در واقع (SES) پایینتر از طریق سبک زندگی و تغذیه، با فرایندهای فیزیولوژیکی مرتبط است که نفش مهمی درپیشرفت بیماریها دارد.نقش این فاکتور به ویژه درتشدید بیماریهایی چون التهاب مزمن، مقاومت به انسولین و اختلال در تنظیم سطح هورمون کورتیزول اثبات شده است.
اما اخیراً، آوریل سال جاری -2019 محققان درمطالعات خود، برای نخستین بار شواهدی یافتند که به روشنی اثبات میکند آثار فقر میتواند در محدوده وسیعی از نوارهای ژنوم انسان جاسازی شده و دوام یابد. آنها کشف کردند که وضعیت اقتصادی -اجتماعی پایینتر، همبستگی نزدیکی با سطح «متیلاسیون دیانای» (DNAm) دارد.ازآنجا که سطح «متیلاسیون دیانای» نوعی علامت کلیدی در اپی ژنتیک محسوب میشود که به طور بالقوه توان شکل دادن به بیان ژن را دارد، محققان در این بررسیها موفق شدهاند ارتباط واضحی میان سطح مالی – اجتماعی (SES)افراد با سطح «متیلاسیون دیانای» آنها کشف کنند. طبق همین بررسیها این ارتباط در بیش از 2500 سایت موجود در بیش از 1500 ژن نشان داده شده است.
این مطالعه جدید که توسط محققان دانشگاه Northwestern صورت گرفته، درک کلی زیستشناسان را از رفتار و طبیعت ژنها به عنوان ویژگیهای غیر قابل تغییر زیستشناختی و به عنوان یک مفهوم اثبات شده، به چالش کشیده است.
اپی ژنتیک؛ نگاهی نو به ژنتیک
«اپىژنتیک» علمی است نوظهور که اشاره به تغييرات ژنتيكي ناشی از محیط دارد که سبب تغییر دربيان یا ظهور ژنها میشود. به بیان دیگرعلم مطالعه چگونگى انتقال ویژگیهای ارثی از سلولهای بدن یک نسل به نسل بعدی است که بدون رمزگذارى دقیق اطلاعات در توالى DNA صورت میگیرد و سبب میشود که ژنها به شیوههاى دیگری تغییر یابند یا اصلاح شوند. اپىژنتیک درلغت به معنى «ورای ژنتیک» و شامل تغییراتی است که میتواند به صورت حذف یا اضافه شدن مولکولهاى خاص از DNA باشد و این امر به نوبه خود بر چگونگى بیان ژنها به وسیله هسته سلول تأثیر مىگذارد.
اين تغييرات حاصل تغيير در فنوتايپ و بدون تغيير در در ژنوتایپ است که ميتواند به طور معمول و طبيعي رخ دهد. به طوری که تحت تأثیر فاكتورهاي متعددي مانند سن ، محيط ، روش زندگي و بيماري تغییراتی جدی رخ دهد. گاهی این تغييرات میتواند منجر به بروز بيماریهايی مثل سرطان در فرد و انتقال آن به نسل بعدی شود.
لازم به توضیح است که منظور از«ژنوتایپ» در یک ارگانیسم، دستورالعملهای موروثی است که کد ژنتیکی را درون خود حمل میکنند. و از طریق تولید مثل جنسی منتقل میشوند. درحالی که فنوتایپ به ویژگیهای فیزیکی بروز یافته در یک موجود زنده مانند قد، رنگ، اندازه، شکل و رفتار اطلاق میشود. فنوتایپ از بیان ژنهای یک ارگانیسم و همچنین تأثیر عوامل زیستمحیطی و تعامل بین این دو نتیجه میشود. فنوتایپ یک موجود زنده را ژنوتایپ به علاوه تأثیرات زیست محیطی تعیین میکند.
