دانشگاه های کشور در مسیر حرکت تاریخی و تکاملی خود تاکنون فراز و فروهای بسیاری را از سر گذرانده اند. یکی از این دوره ها به هشت سال مدیریت دولت های نهم و دهم باز می گردد؛ دوره ای که به موجب اعمال سیاست های دستوری و غیر حرفه ای، فضای امنیتی سختی بر دانشگاه ها حاکم شد.
مدیریت غیر حرفه ای و غیر تخصصی نه تنها امکان فعالیت های سیاسی و فرهنگی را از دانشجویان سلب کرد، بلکه با تشدید کمیت گرایی و افزایش تب مدرک گرایی، این نهادهای علمی را از ماهیت اصلی خود دور کرد.
تلاش دولت یازدهم در بازگرداندن امنیت و آرامش که از طریق انتصاب افراد متخصص و غیر سیاسی به ریاست دانشگاه ها، تحدید دخالت های فراقانونی برخی نهادها در امور دانشگاه، حمایت از تشکل های دانشجویی و ایجاد امنیت روانی برای انجام فعالیت های سیاسی و فرهنگی و... نمود یافت، تا اندازه زیادی توانست این مهدهای علم و دانش را احیا کند.
رای دوباره مردم به جریان فکری اعتدال در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری، مهر تایید آنان به مسیری بود که دولت از چهار سال پیش آغاز کرده است؛ مسیری که جامعه را به سوی تعادل و توازن و پرهیز از افراط و تفریط پیش می برد. نقش نخبگان دانشگاهی در آگاهی بخشی به مردم و همراه کردن آنان در رای به روحانی قابل چشم پوشی نیست؛ دانشگاهیانی که از رییس جمهوری منتخب مطالباتی جدی دارند که مهمترین خواسته های آنها را می توان در نامه اخیر جمعی از نمایندگان دغدغه مند مجلس به رییس جمهوری مشاهده کرد.
این نمایندگان در نامهای به رییس جمهوری خواستار توجه ویژه دولت به مسایل دانشگاهی شدند. در بخشی از این نامه می خوانیم: متاسفانه سه اقدام «توسعه کمی »، «کالایی شدن» و «امنیتی سازی فضای دانشگاه» در نیمه دوم دهه 80، نقشه راه توسعه دانشگاه های کشور بود؛ که بعضا حتی در دولت یازدهم نیز تغییر نیافته است. این مسیرها سبب شده تا مجموعه گسترده ای از مطالبات اقتصادی در کنار مطالبات فرهنگی و سیاسی بر هم بار شوند و نارضایتی گسترده ای را در فضای دانشگاه رقم زنند. ما به جد خواهان تغییر در هر سه راهبرد ذکر شده و بازگرداندن دانشگاه به مدار علم گرایی هستیم.
زدودن فضای امنیتی از دانشگاه ها، یکی از مهمترین دستاوردهای دولت در چهار سال گذشته بوده است. تداوم این روند تا ایجاد تعادل و توازن در دانشگاه ها امری ضروری است. در این ارتباط چند نکته لازم به یادآوری است.
1- دانشگاه به عنوان عالی ترین نهادهای آموزشی و مهمترین و پویاترین پایگاه های پیشران توسعه، همواره در ایجاد رشد علمی و تاثیرگذاری بر روند تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... نقش مهمی داشته است؛ نقشی که تنها در سایه استقلال در تصمیم گیری و امنیت در آزاداندیشی محقق خواهد شد. قدرت آگاهی بخشی و جریان سازی دانشگاه ها، این نهادهای علمی را همواره در مرکز توجه جریان های سیاسی قرار داده است.
