تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
منيژه برزگر؛ يكي
از فعالان اينستاگرامي است، زني كه چهار سالي است به بيماري سرطان دچار است و با
روحيه بالايي كه دارد، سعی دارد با پستهايش در اينستاگرام به بقيه بيماران روحيه
بدهد اما داستان منيژه فقط به اين بيماري و فعاليتهايش ختم نميشود. اتفاقي براي
او افتاده كه شايد درس عبرتي براي بقيه باشد. منيژه چندي پيش براي ادامه درمان
سرطان، راه جديدي را انتخاب كرده بود؛ خامگياهخواري اما اين راه او را به مرز مرگ
برد، كاري كه حتي سرطان با او نكرده بود. منيژه ميگويد: «معجزه من را نجات داد.»
اتفاقهایی را كه براي او در اين مدت افتاده، از زبان خودش بخوانيد:
گياهخواري داشت
مرا ميكشت. ديماه سال 1396 شيميدرماني من تمام شده بود و هر روز يك قرص را بايد
ميخوردم. از اسفندماه خودم قرصام را قطع كردم و از 19فروردينماه خامگياهخواري
را شروع كردم.
*چطور به فكرتان
رسيد كه اين روش را امتحان كنيد؟
چهارسال پیش كه
بيماريام شروع شده بود و من دائم در اينستاگرام فعالم بودم و پست ميگذاشتم، خيليها
پيام ميدادند كه چرا خام گياهخواري را امتحان نميكني. در كلاس يوگا هم يكبار
يكي گفت كه او هم بيماري داشته و با خام گياهخواري مداوا شده.
*با پزشك معالجتان
مشورتي نكرديد؟
نه اصلا، چيزي به
او نگفتم. ميدانستم كه مخالف اين كار است. همان موقع تصميم گرفتم دارويم را قطع
كنم، به خودم گفتم خامگياهخواري را امتحان ميكنم.
*چرا قرص را قطع
كرديد؟
دائم درد داشتم.
درد مفاصل، ستون فقرات و... كلافهام كرده بود. به دكتر که گفتم، گفت ايرادي ندارد
يك مدت استراحت كن و دوباره به ما سر بزن.
*خامگياهخواري
را خودسرانه شروع كرديد؟
نه، براي اينكه
كار اصولي انجام بدهم، به انجمني كه در پونك بود، رفتم ولي نه شرح حالي از من
گرفتند و نه پزشكي با من صحبت كرد. خانم مديري كه آنجا بود، فقط پرسيد چند سالت
است و چند كيلويي و سرطان چي داري؟ فرمهاي آمادهاي از رژيم غذايي داشتند، روي
چند موردش را خط زد و گفت چه چيزهايي بخورم، روزي سه تا مغزيات، سه تا خرما و هفت
تا كشمش و سبزيجات خام و جوانهها. قرار شد 21 روز اين رژيم را بگيرم و دوباره به
انجمن بروم. من روي رژيم خيلي تعصب دارم و همه چيز را رعايت ميكردم. حتي موقع
پختن غذاي بقيه كه دستم به مواد غذايي آغشته ميشد، آن را به طرف دهانم نميبردم.
من در اين 21 روزي خيلي كم وزن كم كردم.
*هدف كمكردن وزن
بود يا درمان بيماري؟
من به خاطر
داروهاي هورموني و كورتونهايي كه استفاده ميكردم، خيلي چاق شده بودم. ميخواستم
هم وزن كم كنم و هم از اين راه به درمان برسم. پنج شش جلد هم به من كتاب دادند و
سبكو سياق زندگيام به كلي عوض شد. من به كاري كه داشتم انجام ميدادم، ايمان
آورده بودم و باور داشتم كه جواب ميگيرم.
*از كي مشكلات شروع
شد؟
اوايل ارديبهشتماه
بود كه شكمم بزرگ شد. حجم زيادي از سبزيجات خام ميخوردم و فكر ميكردم كه نفخ
كردهام. از طرفي با مراحل درمان هم آشنا شده بودم و ميدانستم در40روز اول سمزدايي
و پاكسازي، علائم همان بيماري كه فرد دارد، عود ميكند. شرايط دشواری بود ولي تحمل
ميكردم اما بعد از يك مدت ديدم مشكل شكم من نفخ نيست. قبلا در دورههاي درماني
دچار آسيت شده بودم و ديدم دوباره اين مشكل پيش آمده و شكمم آب آورده.
