به گزارش قلم نیوز، «خبرآنلاین» در ادامه نوشت: زمان زیادی از تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب (جمنا) نمیگذرد و آنها در حالی یک شکست سنگین را در اولین گام پشت سر گذاشتند که با سودای ائتلاف و جبران شکستهای پی در پی جریان اصولگرا پا به کارزار انتخابات گذاشته بودند و البته از همان اول هم با اعتراضاتی مواجه بودند. از چگونگی جمع شدن تشکل ها و طیفهای اصولگرایی زیر بیرق جمنا و تشکیل هیات رئیسه آن تا روند انتخاب کاندیداهای مورد نظر این جبهه؛ مواردی که از همان اول دادِ بسیاری از چهرههای اصولگرا را در آورد و حالا بعد از گذشت دو ماه از انتخابات همچنان این انتقادات بلند پابرجاست.
به حاشیه راندن جامعتین از سوی این جبهه، مخالفتها با مرکزیت جمنا برای اصولگرایان، لزوم تغییر ساختار جمنا، انتقادها به عملکرد انتخاباتی این جبهه و مقصر دانستن سیاست های پنهان و آشکار آن در شکست اصولگرایان در انتخابات اخیر از مواردی هستند که حالا بعد از گذشت چندماه از تشکیل این تشکّل نوپا گریبان موسسان و معتقدان به آن را گرفته است و هر روز یک انتقاد از گوشه ای از جریان اصولگرا، جمنایی ها را هدف قرار می دهد.
اصولگرایان سنتی؛ همچنان گلهمند
دی ماه سال گذشته بود که خبر تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب به گوش رسید. آن هم در زمانی که به نظر می رسید جامعتین مانند ادوار گذشته انتخابات، محوریت خط دهی به اصولگرایان را برای انتخابات در دست داشته باشد، اما برخلاف تصورات، طیف های مختلف اصولگرایی زیر پرچم تشکل نوپای جمنا جمع شدند. گرچه همان زمان هم طیف های سنتی اصولگرا صراحتا به این سازوکار ورود نکردند و حتی موتلفه ای ها هم که در ابتدا نشست و برخواستی با اعضای جبهه مردمی داشتند در نهایت کاندیدای خودشان را برای انتخابات ریاست جمهوری به میدان فرستادند.
غیبت تشکل ها و چهره های شاخص اصولگرایی در نخستین مجمع عمومی جبهه ای که خود را نماینده اصولگرایان می دانست، اعلام برائت برخی جریان های اصولگرا از برخی نامزدهایی که جمنا آن ها را برگزیده بود خبر می داد، اعلام انصراف برخی نامزدهای جمنا از نامزدی در انتخابات هم از وجود ناهماهنگی ها و نقاط اختلافی حکایت داشت که از همان ابتدا در ساماندهی نیروهای انقلاب به چشم می خورد و روز به روز گلایه های سنتی های اصولگرا را بیشتر می کرد. گرچه همان زمان هم در نهایت پیران اصولگرا مشی خود را بر همراهی با نواصولگرایانی که پرچم جمنا را بالا برده بودند قرار دادند تا شاید بعد از سالها وحدت حداکثری در این جریان حاصل شود.
حالا با گذشت دو ماه از انتخابات و نتیجه ای که برای اصولگرایان خوشایند نبود، سنتی های اصولگرا هنوز هم از جمنایی ها دلخورند؛ دلخوری از این بابت که راستگرایان سنتی حالا دلیل شکست جمنا را توجه نکردن اعضای آن به توصیه های آن ها می دانند. نمونه اش محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه خط امام و رهبری است. او در چند اظهارنظر با بیان این انتقادات با بیان اینکه « تدوام محوریت جمنا در جریان اصولگرا، مشخص نیست» اعلام کرده که قائل به احتمال تجدید سازمان این تشکل نوپا است. حتی یحیی آل اسحاق که عضو هیات موسس جمنا بود هم معتقد است جمنا برای ادامه مسیر نیازمند بازنگری درونی است و باید ایرادات مرتفع شود.