دانش نوین «اپىژنتیک» به زبانی سادهتر، ژن را داراى «حافظهای میداند که سبب میشود آثار و ردپای رخدادهای محیطی بر کدهای ژنتیک باقی بماند. طبق این یافتهها برخلاف گذشته که صفات ارثی و ژنتیک را به عنوان دادههای غیرقابل تغییر تلقی میکردند، اکنون این نگرش را مورد تردیدهای جدی قراردادهاند. بنابراین حوادث جمعی همانند خشکسالی و قحطی یا جنگ و آثار آن که درافراد به صورت سوءتغذیه یا فشارهای گوناگون محیطی بر یک نسل وارد میشود، درهمان نسل باقی نمیمانند بلکه آثار آن با ایجاد تغییراتی در ساختار ژن، همانند دیگر صفات و اطلاعات ژنتیک از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. بنابراین اگر دو نسل در معرض واقعه یا رخدادى مثبت یا منفی قرار بگیرند، عوارض این رخداد در ژنهاى آن نسل نشان گذارى میشود واین تاثیرات ازطریق توارث تا چهار یا پنج نسل بعد منتقل شده وعوارض منفی یا مثبت آن همچنان ادامه دارد.
DNAm تابلوی آثار فقر و بیسوادی بر ژنهاست
تا كنون سه دليل براي بروز اين تغييرات ژنتيكي ارائه شده است ازجمله «متيلاسيون دیانای» یا به طور مختصر (DNAm)، تغيير پروتئينهای «هيستون» و خاموشي ژن وابسته به غير رمزكنندگي RNA .اما در تحقیقات اخیر دانشمندان بر بررسی تغییر در سطح متیلاسیون دیانای(DNAm) براساس وضعیت یا جایگاه اقتصادی – اجتماعی افراد، تمرکز کردهاند.
«دیانای متیلاسیون» یا متیل دار شدن دیانای (DNA methylation) یک فرایند بیوشیمیایی است که در رشد و نمو عادی موجودات دارای اهمیت است. متیلدارشدن دیانای (دیانای متیلاسیون) الگوی بیان ژنها را در سلولها تغییر میدهد. برای مثال سلولهایی که در طی نمو جنینی به گونهای برنامهریزی شدهاند که مثلاً کبد باشند، در کل زندگی موجود به همان صورت باقی میمانند . فرایند شیمیایی متیلاسیون دیانای، هنگام تشکیل تخم (نطفه) متوقف شده و هنگام تقسیمات سلولی بار دیگر ایجاد میشوند. دانشمندان درمطالعات اخیر ارتباط معناداری میان سطح این فرایند شیمیایی با وضعیت مالی و اجتماعی افراد یافتهاند.
دراین مطالعات محققان به طور مشخص، به شواهدی دست یافتند که نشان میدهد فقر میتواند اثرماندگاری درمحدوده وسیعی ازنوار ژنوم انسانی برجای بگذارد. طبق همین بررسیها وضعیت اجتماعی – اقتصادی پایینتر با سطح متیلاسیون دیانای ارتباط تنگاتنگی دارد وهمان طور که پیشتراشاره شد، سطح متيلاسیون دیانای، نشانهای کلیدی دراپیژنتیک است که بالقوه بیان ژن را شکل میدهد.
طبق نتایج به دست آمده دراین تحقیقات، فقر نشانه عمیقی بر 10 درصد از ژنها در سطح وسیعی از ژنوم انسانی باقی میگذارد. «توماس مک دید» استاد انسانشناسی در کالج «وینبرگ» از محققان اصلی دراین برنامه پژوهشی و مدیر آزمایشگاه مطالعات زیستی، درتوضیح این پدیده ژنتیک، به دو دلیل مهم اشاره میکند: «نخست این که ما مدتهای مدید است که دریافتهایم «SES» چه نقش مهم و تعیین کننده و قدرتمندی دروضعیت سلامت کلی افراد دارد اما مکانیسمهای پنهانی که از طریق آن بدنهای ما تجربه فقر را به یاد میآورد، تا کنون شناخته نشدهاند.