این ویژگی موجب شده برخی گروه ها و جریان های خاص که منافع خود را در تک صدایی و حذف تفکر مخالف می دانند، همواره در تلاش باشند از طریق دخالت های فراقانونی و ایجاد فضای امنیتی، زمینه های آزادی عمل و اندیشه در دانشگاه ها را محدود کنند. این گروه با القای نگاهی تقلیل گرایانه به دانشگاه ها، تلاش می کنند کارکرد این نهادها را تنها در علم آموزی محدود کنند و از تبعات سیاسی کنشگری آگاهانه و هوشمندانه نخبگان دانشگاهی به عنوان یکی از پویاترین و اثرگذارترین قشرهای جامعه در امان بمانند، غافل از اینکه ماهیت پویا، پر تحرک و مطالبه گر دانشجویان، آنها را از رکود و سکون مصون نگه می دارد.
2- کنش آگاهانه سیاسی یا سیاست ورزی یکی از مهمترین وظایف دانشجویان و کارکرد دانشگاه ها است که می تواند جامعه را از مخاطرات افراط و تفریط برحذر دارد؛ این مهم را می توان از بیانات رهبری دریافت. رهبر انقلاب سیزدهم بهمن ماه 1388 در جمع شماری از مدرسان و مسوولان دانشگاهی تصریح کردند: «در دانشگاه باید روح سیاسی زنده باشد. این یک نشاطی به جوان می دهد. ما جوان بانشاط لازم داریم. دانشگاهی که از سیاست دور باشد و به کلی از سیاست برکنار باشد، این دانشگاه خالی از شور و نشاط خواهد بود. به علاوه که محلی خواهد شد برای رشد میکروب های خطرناک فکری و رفتاری. بنابراین خوب است و باید در دانشگاه سیاست باشد؛ منتها معنای سیاسی شدن دانشگاه یا حضور سیاست در دانشگاه را نباید اشتباه کرد؛ معنایش این نیست که دانشگاه بشود یک جایی برای اینکه جریان های سیاسی، گروههای سیاسی، عناصر سیاسی برای اغراض سیاسی بیایند از این استفاده کنند».
بر اساس بیانات رهبری آسیبی که در این زمینه ممکن است متوجه دانشگاه ها باشد، نه سیاست گری که سیاست زدگی است؛ اینکه گروه های خاص با امنیتی کردن فضا و حذف دیگران بخواهند نظر خود را حاکم کنند، خود عین سیاست زدگی است. به این ترتیب سیاستگری دانشگاه ها را باید به عنوان مهمترین راهکار برای دفع آسیب های سیاست زدایی و سیاست زدگی این نهاد مورد توجه قرار داد و در راه پویاسازی و آگاهی بیشینه سیاسی جامعه دانشگاهی بستر حرکتی مداوم را فراهم ساخت.
3- در سال های دهه 1380 دانشگاه ها نه تنها به موجب دخالت های فراقانونی و امنیتی شدن فضا از کارکردهای سیاسی و اجتماعی خود دور نگه داشته شدند، بلکه مدیریت ناکارآمد و غیر تخصصی بر این نهادهای علمی، اسباب توسعه کمی و کالایی شدن آن را فراهم کرد.
دولت یازدهم در چهار سال گذشته برای احیای دانشگاه های از رمق افتاده با چالش های بسیاری دست و پنجه نرم کرد. مصایب دریافت رای اعتماد به وزیران پیشنهادی علوم، تحقیقات و آموزش پزشکی، تذکر و کارت زردهای پی در پی به وزیر علوم و سرانجام استیضاح و برکناری او نتیجه مقاومت برخی گروه ها در برابر احیا و بازسازی دانشگاه ها بود.
به رغم مشکلات بسیار، دولت یازدهم در رفع سایه سنگین فضای امنیتی بر دانشگاه ها تا اندازه زیادی موفق شد. این موفقیت اما کافی نیست و تا رسیدن دانشگاه ها به فضای آزاد اندیش و متعادل فاصله بسیاری باقی مانده، ضمن اینکه هنوز هم تب مدرک گرایی، توسعه کمی و کالایی شدن ادامه دارد و انتظار می رود دولت دوازدهم برای آن تدبیری جدی بیاندیشد؛ تدبیری که نخستین گام آن در معرفی وزیری کارآمد و متخصص در حوزه علوم و فناوری خلاصه می شود.