هرچند در این میان چهره هایی همچون حسین کنعانی مقدم عضو جبهه ایستادگی معتقد است اصولگرایان از جامعتین فاصله نگرفتهاند؛ «جامعتین مسئولیت خود را در زمینه تبیین و تدوین جریان اصولگرایی دارد و به عنوان مجموعهای که میتوانیم مبانی جریان اصولگرایی را از آن داشته باشیم نقش آفرینی می کند و در سیاستهای کلی تابع جامعتین هستیم.»
احتمال تجدید سازمان درونی جمنا؟
با وجود آنکه برخی اصولگرایان قائل به تجدیدساختار جمنا هستند، لطفالله فروزنده عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب با این نظر مخالف است. او می گوید که فعلا قرار نیست تغییراتی در شورای مرکزی این جبهه رخ دهد و تغییرات شورای مرکزی ساز و کار مشخصی دارد، اگر بخواهد در شورای مرکزی و هر یک از ارکان جبهه تغییری اتفاق بیفتد، باید مجمع فوقالعاده برگزار شود اما فعلا چنین موضوعی مطرح نیست.
گرچه این اظهارات فروزنده چندان تطابقی با گفته های حجت الاسلام محمد حسن رحیمیان رییس شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ندارد؛ چندی پیش بود که او از برگزاری جلسات منظم و فشرده جبهه مردمی با هدف آسیب شناسی، بازسازی و تدوین استراتژی جدید عمل سیاسی و تشکیلاتی خبر داد و گفت: «تجربه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم برای جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی تجربه ای بسیار گرانبها و مملو از درسهای فراوان بود و جبهه مردمی پس از انتخابات تصمیم گرفته است که با استفاده از این تجربه سازمان کار، ادبیات و فعالیت های خود را نوسازی کند.»
حسین کنعانی مقدم عضو جبهه ایستادگی هم یکی دیگر از اعضای جمنا است که با بیان اینکه ریزش ها و رویش هایی در جمنا وجود خواهد داشت گفته است که ترمیم هایی در شورای مرکزی جمنا انجام خواهد گرفت.
انتقادات از درون
انتقادات چهره هایی همچون باهنر در حالی به بدنه اصلی جمنا وارد می شود که بعد از برگزاری انتخابات اردیبهشت ماه و شکست اصولگرایان در آن، برخی از اعضای درونی این جبهه هم نسبت به عملکرد آن انتقاداتی روانه آن کردند.
آنچنان که محمدعلی پورمختار نماینده اصولگرای مجلس یکی از این منتقدان جمنا است که در گفت وگو با خبرآنلاین گرچه برخلاف برخی تحلیل ها معتقد است رای اصولگرایان در طبقه محروم ریزش نداشته است اما رفتار و محدودیت های جبهه مردمی نیروهای انقلاب را سبب قهر برخی اصولگرایان و ریزش رأی این جریان دانسته است. به نظر او جمنا تشکیلاتی جامع نبوده است و خیلی و این باعث شد تعدادی ناراحت شوند و قهر کنند و در نتیجه ریزش آرا به وجود آید.
حسن بیادی از دیگر فعالان سیاسی اصولگرا هنوز هم معتقد است جمنا باندی بود که عامل شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری شد. عضو جبهه ایستادگی در گفت وگو با خبرآنلاین می گوید که اگر اصولگرایان در همین قالب و چارچوب پا به میادین رقابت های سیاسی آینده نتیجه ای جز شکست عایدشان نمی شود.
ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی ایرانزمین هم جمنا را يك پديده نوظهور و تازه متولد شدهاي در آستانه انتخابات دانست كه تولد مباركي هم نداشت؛ «اين مولود نامبارك و ناقصالخلقه كه با تابلوي انقلابي آمد و رقيب خود را غيرانقلابي ناميد ضربه به اصولگرايي و انقلابيگري زد.» (اینجا)
جمنا همچنان پشت سر رئیسی ایستاده است؟
در حالیکه یکی از بحث های روزهای بعد از انتخابات برای جمنایی های محور قرار گرفتن ابراهیم رییسی برای تحرکات جمنا در آینده بود، محمد حسن آصفری یکی از اعضای این جبهه هم با بیان اینکه امروز جبهه مردمی نیروهای انقلاب نیاز به چهره های جدید و سوخته نشده دارد با این موضوع مخالفت کرده است و گفته است: «اینکه صرفا مهره های قبلی بروند و دوباره افرادی دیگری با کارنامه شناخته شده برای مردم جای شان بیایند مطمئنا جریان جمنا نمی تواند موفق شود. امثال آقاي فدايي براي مردم سوختهاند. با رفتن فدایی و آمدن محمدی تغییری اتفاق نمی افتد.»
کنعانیمقدم هم در این رابطه جمنا را اجماع نیروهای انقلاب دانسته و گفته است که قرار نیست رئیسی محور جمنا باشد.
عبدالرضا مصری از اعضای موتلفه یکی دیگر از اصولگرایانی است که به ساز و کار جمنا انتقاد دارد و در گفت وگو با خبرآنلاین درباره انتخابات درون تشکیلاتی این جبهه می گوید: «در بحث انتخابات و رای گیری ها انتقادی که وارد شد این بود که برخی معتقد بودند انتخاباتی که برگزار شد مهندسی شد. هرچند خیلی پررنگ نبود اما به هر صورت خللی در این مورد وارد شد.»
یحیی آلاسحاق عضو شورای مرکزی جمنا اما عملکرد جمنا را قابل قبول می داند و در گفت وگو با خبرآنلاین گفت: « آنها که می گویند جمنا جواب نداد برآورد زودهنگام دارند. اگر ملاک انتخابات ریاست جمهوری باشد، چه کسی می گوید جمنا موفق نبود؟ جمنا در مدت کوتاهی که شکل گرفت توانست مجموعه نیروها را با هم هماهنگ کند و یک رأی 16 میلیونی بیاورد، انتظارش هم بیش از این نبود.» هرچند او هم معتقد است جمنا جامعیت بیشتری لازم دارد و باید ایرادات و اشکالات آن اصلاح شود.
یک هوس جدید؛ تشکیل دولت در سایه
در میان تمام بحث و تحلیل ها درباره بازسازی ساختار جمنا و انتقادات طیف های مختلف اصولگرایی به این جبهه درباره عملکردش در انتخابات اردیبهشت ماه در چند وقت گذشته اخباری مبنی بر احتمال جلوداری جمنا برای تشکیل دولت در سایه به گوش رسید؛ دولتی که سعید جلیلی برای اولین بار از آن سخن گفت اما به نظر بعضی از اعضای جمنا هنوز هم چندان اعتمادی به او ندارند. حسین کنعانی مقدم عضو جبهه ایستادگی یکی از افرادی بود که خبر از تشکیل دولت در سایه از سوی جمنا داد و با بیان اینکه اظهارات سعید جلیلی به خودش ربط دارد، گفت: «شخص که نمی تواند دولت سایه تشکیل دهد، جریان حزبی و جبهه مشترک قادر به راه اندازی دولت سایه است. اگر شخص می توانست دولت تشکیل دهد که در انتخابات ریاست جمهوری نام نویسی می کرد و رئیس جمهور می شد. پیشنهاد ما این بود که باید «دولت سایه» تشکیل شود و کمیته های جمنا نقش وزارتخانه های دولت در سایه را ایفا کنند و به برنامه ریزی و نقد و بررسی وضعیت موجود بپردازند.»
