به گزارش قلم نیوز، روزنامه شرق نوشت: «این جمله را یحتمل در محاورات تاکسیمحور زیاد شنیدهاید: «...بچههایشان را میفرستند خارج برای روز مبادا.» این جمله از مهر ٩٠ به آن سو مصداق بیرونی یافت؛ آن هم با لورفتن ماجرای فرار محمودرضا خاوری، رئیس اسبق بانک ملی ایران، از کشور. او به بهانه حضور در سمیناری در انگلیس، ایران را به مقصد بریتانیا ترک کرد و سر از کانادا درآورد. طنز تلخ تاریخ این است که رئیس یکی از مهمترین بانکهای کشور دوتابعیتی بود و تا آن روزگار این مسئله حساسیت هیچ مقام مسئولی را برنینگیخته بود. او سال ٨٥ تابعیت کاناداییاش را به دست آورد و سال ٨٦ آنجا برای خودش خانهای خریداری کرد. البته خبرهای دیگری نشان از آن دارد که خاندان خاوری (فرزندان پسری او) از سال ٨١ در تورنتوی کانادا صاحب ملک و مال بودند. خاوری سه فرزند دارد، پرندیس تک دختر خانواده است و خشایار و اردوان، پسران خاوریاند.
محمودرضا خاوری در کولاک حذف مدیران بانکی در دوره احمدینژاد از معدود مدیرانی بود که به جای «حذف»، «ارتقا» یافت؛ از مدیرعاملی بانک سپه به مدیرعاملی بانک ملی ایران رفت و بر میز مدیریت تکیه زد. طنز دیگر این که از او کتابی با موضوع قانون بانکداری در ایران منتشر شده و کماکان در کتابفروشیها قابل دسترس است!
اعتراض ایرانیان مقیم کانادا به حضور خاوری
خبر فرار خاوری به کانادا مهر ٩٠ رسانهای شد. نهتنها رسانههای داخلی که رسانههای آمریکایی و کانادایی هم به این فرار واکنش نشان دادند. جامعه ایرانیهای مقیم کانادا نیز همان موقع در نامهای به رؤسای کشور از حضور خاوری در خاک کانادا گله کرده بودند. آنها در این نامه نام خاوری را بارها با فساد سه هزار میلیاردتومانی صورتگرفته در ایران مرتبط دانستهاند. بر اساس اطلاعات دفتر ثبت اسنادی در کانادا، خاوری در سال ٨٦ (یعنی چهار سال پیش از فرارش از ایران) خانهای را به قیمت سه میلیارد تومان خریداری کرده بود. قیمت دلار آن روزها هزار تومان بود و این روزها چهار هزار تومان. یادمان نرود که در سیزدهمین جلسه محاکمه متهمان پرونده فساد سه هزار میلیاردتومانی، قاضی پرونده اعلام کرده بود که یکی از معاونان وقت وزارت اطلاعات در دولت احمدینژاد از خروج محمودرضا خاوری مطلع بوده است.
به گزارش پایگاه خبری «گلاب اند میل» خانواده خاوری در سالهای گذشته حوزه نفوذ خود در تورنتو را توسعه دادهاند. بر اساس مستندات دولتی در چهار سال گذشته، خانواده خاوری به نامهای مختلف و اشخاص حقوقی حداقل ١٢,١ میلیون دلار در این شهر املاک خریداری کردهاند. آنها همچنین مسئول بازپرداخت تقریبا ١١ میلیون دلار وامی هستند که از ١٠ مؤسسه و بانک مختلف گرفتهاند و نرخ بهره تعدادی از آنها بین ١٠ تا ٢١ درصد است.
ارسال نامه استعفا از انگلیس به ایران
کانادا همیشه مأمن امنی برای خانواده خاوری بود. بچهها خیلی زود راهی سرزمینهای سرد شمالی شدند تا تحصیلاتشان را در دانشگاههای درجه یک این کشور آغاز کنند و در کنار آن بیزینسی در حد و اندازه خانواده راه بیندازند. همین است که وقتی در پروفایل دانشگاهیشان سرک بکشی، از کارشناسی گرفته تا مقطع دکترا، دانشجوی دانشگاه تورنتو بودهاند. یکی بختش را در مهندسی آزمون کرده و دیگری ستارهشناسی و فیزیک نجومی. گر چه عاقبت به یُمن پولهای بادآورده پدر حالا پسرها دستی در ساختوساز و املاک و مستغلات دارند. دو پسر خاوری در کار تجارت و برجسازی و انبوهسازی وارد شدهاند و دختر خانواده به نجوم و فیزیک روی آورده است.
