کد خبر: ۷۸۳۶
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۰

مسیر سنگلاخ تولید نوشیدنی سلامت در ایران

به عقیده بزرگان کارآفرینی، سرمایه هرگز ایده را به حرکت در نمی‌آورد بلکه ایده محرک سرمایه است.

به گزارش «قلم نیوز»، روزنامه قانون مطلبی درباره مشکلات کارآفرینی منتشر کرد.

صنعت نوشیدنی در جهان مشتریان پر و پاقرصی دارد، اما در ایران هنوز نتوانسته رضایت مشتریانش را به دست آورد. یکی از اتهام‌های وارد به این صنعت، تولید محصولاتی است که زیر خط سلامت قرار دارند یا بیشتر از اینکه سلامت‌زا باشند، آن را به یغما می‌برند. اتهام دیگر، کیفیت پایین این محصولات است که بیشتر از سوی مصرف‌کنندگانی مطرح می‌شود که طعم نوشیدنی‌های باکیفیت خارجی را چشیده‌اند. به نظر می‎رسد چشم‌داشت‌ مصرف‌کنندگان نوشیدنی در ایران فراتر از چیزی است که هم اکنون در بازار داخلی وجود دارد اما بیشتر محصولات صنعت نوشیدنی به راهی می‌روند که دهه‌های پیش می‌رفتند و از برآورده کردن خواسته‌های جدید همچون سلامت و کارکردی بودن نوشیدنی‌ها عاجزند. پرسش مهم بسیاری از مصرف‌کنندگان آگاه و کارشناسان صنعت نوشیدنی این است که مشکل چیست و چگونه می‌توان افق جدیدی پیش روی این صنعت مورد توجه مردم تعریف کرد. به نظر می‌رسد برای رسیدن به این افق باید موانع مختلفی برطرف شود. «ناصر بنیادی» کارآفرین صنعت نوشیدنی تجربه ارزشمندی از فعالیت در این زمینه پیدا کرده و به اصطلاح چم و خم و مشکلات آن را به خوبی شناخته است. هر چند می‌گوید: «این تجربه هزینه گزافی برای من داشته است». او می‌گوید عاشق تولید است و عاشق تولید در ایران تبدیل به عاشق مجنون می‌شود. او می‌گوید برای ورود به یک کار نه تنها توجیه اقتصادی که توجیه اجتماعی لازم است. وضعیت فعلی محصولات صنعت نوشیدنی از این منظر بیشترین توجیه را در اختیار او قرار داده تا وارد کارآفرینی و سرمایه‌گذاری در آن شود. او در توجیه ورودش به این بازار داستانی دارد با این مضمون که نوشیدنی‌های با کیفیتی خارج از کشور دیده و این افسوس را خورده که چرا با وجود بهترین مواد اولیه طبیعی و سنتی برای تولید عالی‌ترین و سالم‌ترین نوشیدنی‌ها در ایران، بازار کشور پر است از نوشیدنی‌های شکردار و ناسالم. از همین رهگذر و از چند سال پیش فکر ورود به بازار نوشیدنی و تولید نوشیدنی سالم وکاربردی در او شکل گرفته است. از دو سال پیش نیز عزمش را برای ورود به این بازار جزم کرده اما با موانعی برخورد کرده که کمتر فکرش را می‌کرده است. بنیادی هم اکنون در حال دست و پنجه نرم کردن با آن‌هاست. گفت‌وگوی «قانون» را با این کارآفرین صنعت نوشیدنی در ادامه می‌خوانید:

ابتدا از دلایل ورودتان به صنعت نوشیدنی و سرمایه‌گذاری در این حوزه توضیح می‌دهید؟ گویا قصد دارید کلاس جدیدی از نوشیدنی‌ها را به بازار ایران وارد کنید. این صنعت چه جذابیت‌هایی برای شما داشت؟