پرویز سروری دبیرکل جمعیت رهپویان یکی دیگر از اعضای جمنا بود که با اشاره به تمرکز جمنا بر طرح دولت در سایه گفت: «طرحی را به عنوان دولت در سایه در دستور کار داریم که فکر میکنم برای اولین بار است در کشور دارد این کار انجام میشود و تلاش خواهیم کرد مطالبات مردم را به صورت بسیار منطقی و سازنده تعقیب کنیم و دولت را در چارچوبهای منطقی قرار دهیم که بتواند ارائه خدمات مفیدتری را به مردم داشته باشد و وعدههایی را که در زمان انتخابات بیان شده عملیاتی کند.»
اما این اظهارات باز هم مخالفانی از درون خود جمنا دارد؛ محمد حسن آصفری یکی از این مخالفان است که با بیان اینکه جریان سوم امروز باید با شعارهای مردم پسند و استفاده از چهره های سوخته نشده تشکیل شود، گفت: «نه آنکه افرادی بخواهند مدیریت در سایه باشند، یکی از دلایل شکست جمنا این بود که برخی می خواستند در سایه باشند و مدیریت در سایه کنند. این نگاه ها را جریان انقلاب خوب درک می کند تا اینها حل نشود مسائل و مشکلات ما برطرف نخواهد شد. حرکت جمنا جدید و ارزشمند است و اگر کسانی برای رسیدن به پست و مقام بخواهند آن را به نفع خودشان تسخیر کنند، قطعا نیروهای انقلاب اقدام آنها را پس می زنند و نمی پذیرند.»
جمنا بر سر یک دوراهی
این را دیگر همه می دانند که جریان اصولگرایی در سال های اخیر انشعاب های زیادی را متحمل شده است؛ طیف های مختلف این اردوگاه گرچه سعی کرده اند در انتخابات های گذشته تا جایی که می توانند به یکدیگر نزدیک شوند اما نه تنها اغلب هیچ ائتلافی نصیبشان نشده است که با حرکت های فردی هزینه زیادی را به بدنه اصولگرایی وارد کرده اند.
حالا که بعد از سال ها این طیف های مختلف سعی کردند زیر یک پرچم سینه بزنند و «جمنا» را تشکیل دادند، بیشتر از هر زمان دیگری معلوم است که الزاما رویکردها و شیوه های کنش سیاسی همه آنها با یکدیگر قابل جمع نیست. اعضای این تشکل در حالی جمنا را تشکیلاتی برای گفتمان سازی و طرح مطالبات مردم و نه فقط مختص به برهه زمانی انتخابات می دانند که حالا به نظر ان ها و دیگر طیف های اصولگرایی که در چند انتخابات گذشته طعم تلخ شکست را به خوبی چشیده اند، باز هم گرفتار دام تشتتاند؛ دامی که بیشتر از هر زمان دیگری آن ها را گرفتار کرده است.
بعضی از اعضای جبهه یک روز دم از جذب کاندیداهای ریاست جمهوری به این جبهه می زنند، روز دیگر، دیگر اعضای این تشکل سیاسی این موضوع را قابل قبول نمی دانند و چهره هایی مانند رییسی را مهره سوخته معرفی می کنند، زمانی دیگر عده ای دیگر لزوم تغییرات اساسی در شورای مرکزی را مهم می دانند و روز دیگر عده ای دیگر از درون همین تشکل نوپا این الزام را رد می کنند. انتقادات اصولگرایانی سنتی ای همچون اعضای جامعتین، جبهه پیروان خط امام و رهبری و موتلفه ای ها و چهره هایی همچون محمدباقر قالیباف هم که در این میان جای خود را دارد.
تمام این اختلافات و انتقادات به فاصله شش ماه از تاسیس این جبهه صورت گرفته است و اعضای این جبهه نوپا چاره ای برای یک تصمیم گیری بزرگ ندارند؛ آن ها یا به درخواست های دیگر اصولگرایانی که البته سهم خودشان را از اردوگاه راست ها بیشتر می دانند، تن می دهند و در جهتی دیگر گام بر می دارند یا با اصرار بر راه خود بیشتر به اختلافات دامن می زنند و البته کارشان را برای ادامه مسیر سخت تر می کنند.