بنا بر اطلاعاتی که همان زمان به نقل از قاضی سراج (قاضی پرونده) منتشر شده بود، خاوری در تاریخ ٢٠ شهریور ١٣٩٠ در مقام رئیس بانک ملی ایران، در قالب یک مأموریت کاری برای شرکت در جلسه «پیالسی بانک لویدز» تقاضای سفر به انگلستان را مطرح کرده بود. در تاریخ ۲۹ شهریور همان سال با حکم شماره ۵۷۸۶۶۹ با مأموریت او به خارج از کشور موافقت شد اما چند روز بعد، خاوری به لابی هتلش در یکی از شهرهای انگلیس میآید و با ارسال یک فکس به تاریخچه فعالیت مدیریتیاش در ایران پایان میدهد. او در این نامه از مقام خود استعفا داده و آن را به طور رسمی به اطلاع مقامهای دولتی وقت در ایران میرساند.
دختر، ستارهشناس خانواده
پرندیس خاوری بر خلاف برادرهایش پی درس و مشق و علمآموزی بود اما گویا پدر با بخشش خانه به دختر جبران مافات کرده است. خانه خاوری در تورنتو که از قضا بسیار خبرساز هم شده است، نه متعلق به او که چندی پس از حضور خاوری در کانادا به نام دخترش شد. برخی گزارشها همچنین نشان از آن دارد که خاوری هفت روز پس از خروج دائمی از ایران و ورود به خاک کانادا، وام خانه سه میلیون دلاری خود را بازپرداخت کرده و خانه را به دخترش پرندیس انتقال داده است. پرندیس به همین راحتی از قبلِ پدر پولدارِ گریخته از ایران یکشبه صاحب خانه شد؛ آن هم خانهای که حالا نه تنها برای ایرانیان که برای خیلی از رسانههای جهانی محل توجه است.
پرندیس خاوری مدرک دکترای نجوم دارد. محجبه است و در تصویرهایی که از او دیده میشود، اغلب با بلوز و شلوار در اماکن عمومی مشاهده میشود. وقتی خبرنگار یک شبکه تلویزیونی برای گفتوگو با اعضای خانواده راهی خانه آنها شده بود، پرندیس تنها عضو خانواده بود که خیلی کوتاه در مقابل دوربین قرار میگیرد؛ هر چند نه حرف خاصی زد و نه نکتهای از آن دیالوگ کوتاه منتشر شد.
خش خاوری!
خشایار خاوری در وبسایتش نام «خش» را برای خود برگزیده است. شاید به این خاطر که تلفظ اسم خشایار در نسخه انگلیسی برای غیر فارسیزبانان کار سادهای نیست. آقای «خش»، مهندس است. او هم کارشناسی و کارشناسیارشدش را در دانشگاه تورنتو خوانده و حالا برای خودش برو و بیایی دارد. از لینک دانشگاه میتوان یک سر وارد سایت کاریاش شد. در وبسایت از تجربههای کاریاش گفته و بیوگرافیاش که بیشتر مبتنی بر تمرکز بر کار ساختوساز و املاک و مستغلات است.
خش خاوری بر خلاف پدر (البته در روزهای مدیریت در ایران) چهره مدرنی برای خود برگزیده است. سر و صورتی صفا داده و عکس بزرگی مزین به کراوات در صفحه نخست وبسایتش دیده میشود. هر چند انتشار تصاویر این روزهای محمودرضا خاوری نیز نشان میدهد که حفظ ظاهر او در ایران و تیپهای به اصطلاح دولتی او برای سازگاری با سمت و مسئولیت آنروزهایش بوده و حالا تصاویرش از جهت تجددگرایی با خشایار تفاوت چندانی ندارد. گاهی تیپ اسپورت میزند و گهگاه تصاویرش در حال خرید و بازدید از اماکن عمومی در تورنتو در شبکههای اجتماعی میچرخد.
