کیروش برای موفقیت در جام جهانی ۲۰۱۸ برنامههای ویژهای در سر دارد. تفکرات او برای ما ناشناخته است چون نه اندازه او از علم مربیگری اطلاع داریم و نه میتوانیم دغدغههایش را حس کنیم چون جای او نیستیم و در اردوی تیم ملی حضور نداریم. پس نظرات کیروش را میپذیریم و به او اعتماد میکنیم. اعتمادی که نمونهاش را در جام جهانی ۲۰۱۴ و مقابل آرژانتین دیدیم. او سربلندمان کرد، در روزی که انتظارش را نداشتیم.
حرفهای کیروش ما را در فکر فرو میبرد که او به چه میاندیشد و ما به چه سوژههایی مینگریم و دربارهاش حتی مینویسیم. به صحبتهای کیروش دقت کنید: «باید برای بازیکنان داخلی یک برنامه خاص تدوین کنیم تا برای حضور در جام جهانی به آمادگی فیزیکی و روحی و روانی دست پیدا کنند، زیرا بازیکنان لیگ داخلی سطح مناسب برای حضور در جام جهانی را ندارند. تنها یک راه حل خواهیم داشت و آن تقاضای کمک از باشگاهها است. بهعنوان مثال وقتی یک تیم پنجشنبه بازی دارد، بازیکنان روز جمعه تا نیمی از روز شنبه در اختیار تیم ملی خواهند بود و سپس عصر شنبه در اختیار باشگاهها قرار میگیرند. این برنامهها از ژانویه ۲۰۱۸ آغاز خواهد شد و پیگیری هم میشود. اگر این کار را انجام بدهیم، شانس ما در جام جهانی برای ثبت یک اتفاق خوب تقویت میشود. »
برداشت بدبینانه از صحبتهای کیروش، توهین به دانش مربیان لیگ برتری است. از برانکو و شفر گرفته تا امیر قلعهنویی، سیروس پورموسوی و علی دایی. کیروش اما حداقل در این صحبتها، منظور دیگری دارد. او میخواهد بخت موفقیت تیم ملی در روسیه را بالا ببرد و درخواستش هم چندان غیر منطقی نیست. هفتهای یک روز بازیکنان تیم ملی را میخواهد تا ریکاوری آنها را زیر نظر بگیرد و البته از نظر روحی و روانی آمادهشان کند. این درخواست را از او میپذیریم، امیدواریم مربیان لیگ برتری هم بپذیرند.
کیروش ریزبینانه به جام جهانی میاندیشد و ما اندر خم یک کوچهایم که در کدام بازی جادوگر حضور داشت و کدام مربی از سحر و جادو استفاده میکند. کدام بازیکن تیم ملی با کدام بازیگر ازدواج کرده و مراسم عروسیشان چه زمانی است؟ اخباری که نه دردی از فوتبال دوا میکند و نه به تیم ملی برای موفقیت در روسیه یاری میرساند. حاصلش هم چند روز تیترهای زرد است و در نهایت فراموشی سوژهای که چقدر انرژی برایش صرف شد. بهعنوان ژورنالیست، کسی از کیروش سوال نمیکند چرا بازیکنان داخلی را یک روز بیشتر میخواهد و خارجیها را نه. دلیلش چیست و چه تفکری پشت این درخواست نهفته است؟
سرمربی تیم ملی – البته بنا به مسوولیتی که دارد- مشغول آنالیز اسپانیا و پرتغال است. او کنار این دغدغههای بزرگ و کوچک، البته پاسخ میدهد به سوالی که هرگز از او پرسیده نشد: «واقعا نمیشود فقط ۶۰ دقیقه فوتبال بازی کرد. اگر واقعبینانه صحبت کنم، بازیکنان لیگ داخلی ما آمادگی ۶۰ تا ۶۵ دقیقه بازی را دارند. اگر داوران قبول میکردند که ایران ۶۵ دقیقه فوتبال بازی کند ما مشکلی نداشتیم اما قبول نمیکنند. مهدی طارمی، امید ابراهیمی، احمد عبدا... زاده، مهدی ترابی، جلال حسینی، پژمان منتظری، وریا غفوری نیاز به کار بیشتر دارند. اگر برابر آلبا بخواهیم بازی کنیم باید بدانیم او۶۰ مرتبه رفت و آمد میکند و اگر وریا غفوری ۴۵ مرتبه این کار را انجام بدهد، در ۱۵ مرتبه بعدی من باید درون زمین بروم. بازیکنان بسیار خوبی داریم اما هدف ما ۸۰ مرتبه دویدن است. »
این همان تفاوت کیروش است که او را به موفقیت رسانده و شاید خیلیهای دیگر را نه. ما که عادت کردهایم از حرفهای او، فقط نکات منفی را برداشت کنیم، این بار عینک خوشبینی میزنیم و با او و تفکراتش همسو میشویم. چه خوب، مربی با دانشی داریم که البته در بعد فنی و تاکتیکی صحبتهای منطقی و عاقلانهای میکند. او کارلوس کیروش است و ما در تازهترین حرفهایش، او را میپذیریم و برایش کف میزنیم و البته با خود میگوییم او دنبال چه چیزی است و ما و خیلی از رسانهها در پی چه میگردیم؟