*به انجمن و
پزشكان آنجا مراجعه نكرديد؟
چرا دوبار به
انجمن رفتم و از آنها كمك خواستم. در اين مدت هم بارها تلفني با آنها تماس
گرفته بودم و ديگر همه مرا ميشناختند. حرفشان اين بود كه تحملكن و بحث معاينه
به ميان نيامد. اسم دكتراي زيادي در صفحه اينستاگرام انجمن و كانالهاي تلگراميشان
هست ولي من هيچ پزشكي در انجمن نديدم و هيچ بيماري معاينه نميشد. فقط خانم مديري
آنجابود كه خودش بيماري داشت و با خامگياهخواري درمان كرده و به خاطر فعاليتهاي
اجتماعياش همه او را ميشناسند ولي بايد بگويم كاري كه آنها ميكنند، بازي كردن
با جان مردم است. شكم من درحد شكم بارداري 9 ماهه بود. واقعا داشت ميتركيد.
دردهايم وحشتناك بود.
*براي تحمل درد
هم تجويزي نداشتند؟
دفعه اول گفتند
چايي پونه بخور. من حتي نميتوانستم بايستم، فقط ميناليدم. دفعه دوم كه مراجعه
كردم،گفتند ترياك استفاده كن. اين روند در ارديبهشت، خرداد و تير ادامه داشت.
*در اين مدت به
كاري كه ميكرديد شك نكرديد؟
ميتوانم بگويم
اصلا. من به آن كار ايمان آورده بودم و فقط دردهايم را تحمل ميكردم. براي خوردن
يك قلپ آب بايد چند دقيقه راه ميرفتم تا از گلويم پايين برود. آب همه محوطه شكم
را گرفته بود و روزهاي آخر به قفسه سينه رسيده بود. در آن مرحله بود كه يكي زد توي
گوشم كه داري با خودت چه كار ميكني. من در همان مراحل بيماري حالم خيلي خوب بود.
خيلي سرحال و اميدوار بودم.
*ترياك هم
استفاده ميكرديد؟
تهيه كرده بودم و
شبها ميخوردم ولي اثر نميكرد. اوج بحرانم روزهايي بود كه يك هفته تمام نتوانستم
بخوابم و چيزي بخورم و حتي نفس بكشم. دخترم و خواهرم با كف دست به پشتم ميكوبيدند
تا ريهام تحريك شود و بتوانم نفس بكشم. دچار خفگي شديد ميشدم، واقعا به كپسول
اكسيژن نياز پيدا ميكردم.
*بالاخره كي
پشيمان شديد؟
پشيمان نشدم،
ديگر ديدم، نميتوانم مقاومت كنم، رويم نميشد پيش دكتر معالجم، دكتر لطيفزاده
بروم. يكي از اقوام خواهرم رزيدنت جراحي است، صحبت كردم كه پيش او آب شكمم را خالي
كنم. دفعه اول بيش از يك و نيم ليتر آب خالي كردند. گفت در اثر سلولهاي سرطاني كه
بيشتر به خاطر كمبود پروتئين بوده، دچار آسیت شدهام ولي باز هم در فكرم اين بود
كه سه چهار ماه زحمت كشيدهام و نبايد رژيمم را رها كنم. گفتم آب شكم خالي ميشود
و شرايطم بهتر ميشود. سه روز بعد يكونيم ليتر ديگر خالي كرديم.
*حالتان بهتر
شد؟
نه، آب خالي ميشد
ولي دوباره پر ميشد. دريا شده بود. خيلي ضعيف شده بودم و از قيافه خودم وحشت
داشتم. يك تك چوب با يك شكم گنده بودم.