رستورانهای خشایار
خشایار خاوری در وبسایت شخصیاش درباره خودش نوشته: «کارآفرین باتجربه و تحصیلکردهای که حوزه علاقه کاریاش طیف متنوعی است از سرمایهگذاری املاک و مستغلات تا صنعت ساختوساز و فناوری اطلاعات را شامل میشود.»
او همچنین در وبسایتش به دریافت یک مدال دانشگاهی اشاره کرده و این که تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشدش در دانشگاه تورنتو در رشته مهندسی بوده است. از جمله فعالیتهای تجاری دیگر «خش» میتوان به فعالیتش در بخش املاک و مستغلات در دو پروژه مشارکتی با ارزش مالی بین ٥٠ میلیون دلار تا یک بیلیون دلار اشاره کرد. در وبسایت او همچنین آمده: «خش از تجربه خود در زمینه سرمایهگذاری و ساختوساز بهره خواهد برد تا در انتخاب و توسعه پروژههای جدید نقش مؤثری داشته باشد. او با بهره از دانش مهندسی و معماری خود آماده همکاری با ذینفعان و متخصصان است.» بنگاه هتلداری «خش» شامل سه رستوران لوکس، یک شرکت پذیرایی، دو پروژه جدید در خط لوله و یک شرکت مدیریت خدمات است. سه رستوران خش خاوری به نامهای «کاوا»، «چابرول» و «اطلس» با استقبال زیاد مشتریان کانادایی مواجه شده است اما آخرین حوزهای که خش در تجارت به آن وارد شده، شرکت تکنولوژی استارتآپی با محوریت آیتی است. در کنار کارهای تجاری، امور خیریه و سرمایهگذاری در هنر نیز در همه کارهای خشایار خاوری در مرکز فعالیتهای تجاری او قرار دارد.
اردوان خاوری
به جز تصاویری از شادیهای اردوان خاوری در یک میهمانی و برخی خبرهای پراکنده درباره مدیریت او بر انبوهی از شرکتها با اسامی ایرانی (صحت آن هنوز تأیید نشده و منبعی برای دریافت این تأییدیه نیز به دست نیامد) اطلاعات چندانی از او در اختیار نیست. برخی گزارشها نشان از آن دارد که اردوان با کمک خانواده و به طور خاص پدرش حدود ١٤,٢ میلیون دلار پیشرفت مالی داشته است.
نام او نیز به همراه برادرش، خشایار و پدرش، محمودرضا چندی پیش در یک پروژه مشترک ساختوساز با یک تاجر ایرانی بر سر زبانها افتاد و به تشکیل یک دادگاه منتج شد. اردوان خاوری بر خلاف خشایار به جای کانادا بیشتر در حوزه دوبی مشغول به فعالیت بوده است؛ به ویژه در روزهایی که پدرش هنوز بر مسند مدیرعاملی بانک ملی ایران مشغول به کار بود.
ماجرای شکایت مالی علیه خانواده خاوری
خشایار و اردوان، دو پسر محمودرضا خاوری، در مسیر پدر گام برداشتهاند و حالا دستی در بیزنس دارند. همین چندی پیش بود که دادگاه شکایت یک برجساز ایرانی - کانادایی از خانواده خاوریها خبرساز شد.
ماجرای شراکت نافرجام خانواده خاوری با سام میرزاهی، از سرمایهگذاران ایرانی - کانادایی، گر چه بازتاب چندانی در رسانههای داخلی ایران نداشت، اما در کانادا غوغا کرد. به گزارش بلومبرگ، میرزاهی، خاوری را در سال ٢٠٠٨ ملاقات کرد. دو پسر خاوری، خشایار و اردوان، از ابتدای دهه سوم زندگیشان وارد کار مشترک با میرزاهی شدند. پایگاه خبری «گلاباندمیل» سال پیش گزارشی در همین زمینه منتشر کرد. در آوریل سال ٢٠١٤، میرزاهی درباره مشکلات مالی اردوان (پسر محمود خاوری) در دوبی سخنانی را منتقل کرد. طبق اسناد دادگاه، میرزاهی در صورت پرداخت نکردن ١٤ میلیون دلار از فروش پروژه «هزلتون» با تهدید فیزیکی روبهرو خواهد بود. میرزاهی در آن زمان گفت هیچ پولی از پروژهها تا اتمام کاملشان توزیع نشد. میرزاهی همان زمان گفت خاوری تهدیدش کرد اگر همکاری نکند، شهرتش را خراب میکند. خاوری یک ساعت برای تهیه صورتحساب به او فرصت داد و گفت در غیر این صورت عواقب همکاری نکردن را بپذیرد. میرزاهی ادعا کرده از ترس تهدیدها، هفت میلیون دلار چک به خانواده خاوری داده است. در اظهارات قانونی، خانواده خاوری تهدید به مرگ را انکار کردهاند. خشایار در پاسخ به مسائلی که در طرح دعوی مطرح شد، گفته؛ اتهامها علیه پدرش با واقعیت فاصله دارد. خشایار در دادگاه اسنادی ارائه کرد که میرزاهی بارها امنیت خانوادهاش را به خاطر سابقه کیفری پدرش تهدید کرده است. پسر خاوری گفته؛ افراطگرایان با توجه به شغل قبلی خاوری در سیستم بانکی ایران، قصد صدمه به او و خانوادهاش را داشتهاند.
