تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
- معتقدم شهرداری و شورای شهر بدرستی رأی به لغو مصوبه برج باغ دادهاند. البته ضوابط جدیدی که مصوب شده براستراتژی برد- برد دلالت دارد که ممکن است با شرایط اقتصادی گذشته قابل مقایسه نباشد، خب درشرایط قبل، فقط یک نفر یعنی سرمایهگذار نفع میبرد، اما دراستراتژی جدید هم مردم، هم شهرداری و هم سرمایهگذار با هم سود میبرند. بههرحال وقتی لایحه جایگزین را به شورا ارائه دادیم، تعدادی پرونده هم به اصطلاح لای در ماند. همانطور که میدانید تصویب این مصوبه زمان زیادی برد، در این مدت اما شورا مصوبه قبل را لغو کرد و در این زمان، 62 پرونده جلو افتاد. برخی اعضا میگویند که نباید تعهد ایجاد میشد، اما واقعیت ایناست که نمیتوان در شهر لحظهای کار کرد. باید از قبل اطلاعرسانی میکردیم و شرایط مساوی برای همه ایجاد میشد.
- هدفمان این است نه تنها باغها را به شکل باغ حفظ کنیم که مردم هم در توسعه آنها مشارکت کنند. براین اساس به جای یک کاربری در باغات، تنوعی از کاربریها را تعریف کردهایم تا اگر کسی درمحدوده قانونی شهر باغی داشت، بسته به توافقی که با شهرداری انجام میدهد، در آن سرمایهگذاری کند. مثلاً خانه سالمندان تأسیس کند، مرکز گل و گیاه یا حتی رستوران دایر کند. ضمن آنکه همه این 62 باغ، باغهای پردرخت نیستند. اگرچه به اعتقاد من برج باغها تصمیم درستی نبود.
- وقتی خانه سند ندارد، حکم ماده 100 دیگر موضوعیت پیدا نمیکند. البته غیر ممکن نیست و با گیتهایی میتوان کنترل کرد. اما این مسأله به یک رفتار اجتماعی در منطقه تبدیل شده است و خب تغییر آن هم در کوتاه مدت هزینه بر است. مثل بحث دستفروشان!
- اعتقادی به گران کردن شهر تهران ندارم، میگویم هر کس باید به اندازهای که از شهر استفاده میکند، هزینهاش را بپردازد. برخی مردم حداقل استفاده را دارند، خب باید حداقل هزینه را هم بپردازند. اما یک رستوران که هر شب، 100 برابر یک واحد آپارتمان، زباله تولید میکند، نباید حداقل هزینه را بدهد.این عادلانه است.
- LEZ یا همان طرح ترافیکی جدیدی که با هدف کاهش آلایندگی تدوین شده، درواقع طرح پیوستهای است که با هدف کاهش مطلوبیت خودروهای شخصی اجرا میشود، خب مردم دو راهکار دارند، یا از خودروی شخصی استفاده کنند و یا از حمل و نقل عمومی! البته این ایراد هم به ما وارد است که اگر همه مردم بخواهند از حمل و نقل عمومی استفاده کنند، ظرفیت به اندازه کافی وجود دارد یا نه؟ ما همین الآن حدود 2 هزار واگن کم داریم، در اتوبوسرانی برای اینکه بتوانیم گپهای مترو را پوشش دهیم، به 3 هزار دستگاه اتوبوس جدید نیازمندیم. این 3 هزار و 900 اتوبوسی هم که درحال حاضر تردد میکنند، بهطور میانگین عمر10 ساله دارند که باید جایگزین شوند.
- وزن کم کرده ام، اما فقط مربوط به دوچرخه سواری نیست، به غصههایی که در شهرداری میخوریم هم ربط دارد.
- یکی از برنامههایی که به شورا دادیم، اجرای الآرتی یا خط ریلی شهری در ولیعصر بود که اگر اجرا شود، هم امکان دوطرفه شدن خیابان ولیعصر فراهم میشود و هم اینکه میتوانیم در ساعاتی از روز، بخشهایی از خیابان را پیاده رو کنیم. مثلاً از منیریه تا میدان ولیعصر یا از پارکوی تا تجریش! البته اگر این خط ریلی اجرا شود، این امکان هم بوجود میآید.