*از اين كه نميدانستيد
چه ميشود، نميترسيديد؟
خيلي اضطراب
داشتم و ترس دائمي داشتم. به چيزي كه ايمان آورده بودم و باوري كه به آن رسيده
بودم، داشت مرا ميكشت. من داشتم با جان خودم بازي ميكردم و نجات من يك معجزه
بزرگ بود.
*بعد شيميدرماني
بدن ضعيف ميشود و بايد تقويتش كرد، اين را نميدانستيد؟
چرا گفته بودند
كه بايد تقويت شوم.
*راضي شديد پيش
دكترتان برويد؟
بله ديگر چارهاي
نبود. چون من روحيهام با بقيه بيماران فرق ميكرد و براي پيشبرد درمان همكاري ميكردم،
دكتر لطيفزاده مرا خيلي دوست داشت و روي من خيلي متعصب بود به خاطر همين تا مرا
ديد، نگراني را توي صورتش ديدم.
*اولين جملهاي
كه به شما گفت چي بود؟
فقط گفت تعريف كن
كه چه كار كردي. چيز ديگري نگفت. چهار ليتر آب از شكم من خالي كرد. گفت درمان را
شروع كنم، گفتم فرصت بدهيد تا بدنم را بسازم گفت زمان زيادي نداري. تومور ماركرم
بالا بود. من سرطان تخمدان دارم. از سوم مرداد اولين تزريق را انجام داديم ولي چون
خيلي ضعيف بودم، همه داروها را تقسيم بر دو كرد تا بدنم آماده شود. در مجموع 12
ليتر از شكم من آب خالي شد و هنوز هم بقيه آب بايد با دارو دفع شود.
*رژيم به كجا
رسيد؟
خامگياهخواري را
به كل كنار گذاشتم. خودم برنامه دارم. گوشت قرمز و شكر را براي اينكه محيط خون را
اسيدي و براي رشد سلولهاي سرطاني مناسب ميكند، نميخورم.
*قبلا اين نكات
را به شما نگفته بودند؟
موقع درمان ميگفتند
سه روز بعد تزريق نبايد گوشت قرمز خورد ولي اين ممنوعيت بايد دائمي باشد.
*از انجمن شكايت
نكرديد؟
مدركي نداشتم،
بروم چه بگويم. ضمن آنکه این شیوه روی افراد دیگری جواب مثبت داده شاید روی من
تاثیر منفی داشته. ممکن است افراد دیگری با اجرای این شیوه نتیجه مثبت بگیرند.
اصلا نمیخواهم این شیوه را زیر سوال ببرم فقط تجربه شخصی خودم را در میان گذاشتم.
ديدگاه
درمان سرطان با
آنكولوژيست است نه رژيم!
دكتر محمدرضا وفا
متخصص تغذيه
مصرف سبزيجات و
سيفيجات براي پيشگيري از بيماريها به همه توصيه ميشود اما درمان كسي كه دچار
سرطان است، بهخصوص سرطان محوطه شكمي، با پزشك آنكولوژيست است، در اين نوع بيماريها
خوراك و تغذيه مسئله حاشيهاي است، نه اصل.
مسلما براي درمان
بيماريها، رژيم درماني هم در دستور كار قرار ميگيرد اما اينكه پزشك بتواند يك
رژيم تعذيهاي مناسب به بيمارش بدهد، به شواهد معتبر زيادي نياز دارد؛ نحوه و نوع
درمان، شرايط درمان، نوع داروها و دوزي كه بيمار استفاده ميكند، سن، تاريخ شروع
بيماري و ... بايد مشخص شود. حرف من اين استكسي كه دچار سرطان خاص است، نميتواند
بدون مشورت با آنكولوژيست از رژيم غذايي خاصي پيروي كند.
موضوع ديگري هم
كه مطرح است، اين است كه انجمنهاي خامگياهخواري استاندارهاي تغذيهاي را رعايت
نميكنند. تعادل، يكي از اصلهاي مهم درعلم تغذيه است. در خوردن و آشاميدن، سادهتر
از آب نداريم اما اگر همين آب بيرويه نوشيده شود، ميتواند فرد را دچار ايست قلبي
كند. خوردن بيرويه سبزي و سيفي ميتواند خطرناك باشد. اين خطر در بيماراني كه
مشكلات گوارشي دارند، خيلي بيشتر است. بعضي از ميوهها و سبزيجات اثرات داروها و
شيميدرماني را از بين ميبرند. در بعضي از سرطانها حتي استفاده از مكملهاي
ويتامين براي بيماران ممنوع است.