وی میافزاید: «یافتههای ما در این بررسیها نشان داد که متیلاسیون دیانای ممکن است نقش مهمی ایفا کند و دامنه گستردهای از ارتباطات میان «SES» و DNAm به دست آمده است. این ارتباط دربر گیرنده طیف وسیعی از سیستمهای زیستی است که نتایج آن برسلامت بدن که به شکل جایگاه اجتماعی – اقتصادی فرد میشناسیم سازگار است.»
به گفته مک دید، اعضای این تیم تحقیقاتی بررسیهایی نیز درمورد روند رشد و توسعه این فاکتورهای خارجی بر ژنوم انجام دادهاند که به معنای واقعی ساختار و کارکرد آن را شکل میدهد.
هیچ تضادی میان طبیعت و مربیان ما نیست
به گفته مک دید تیم محققان از کشف این ارتباط نزدیک میان جایگاه اجتماعی – سیاسی افراد با متيلاسیون دیان درچنان تعداد وسیعی از ژنها شگفتزده شدهاند.
او گفت:«این الگو مکانیسم بالقوهای را به طور برجستهای نشان میدهد که از طریق آن فقر میتواند اثر ماندگاری بر طیف وسیعی از سیستمهای فیزیولوژیک و فرایندهای آن داشته باشد.»
به گفته وی، درتعیین نتایج و پیامدهای ناشی از تغییر متیلاسیون دربخشهایی از ژنوم که توسط محققان شناسایی شده، انجام تحقیقات تکمیلی الزامی است. اما بسیاری از ژنها با فرآیندهای مربوط به پاسخ سیستم ایمنی بدن به مواردی چون عفونت، رشد اسکلتها و توسعه سیستم عصبی ارتباط دارند.
مک دید میگوید:« آنچه که ما بر آن تمرکز داشتیم، آن است که روشن شود آیا متیلاسیون دیان واقعاً یک مکانیسم مهم است که از طریق آن جایگاه و شرایط اجتماعی – اقتصادی فرد میتواند اثر ملکولی پایداری بر بدن انسان داشته و پیامدهای ویژه خاص خود را بر دورههای بعدی زندگی فرد داشته باشد،یا خیر.»
از آنجا که نظریه اپی ژنتیک متکی بر نقش محیط زیست و وراثت به عنوان دوعامل مؤثر بر سرنوشت صفات ارثی است که بیان میکند کجا و چطور رشد افراد میتواند رشد بالقوهشان را پیشبینی کند. وضعیت اجتماعی و اقتصادی نیز میتواند به تأثیرات زیستمحیطی کمک کند، به عنوان مثال دسترسی به غذاهای سالم، دارو و مراقبت موجب تسهیل توسعه مثبت است. ژنها، در طول یک دوره حیات پروتئینها را تولید میکنند، که این پروتئینها میتوانند در محیطهای مختلف متفاوت باشد. با این وجود نظریهٔ اپی ژنتیک بیان میکند که ژنهای مشترک به طور مستقل تعیین کننده صفات موروثی نیستند، بلکه صفات را تحت تاثیرشرایط محیطی تعیین میکنند.اهمیت دیگری که کارمک دید و گروه پژوهشی او دارد، آنجاست که درشرایطی که هنوز روشن نیست که سهم طبیعت یا تغییرات محیطی درانتقال یا تقویت صفات ارثی به نسل بعدی چند درصد است، تیم تحقیقاتی او روشن کرده است که فقر نشانه عمیقی بر «10 درصد » از ژنها، در سطح وسیعی از ژنوم انسانی باقی میگذارد.
محدوده تأثیرات محیطی شامل مواردی است که ما تحت تاثیرمحیط زندگی همانند خانواده، تربیت، رفتار پدر و مادر، میزان تحصیلات و کیفیت همسایگی در برخورد با ویروسها و اتفاقات داخل سلول، کسب میکنیم. علاوه بر این که اثبات شده است که فرهنگهای مختلف منجر به تأثیرات زیست محیطی به طرق مختلف میشوند، اماهمان طور که مک دید نیز اشاره کرده است، میزان و مکانیسم این تاثیرات و نحوه انتقال آن به نسلهای بعدی هنوزیک سؤال بزرگ است.