ایرانیان مقیم کانادا خواستار لغو تابعیت خاوریاند
نشریات گوناگونی در کانادا و آمریکا نظیر گلاباندمیل، تورنتواستار، واشنگتنپست، نیویورکتایمز، فایننشیالتایمز و بیزنسویک داستان محمودرضا خاوری و خانه و ثروتش در کانادا را بارها زیر ذرهبین خبرنگاران خود بررسی کردهاند. آنها در گزارشها به فرار خاوری به دنبال یک رسوایی مالی در ایران اشاره کردهاند. همان پروندهای که در ایران به عنوان اختلاس سههزارمیلیاردتومانی بر سر زبانها افتاد و مانند زلزلهای مهیب دولت آن روز احمدینژاد را لرزاند. برخی گزارشگران بعضی از رسانهها با رفتن به محل خانه خاوری (که در محله اعیاننشین تورنتو واقع است) تلاش کردهاند با محمودرضا خاوری مصاحبه کنند.
هیچ خبرنگاری تا امروز موفق نشده حتی یک کلام با خاوری همکلام شود. در فقدان امکان دسترسی به خاوری و گفتوگوی چالشی با او، رسانهها به انتشار تصاویر خانه اشرافیاش در تورنتوی کانادا بسنده کردهاند. همچنین گروهی از فعالان دانشگاهی، سیاسی و اجتماعی ایرانی مقیم کانادا در نامه به جیسن کنی، وزیر مهاجرت و شهروندی این کشور به حضور خاوری در خاک کانادا معترض شدهاند. در بخشی از پتیشن ایرانیان مقیم کانادا با بیش از هزارو ٥٠٠ امضا آمده «وزیر امور مهاجرت و شهروندی میتواند از قدرت خود استفاده کند و در صورت اثبات این که فردی به دروغ خود را معرفی کرده باشد یا تقلب و خلافی کرده باشد، امتیاز شهروندی یا ویزای اقامت دائم را از او پس بگیرد.»
سکانس پایانی
محاکمه غیابی محمودرضا خاوری در دادگاه انقلاب برپا شد. آن هم درست شش سال پس از خروج نابههنگامش از کشور. خروجی که هنوز با اماواگرهای فراوانی روبهروست. کمیسیون امنیت مجلس دهم به واسطه سوئیس در حال رایزنی با مسئولان دولت کاناداست. یعنی بارقههایی از امید برای بازگرداندن محمودرضا خاوری به ایران. با این حال بازگشت خاوری پولدار به ایران غیر ممکن به نظر میرسد. او و خانوادهاش حالا در قلب کانادا برای خودشان بریزوبپاشهای مالی دارند و به اصطلاح جاافتادهاند. تابعیت کانادایی برگ برنده این روزهای خاوری است. نمایندگان مجلس نیز جسته و گریخته در گفتوگو با «شرق» امکان بازگشت خاوری و محاکمهاش در ایران را غیر ممکن میدانند. با این حال سؤالهای فراوانی پیش روی شهروندان ایرانی باز و بیپاسخ مانده است. خاوریهای دیگری در راه است؟ فرزندان دیگری که با پول پدر در اقصینقاط جهان مشغول تحصیل شدهاند و شاید روزگاری آن کشورها نیز به محلی برای خروج بخشی از سرمایه بیتالمال بدل شوند؟