عوامل شكست استارتآپها
نتیجه تحقیقات انجام شده از فست کمپانی باعنوان «چرا بیشتر کسبوکارها ورشکسته ميشوند» نشان ميدهد 74درصد سرمایهگذاریها ریسک شکست دارند. طی پرسشهايی كه از بنيانگذاران كسبوكارهاي شكست خورده، صورت گرفت خواسته شد دلایل شکست خود را بازگو کنند. نتیجه این بررسی نشان مي دهد كه هفت اشتباه مدیریتی است که غالبا به شكست استارتآپها منتهي ميشود. تمركز نداشتن، از دست رفتن تعهد و اشتياق كار، اعتمادبهنفس زياد و بيتوجهي به نظرات و پيشنهادهاي مخالف، مشاوره كردن با افراد ناكارآمد و غيرمتخصص، حضور نداشتن مشاورراهنماي ثابت، ناآشنايي با دانشهاي عمومي مثل حسابداري و بازاريابي، جذب سرمايه بيشاز حد از جمله آفتهايي است كه هركدام از آنها بهتنهايي ميتواند يك كسبوكار يا يك پروژه كارآفريني را متوقف كند.
اشتباه بزرگ كارآفرينان
طی مطالعه و تحقیق دیگری که در همين زمينه و روی 101 فعاليت چندين استارتآپ مختلف و دلايل شكست اين كسبوكارها صورت گرفته نشان ميدهد كه ضعف مديريت رهبر گروه يا بنيانگذار استارتآپ در تمامی سطوح راهاندازی کسبوکار از جمله مهمترين عوامل شکست كسبوكارها بوده است. سرمایهگذاران معمولا بر کارآفرین سرمایهگذاری ميکنند نه روی ایده یا چگونگی پیادهسازی ایده، از این روی اگر ضعف مديريت در زمان راهاندازی یک کسبوکار وجود داشته باشد، باعث شکست خواهد شد. محققان بر اين باورند كه غالب كسبوكارهايي كه در استارتآپهاي خود با شكست روبهرو شدند 9 دليل عمده را تجربه كردهاند. اشتباهاتي كه دليل غالب آنها تصميمگيريهاي غلط خودشان بوده است.
پيش از هرچيز ضرورت توليد محصول يا خدماتي است كه مدير قصد دارد براي آن برنامهريزي داشته باشد. گاهي مختصات مختلفي از كار پيشبيني ميشود درحاليكه بازار اصلا نيازي به محصول توليد شده، ندارد.
تمام شدن بودجه یا سرمایه از ديگر دلايلي است كه كسبوكار را با مشكل مواجه ميكند و علت اصلي آن عدم برنامهريزي مدير استارتآپ است
نداشتن تیم مناسب يكي ديگر از مواردي است كه بهطور مستقيم با تصميمگيري رهبر گروه در ارتباط است. در شرايطي كه مدير گروه يك تيم ناكارآمد را براي پروژه خود انتخاب ميكند، ناگزير نميتواند نتيجه مطلوبي را از پروژه خود انتظار داشته باشد.
تمامي مديران موفق افرادي نو آور وخلاق هستند. اگر مديري اين ويژگي را در خود سراغ ندارد بايد نسبت به نتيجهاي كه از كسبوكارش بهدست ميآورد، كمي شك كند.
موضوع ديگري كه يك مدير بايد با بررسي دقيق و پشتوانه محكمي به يك پروژه ورود كند، مباحث مالي، پشتوانه اقتصادي و درآمد است.
اگر بناست براي شروع سراغ يك پروژه ضعيف برويد، بهتر است اصلا اين كار را شروع نكنيد.
مدل تجاري ضعيف و ضعف بازاريابي از مهمترين سرفصلهايي است كه ميتواند به شكست يك پروژه منتهي شود.
درنهايت بیتوجهي به نیازهای مصرفکننده و شناسايي نادرست يكي ديگر از فاكتورهاي مهمي است كه ميتواند موجب شكست يك كسبوكار جديد شود.
