
شایعاتی درباره احیاء جمعیت شیرها
همزمان با ورود نخستین شیر ایرانی به کشور، شایعاتی در فضای مجازی منتشر شد، مبنی بر اینکه قرار است طرحی با عنوان احیای شیر ایرانی انجام شود، درحالیکه این صحبتها خیلی زود تکذیب شد.
سازمان حفاظت محیط¬زیست در اواسط دهه 70 میلادی (1349-1359) درصدد برآمد تا در خلال پروژه-ای تحقیقاتی بار دیگر شیر ایرانی منقرض شده در طبیعت را به زیستگاه پیشین در دشت ارژن بازگرداند. دشت برم (حدفاصل دشت ارژن و دریاچه پریشان در منطقه حفاظت¬شده ارژن واقع در بخش مرکزی شیراز) زیستگاهی بود که برای این پروژه در نظر گرفته شده بود اما این پروژه معلق ماند.
نویسنده دشت ارژن را چندینبار از نزدیک دیده است. خانه¬سازی، تصرف اراضی، حفر چاه¬های متعدد و پمپاژ گسترده آب، خشک شدن دریاچه¬ها و حضور شاخص دامهای اهلی و عشایر از جمله ساده¬ترین مواردی است که این زیستگاه را بهشدت تحت¬تاثیر قرار داده و به همین دلیل در حال¬حاضر به هیچ¬وجه امکان زیست حیوانی همچون شیر را نمیتوان در آن متصور شد.
پروژه معرفی مجدد شیر آسیایی در هندوستان، یکی از شاخصترین مواردی است که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد. در حال حاضر فقط ۵۲۳ فرد شیر آسیایی در طبیعت وجود دارد که این تعداد اندک هم در رقابتی نابرابر با انسان قرار گرفتهاند. هرساله تعداد قابلتوجهی از تنها جمعیت باقیمانده شیر آسیایی در جنگلهای گیر هندوستان کشته میشوند. شیرهای آسیایی از جمله حیواناتی هستند که برای بقا به قلمروهای بسیار وسیع نیاز دارند. درحالیکه در موقعیت کنونی بهشدت ایزوله شدهاند. دولت هندوستان در سال ۱۹۰۴ میلادی، تعدادی توله شیر آفریقایی را به جنگلهای نزدیک شئوپور (Sheopur) وارد کرد. این تولهها به دلیل مشکلاتی که برای دامهای افراد محلی ایجاد کردند و در ضمن به دلیل عادت به تغذیه دستی از طریق انسان، درنهایت همگی کشته یا تلف شدند.
در سال ۱۹۵۶، هندیها مجدد تلاش کردند که شیرها را از جنگل گیر به ایالت اوتارپرادش (Uttar Pradesh) انتقال دهند و دومین جمعیت این حیوان را در جنگلهای چاکیا (Chakia) مستقر کنند. این کار با گرفتن یک شیر نر و دو شیر ماده از جنگلهای گیر آغاز شد و در ظاهر هم موفق بود؛ چراکه تعداد شیرها رو به ازدیاد گذاشت و در سال ۱۹۶۵ به ۱۱ فرد رسید اما این خیال خام به سرعت و به دلیل تلف شدن غیرقابل توضیح هر ۱۱ فرد محو شد. در سال ۲۰۰۶، محققی به نام جانسینگ (Johnsingh) سه دلیل را برای عدم موفقیت این طرح عنوان کرد؛ نخست مکان نامناسب، دوم فقدان پایش سیستماتیک با استفاده از روشهای روز و درنهایت جابهجایی غیرمحدود حیوانات نشخوارکننده که جزو طعمههای اصلی شیرها بودند.
موسسه حیاتوحش هندوستان (Wildlife Institute of India) از سال ۱۹۸۶ به بعد، مطالعات جامعی را روی شیرهای آسیایی آغاز کرد که هنوز هم جزو معتبرترین منابع اطلاعاتی در زمینه شیرهای آسیایی در دنیاست. از جمله کلیدیترین دستاوردهای این تحقیق نقش بارز و تاثیرگذار حضور طعمهها در زیستگاه این حیوان است.
در دهه ۱۹۹۰ میلادی، باز هم هندیها تصمیم گرفتند که جمعیت ذخیرهای از شیرهای جنگلهای گیر داشته باشند و موفق نشدند.
پروژه احیای شیرها در هند همچنان ادامه دارد. دولت گجرات (Gujarat) ادعا کرده که گوشتخواران بزرگ هیچگاه با موفقیت از جایی به جای دیگر برده نشدهاند. موضوع معرفی مجدد شیرها در گجرات کمکم تبدیل به یک موضوع خاص شد و کار آن به دادگاه هم کشید. بسیاری به موضوع احیای جمعیت شیرها در زیستگاههای جدید با دیده تردید مینگرند.
در سپتامبر سال ۲۰۱۸، شیرها همچنان در ایالت گجرات حضور داشتند. ۲۳ فرد آنها در سال گذشته کشته شدند و جالب است که چهار مورد از آنها به دلیل همان عفونتی که شیرهای شرق آفریقا در سرنگتی تلف شدند؛ از دست رفتند... ویروس دیستمپر سگسانان...
مجموع این تجارب به ما یادآور میشود که تا چه اندازه باید در برابر پروژههایی از این دست جانب احتیاط را نگه داشت و براساس احساسات تصمیم نگرفت.
تلاش برای بقا
درمورد جمعیتهای ایزوله نظیر شیرهای جنگل گیر هندوستان، همواره این نگرانی وجود دارد که در نتیجه فعالیتهای انسانی و تقابل آنها با انسان، فقط ذخایر ژنتیکی باارزش موجود نیز برای همیشه حذف شوند. موضوع بیماریها هم که اشاره شد، یک دغدغه کاملا جدی است. در اوایل دهه ۱۹۹۰میلادی (۱۳۶۹ تا ۱۳۷۹ ه.ش.) در پارک ملی سرنگتی کشور تانزانیا، حدود ۲۵ درصد از جمعیت شیرها به دلیل بیماری دیستمپر سگسانان تلف شدند. ظاهرا بیماری از 30هزار سگ اهلی که در نزدیکی پارک زندگی میکردند، به شیرها منتقل شد اما در هر صورت یک فاجعه تمام عیار را رقم زد. سوال اینجاست که آیا چنین شرایطی ممکن است برای شیرهای آسیایی هم بیفتد؟ تازهترین تحقیقات نشان داده که اتفاقا ویروس دیستمپر سگسانان جمعیت شیرهای آسیایی را هم تهدید میکند.
برای پرهیز از چنین اتفاقی بود که از دهه 70 میلادی برنامه زادآوری و تکثیر شیرهایی آسیایی در اسارت، جدیتر سازماندهی و کنترل شد. در سال 1360 برنامه موسوم به ابقای گونه¬ها (SSP) با یک برنامه متمرکز بر موضوع شیر ایرانی شروع به کار کرد و درصدد برآمد تا حیواناتی از همین زیرگونه خالص را به باغ وحشهای مختلف منتقل کند تا در شرایط بحرانی بتوان روی آنها بهعنوان ذخایر ژنتیکی حساب کرد. تلاشها در این زمینه کماکان ادامه داشت تا اینکه در سال 1366 برنامه زادآوری اروپایی (EEP) تاسیس و مستقیم کار روی حفظ نسل شیرها آغاز شد. شیر نری هم که هماکنون به باغوحش تهران منتقل شده است، با نظارت همین برنامه قرار دارد.