در ايران انجمنهاي
علمي از وزارت بهداشت مجوز ميگيرند و انجمنهاي مردم نهاد از وزارت كشور. انجمنهاي
مردم نهاد نبايد كار علمي انجام بدهند اما متاسفانه در كارهاي علمي دخالت ميكنند.
وزارت بهداشت بايد روي كار اين انجمنها نظارت كند تا كارهاي علمي انجام ندهند.
در مورد خانم
منيژه برزگر هم بايد بگويم كه اشتباهشان اين بوده كه بدون مشورت با آنكولوژيست
اين رژيم را انتخاب كردهاند. در درمان بيماريهاي سرطاني كار بايد تيمي انجام
شود، آنكولوژيست اگر نيازي به رژيم غذايي بداند، از متخصصان تغذيه كمك ميگيرد.
حسيني مدير انجمن
خامگياهخواران
من نگفتم ترياك
استفاده كن
مريم حسيني، مدير
انجمن تغذیه طبیعی مهر زمین است، انجمني كه منيژه برزگر براي گرفتن رژيم به آنجا
مراجعه ميكند. حسيني در ابتداي گفتوگو مدعي ميشود كه برزگر را به ياد ندارد و
نميداند چه اتفاقي براي او افتاده. داستان را كه ميشنود، اين توضيحات را ميدهد:
«ما نه درمانگر هستيم و نه پزشك. ما فقط ميگوييم موادغذايي كه ضرر دارد، استفاده
نكنيد؛ گوشت، تخممرغ، فستفود و ... هر كسي هم كه ميپرسد ما با اين رژيم خوب ميشويم،
ميگوييم مگر دست ماست، همه چيز دست خداست. به بيماران سرطاني كه به ما مراجعه ميكنند،
گفتهايم كه اين بيماري به هيچوجه خوب نميشود. بيماران ميگرني، آنهايي كه قند
بالا دارند و... پيش ما خوب شدهاند. ما به همه ميگوييم نتيجه 50-50 است، نااميد
نشويد. از نظر ما ميوهها و سبزيجات ايمني را بالا ميبرد. ما فقط راهنما هستيم.
من خودم 17 سال است خامگياهخوارم. چه بيماريهايي كه اينجا خوب شدهاند، طرف
روزي 18 قرص ميخورد ولي الان يك دانه قرص هم نميخورد.»
ايرادي كه به كار
انجمن گرفته ميشود اين است كه چرا از پزشك مشورت نميگيرند و چراقبل از دادن رژيم
هيچ پزشكي بيماران را معاينه نميكند: «ما اينجا پزشك نداريم، چون كه پزشكان ما
را قبول ندارند. به آنها ميگوييم بياييد روش ما را امتحان كنيد خودتان متوجه
تاثيرات خامگياهخواري ميشويد ولي حاضر نيستند اين كار را انجام بدهند».
با اينكه حسيني،
نام برزگر را به خاطر نميآورد ولي وقتي يادآوري ميكنيم كه او براي درد زياد و آب
شكم دو بار به انجمن مراجعه كرده، ميگويد: «من گفتم كه به بيمارستان بروند و آب
شكم را بكشند. اين آسيت به گياهخواري ربطي ندارد. مگر شما هر روز ميوه و سبزي نميخوري؟
همه ميخورند، شكمشان آب ميآورد؟ نه. مشكل از بيمارياش بوده.روزانه هزاران نفر
شيميدرماني ميكنند و خيلي از آنها هم به خاطر سرطان ميميرند. اين تقصير ماست؟»
اما چرا حسيني به
برزگر توصيه كرده از ترياك استفاده كند، حسيني هم حاشا ميكند و هم تاييد: «من به
هيچ كسي توصيه ترياك نكردهام. پرسيد آنهايي كه درد زيادي دارند، چه كار ميكنند،
گفتم ترياك استفاده ميكنند.»