هرگز فراموش نكنيد
تمامی موارد یادشده مربوط به مباحث تیمی و مديريتي یک کسبوکار است و مواردی بیرونی که باعث شکست یک استارتآپ خواهد بود، نظیر موارد مرتبط به محصول، رقابت بازار سنتی با مدرن و موارد کلان اقتصادی در این موارد در نظر گرفته نشده است. در نظر داشته باشید مهمترین دلیل شکست فعاليتهاي استارتآپها تمامشدن منابع مالی است اما این اتفاق به دلایل مختلفی نظیر تزریق نامناسب از سوي سرمایهگذار یا عدم برنامهریزی مناسب و.... ممکن است پیش آید و باعث شکست كسبوكارهاي جديد شود.
چگونه يك كسبوكار موفق ميشود؟
مديريت يك كسبوكار شامل ساخت یک تیم قوی و هدایت آن برای رسید به هدف براساس مدل تجاری است. طی آمار عمومی 74درصد استارتآپها سرانجام شکست خواهند خورد. پس چگونه یک كسبوكار جديد موفق و پيروز از ميدان بيرون ميآيد؟
جواب در مطالعه چگونگی عملکرد کسبوکارها و استارتآپها در بازار است که دلایل موفقیت آنها را مشخص ميکند. طی تحقیق صورت گرفته روی650 استارتآپ که بر بستر اینترنت فعالیت ميکنند، نشان از آن دارد كه عوامل مخلتفي از جمله ايدهپردازيهاي دقيق و همينطور مديريت قوي به ثبات كسبوكار و موفقيت آن منتهي ميشود.
9 کلید یک کاراستارتآپ موفق
1. بنیانگذارخود را متعهد به ارتباط مستقیم با تیم ميداند و در جریان ریز برنامهريزيها و فرآيندهاي كاري استارتآپ خود است.
2. مدير خود را موظف ميداند تا با تعهد و تمرکز زياد گروهش را براي رسيدن به هدف همراهي و هدايت كند.
3. مدير گروه اين توانمندي را دارد كه ديدگاهها و شرايط گروه را با يكديگر تطبيق دهد. البته اين تطبيق به گونهاي نيست كه بهصورت مستمر ادامه داشته باشد. چراكه ماندن در اين وضعيت خود ميتواند بهعنوان پاشنهآشيل به ضرر كسبوكار تمام شود.
4. توسعهیافتن، با همراهی مشاوران و مربیان متخصص از ديگر ويژگيهاي يك كسبوكار موفق است.
5. داشتن مهارت و دانش عمومی مديريت از ويژگيهاي مدير يك استارتآپ موفق است.
6. متعهد بودن به زمان و زمانبندی درست از ديگر ويژگيهايي است كه به موفقيت گروه براي دسترسي به اهدافشان كمك مي كند.
7. يكي ديگر از ويژگيهاي يك استارتآپ موفق جذب سرمایهگذاری در زمان مناسب و بهمقدار کافی است. اين مورد به ميزان هوشياري مدير گروه وابسته است.
8. مدير يك استارتآپ موفق آماده یاد گرفتن و پذیرای نظر متفاوت از دیگران است و از شنيدن نظرهاي مخالف پرهيز ندارد.
9. داشتن دانش فنی و تجاری برای ساخت محصول نهایی و كاربردي مورد ديگري است كه قطعا به موفقيت يك كسبوكار كمك ميكند.
ممکن است بعد از خواندن موارد شکست و موفقیت یک كسبوكار به نظر ميآید که دلایل شکست و موفقیت یک کسبوکار به نحوی به هم مرتبط هستند. نبايد فراموش كرد كه با در نظر گرفتن یکی از موارد شکست یا موفقیت نمیتوان به موفقیت رسید، یک کارآفرین در کنار داشتن قدرت مديريت برای راهاندازی استارتآپ باید از 9 دلیل شکست در تمامی شرایط دوری کند و تمرکز خود را روی 9 مورد اصلی موفقیت یک کسبوکار بگذارد و به دنبال جزئیات دیگر برود. در هر دو فهرست نقشه راه حفظ تمرکز و رعایت زمانبندی نسبت به دیگر موارد اهمیت بسزايی برای رسیدن به هدف دارد و کلید اصلی موفقیت است. با همه اينها نبايد فراموش كرد كه یک رهبر موفق در کنار یک تیم متخصص و همدل به موفقیت ميرسد.