ظاهراً یکی از دلایل انتشار این خبر اشتباه، شباهت ظاهری میان دو گونه پستاندار دریایی خلیج فارس به نامهای دلفین و پورپویز است. خانواده موسوم به پورپویزها شباهت زیادی به دلفینها دارند. جثه آنها کوچک است (طول بدن کوتاهتر از ۲.۵ متر) اما برخلاف اکثر دلفینها، پوزه کوتاه و فاقد منقار و یا دارای منقار کوتاهی است. در بعضی از گونههای پورپویز باله پشتی کوچکی وجود دارد اما در بعضی نیز کلاً باله پشته وجود ندارد.
در مجموع راسته نهنگها شامل دو زيرراسته به نام نهنگهای بدون دندان (بالندار) و نهنگهای بادندان است. از نهنگهای بدون دندان يک خانواده به نام والها و از نهنگهای بادندان دو خانواده به نام دلفينها و پورپويزها در آبهای خليج فارس و دريای عمان مشاهده شده که مجموعاً تعداد 11 گونه را شامل میشوند.
دلفینها و پورپویزهای آبهای خلیج فارس و دریای عمان هم تا به امروز شامل هفت گونه دلفین (دلفین ریسو، دلفین بینیبطری اقیانوس هند آرام، دلفین چرخنده، دلفین نواری، دلفین دندان ناصاف، دلفین گوژپشت اقیانوس هند آرام، دلفین معمولی پوزه بلند و یک گونه پورپویز (پورپویز پوزه پهن بیباله) بودهاند.
در ایران تنها یک گونه پورپویز به نام پورپویز پوزه پهن بیباله ایندوپاسیفیک(Indo-Pacific Finless Porpoise, Neophocaenaphocaenoides)شناسایی شده است.
گوشت پورپویزهاارزش تجاری دارد و شاید یک دلیل صید غیرقانونی آنها در بوشهر همین مسئله بوده است. با این وجود تحقیقات نشان داده که زادآوری پورپویز پوزه پهن خیلی کند است و به این بدان معناست که همچنانکه تعداد بیشتری از آنها صید و تلف میشود، شانس احیاي جمعیت این گونه هم کمتر خواهد شد.
جالب است که بدانید پورپویزهای پوزه پهن هماکنون در چین و رودخانه یانگتسه (Yangtze River)وضعیتی به شدت بحرانی دارند. در حال حاضر تنها ۱۰۰۰ پورپویز در آبهای شیرین این رودخانه باقی مانده و همین جمعیت محدود هم به شکل خطرناکی در حال کاهش است. متخصصان میگویند با روند سریع توسعه کنونی در این منطقه هیچ بعید نیست که ظرف پنج سال آینده، تعداد این جمعیت به زیر ۲۵۰ فرد برسد.
خصوصیات منحصربهفرد در پورپویزها
پورپویزها از جمله پستانداران دریایی خجالتی هستند که ترجیح میدهند زمان بیشتری را در زیر آب سپری کنند. اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (آییوسیان)، پورپویز پوزه پهن بیباله ایندوپاسیفیک را پس از ارزیابیهایی که در آگوست سال ۲۰۱۷ انجام شد، در رده آسیبپذیر (Vulnerable, VU)قرار داد. روند جمعیت جهانی این گونه کاهشی تخمین زده شده است. این گونه در آبهای خلیج فارس و دریای عمان به صورت مقیم زیست میکند و مهاجر نیست.
یکی از عادات پورپویزهای بیباله این است که برای شنا محدودیت عمق کمتر از ۵۰ متر دارند و در نتیجه بیشتر در آبهای نواحی ساحلی، آبهای داخل خشکی نظیر تالابها و زونهای خاصی نظیر فوق جزر و مدی Supratidal(محدودهای در خطوط ساحلی یا مصبها که بالاتر از خط جزرومدی بهاره است و به طور منظم آبگیری میشود)، پهنههای جزر و مدی Marine Intertidal(گاهی از آن با عنوان زون لیتورال یا پهنه ساحلی هم یاد میشود و محدودهای است که در زمان پایینترین حد جزر هم بیرون از آب است و در زمان حداکثر مد به زیرآب میرود) و نریتیک زون Marine Neritic(محدودهای نسبتاً کمعمق در بالای فلات قاره) دیده شدهاند.
طول عمر پورپویزها در حدود ۱۶ سال تخمین زده شده است. همانطور که پیشتر هم اشاره شد، پورپویزها اغلب از الگوهای جابهجایی مهاجرتی تبعیت نمیکنند و به همین دلیل است که تخریب پهنههای ساحلی و توسعه به شدت بر وضعیت زیستی و سلامت جمعیت آنها تأثیر میگذارد. شرایط بحرانی و خاص این گونه باعث شد که در ژوئن سال ۱۹۷۹ در ضمیمه I کنوانسیون جهانی تجارت گونههای گیاهی و جانوری در خطر انقراض (سایتیس) قرار بگیرند. منظور از ضمیمه I گونههایی هستند که تجارت آنها به شدت تحت کنترل قرار دارد.
تهدیدات پیشروی پورپویزها
پورپویزهای پوزه پهن بیباله ایندوپاسیفیک هم درست مانند سایر اعضای خانواده پورپویزها به شدت نسبت به تهدیداتی همچون گیر افتادن در تورهای آبششی حساس هستند و متاسفانه هر ساله تعداد زیادی از آنها به همین صورت توسط صید موسوم به ضمنی از طبیعت حذف میشوند. صید ضمنی یا By-catch یکی از تهدیدات مهم کل اکوسیستم در خلیج فارس است. این روش صید به دلیل پتانسیل بالای تلفات محاسبه نشده و تأثیر منفی بر کل اکوسیستم دریایی اهمیت بسزایی در کاهش جمعیت بسیاری از آبزیان از جمله دلفینها، پورپویزها و کوسه¬ها دارد.متاسفانه افزایش برداشت و تنوع ابزار و گرایش ماهیگیران به صید آبزیان ریز و کوچک و غیراستاندارد از جمله دلایل کاهش ذخایر این حوضه آبی است.
اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (آییوسیان) اعلام کرده است که پورپویزها اغلب در تورهای ماهیگیران ایرانی، هندی، پاکستانی و مالزیایی که در آبهای ساحلی مشغول به صید هستند؛ گرفتار میشوند و متاسفانه به درستی مشخص نیست که این مسئله تا چه اندازه روی جمعیتهای مختلف این گونه تأثیر گذاشته است. در هنگکنگ به طور مشخص تعداد زیادی از پورپویزها هر ساله در صیدهای موسوم به ترال از طبیعت حذف میشوند و این در حالی است که صید ترال یکی از صیدهای شایع در آبهای خلیجفارس هم است.
ارزیابیها نشان میدهد که پورپویزهای پوزه پهن بیباله ایندوپاسیفیک در عین حال نسبت به تخریب زیستگاه، ترافیکهای دریایی و آلودگیهای زیستمحیطی هم به شدت حساس هستند. توسعه گسترده ساحلی در آبهای خلیج فارس به طور مشخص از جمله تهدیدات بقای این گونه است.
تفاوت دلفین و پورپویز
دلفینها و پورپویزها از ۳ جنبه با یکدیگر فرق دارند: ۱- صورت ۲- بالهها ۳- شکل بدن
عوام معمولاً اعضای راسته نهنگها را با یکدیگر اشتباه میگیرند و اغلب هم از نام نهنگ یا دلفین برای توصیف آنچه دیدهاند، استفاده میکنند. به عنوان مثال اورکاها یا نهنگهای قاتل را که بزرگترین عضو خانواده دلفینها هستند اغلب مردم عادی به عنوان یک نهنگ میشناسند. یکی از شاخصترین وجوه تمایز دلفینها و پورپویزها در صورتشان جلوهگر شده است. دلفینها اغلب پوزهای بلند و کشیده دارند و در عین حال دندانهای آنها به شکل مخروط است در حالی كه دهان پورپویزها خیلی کوچکتر است و دندانهای آنها هم بیشتر شبیه بیل است. از سوی دیگر باله پشتی دلفینها به شکل قلاب است و حالتی خمیده دارد و از این منظر کاملاً با باله پشتی پورپویزها که به شکل مثلثی است، فرق دارد. جالب است که شکل بدن این دو حیوان هم با هم فرقهایی آشکار دارد، به عنوان مثال بدن دلفینها به نوعی حالتی خمیده دارد در حالی که بدن پورپویزها بیشتر چاق و چله است تا کشیده.
ضمن اینکه دلفینها به راستی حیواناتی پرچانه هستند و دائماً سر و صدای آنها در زمان حرکت شنیده میشود در حالی که پورپویزها خجالتیتر از این حرفها هستند. البته فراموش نکنید که هر دوی آنها شباهتهای زیادی هم به یکدیگر دارند، به عنوان مثال تحقیقات نشان داده که هر دوی آنها حیواناتی به شدت باهوش هستند. مغز هر دوی آنها بزرگ و در عین حال بسیار هم پیچیده است. بخش جلویی مغز که به آن Melonگفته میشود، قسمتی منحصربهفرد در بدن هر دو حیوان است و باعث شده که هر دو در ردیابی مسیر خارقالعاده عمل کنند. ¬
ضرورت شناخت دلفینها و پورپویزها
متاسفانه تاکنون کمتر مطالعه اختصاصی بوده که به طور مشخص روی دلفينهای ساحلی و پورپویزها در کشورهای حاشيه خليج فارس انجام شود. بنابراین ارزیابی موقعيت اين پستانداران آبزی چندان کار راحتی نیست. یکی از معدود کارهای مطالعاتی در ایران توسط انجمن طرح سرزمین انجام شده و در کشور امارات نیز مطالعاتی به سرپرستی دکتر آدا ناتولی، متخصص مطالعات ژنتيکی در دست اجراست.
بايد توجه داشت که با توجه به تغييرات چشمگيری که محدودههای ساحلی در دهههای گذشته تجربه کردهاند، ضرورت جمعآوری دادههایی با زيربنای علمی از وضعيت گونههای محلی به خوبی احساس میشود چراکه براساس اين دادهها نه تنها میتوان گونههای محلی بلکه حتی تمام محيط زيست دريايی اين محدوده خاص جغرافيايی را هم تحت پوشش صحيح حفاظتی قرار داد.
بدیهی است که اگر دادهای علمی در دست نباشد، آنگاه گونههای مختلف جانوری میتوانند به راحتی و بدون اين که توجه کسی جلب شود، ناگهان ناپديد شوند. دلفينها و پورپویزها به همان اندازه که حيوانات شاخصی محسوب میشوند، نقشهای ديگری را هم در محيط ايفا میکنند. مهمترين نقش آنها اين است که به عنوان شاخص اکولوژيکی سلامت محيط زيست دريايی شناخته میشوند. در نتيجه مطالعه روی جمعيت دلفينها و پورپویزها نشانگر موقعيت اکوسيستم آبی و حفاظت از آنها به معنای حفاظت بیواسطه از تمام گونههای شناخته و ناشناختهای است که در ذيل تراز تغذيهای آنها قرار دارند و در اين محيط، زيست میکنند.