به طور جدی معتقدم رسانه یکی از پایه‌های اصلی تحول در هر حوزه‌ای از جمله تحول در صنعت نوشیدنی کشور عزیزمان است. بنابراین وظیفه‌ سنگینی دارید و ما نیز وظیفه پاسخگویی داریم. در پرسش شما مفهوم مهمی به نام سرمایه‌گذاری وجود دارد که میل دارم به آن بپردازم. این واژه به تنهایی برای من معنی ندارد. علاقه‌مندم آن را ذیل مفهوم کارآفرینی تعریف کنم. بزرگان کارآفرینی در تعریف آن می‌گویند سرمایه هرگز ایده را به حرکت در نمی‌آورد بلکه این ایده است که محرک سرمایه است. من نیز به صنعت نوشیدنی از زاویه کارآفرینی نگاه می‌کنم. به نظرم این صنعت مستعد پروراندن ایده‌های بکری است که هر کدام از آن‌ها می‌تواند به ایجاد مشاغل سودمند و هدفمندی در کشورمان منجر شود. البته صادقانه عرض کنم که این نوع نگرش به موضوع، ریسک‌های زیادی به ویژه در کشور ما دارد که من با بیشتر آن‌ها در حال دست و پنجه نرم کردن هستم و در ادامه اگر در پرسش‌های شما مطرح شد، به آن‌ها می پردازم. پرسیدید چرا در صنعت فعالیت می‌کنم. شغل پدری من تولید لبنیات بود. یک کارگاه کوچک تولید و توزیع لبنیات داشتیم. در کنار آن، کار قنادی و تولید انواع شیرینی نیز انجام می‌دادیم. آن زمان کار با فر پخت شیرینی با من بود. تمام لذت من در آن سن و سال همان بود که فعالیت تولیدی انجام می‌دهیم و چیزی تولید می‌کنیم. البته این را بگویم که یک دوره نیز در صنعت نساجی فعالیت داشتم. البته پس از مدت کوتاهی به خاطر مشکلات تولیدی و رکود بازار و فشار اقتصادی کشور، تمام سرمایه‌مان از دست رفت. همان موقع می‌خواستیم از بانک برای ادامه فعالیت وام بگیریم. چیزی که بسیار دل مرا سوزاند این بود که مدیر آن بانک گفت شغل‌تان چیست؟ گفتیم تولیدکننده. به همین خاطر به ما وام ندادند. می‌گفت اگر بازرگان بودی وام‌تان را تصویب می‌کردم اما چون تولیدکننده هستید، نمی‌توانید آن را برگردانید. اما درباره اینکه چرا مشخصا در صنعت نوشیدنی فعالیت می‌کنم، باید بگویم فارغ از استعدادهای کارآفرینی موجود در این صنعت، دغدغه‌ای جدی درباره کیفیت نوشیدنی‌هایی که روزانه مصرف می‌کنیم، دارم. چند سال پیش از طریق یک تور با خانواده سفر رفته بودیم. آنجا برای دخترم یک نوشیدنی خریده بودم که با لذت آن را نوشید و بعد به من گفت رفتیم خونه بازم از اینا برام می‌خرید؟ با دقت بیشتری به نوشته‌های روی بطری نوشیدنی توجه کردم تا بفهمم چه چیزی در آن بوده که آن را جذب کرده است. چیز عجیبی داخل آن نبود. یک نوشیدنی شادی‌آور بود و اتفاقا از گل سرخ که یک گیاه اصیل ایرانی است در تهیه آن استفاده شده بود و البته یکی دوتا گیاه دیگر. فروکتوز یا همان قند میوه نیز در آن بود. این اتفاق حسابی ذهنم را مشغول کرد. به این فکر کردم که ما همه ترکیبات لازم برای بهترین نوشیدنی‌ها را داریم اما چرا بین این همه نوشیدنی‌های موجود در کشور، هیچ خبری از این نوشیدنی‌های سالم که اتفاقا ریشه در تاریخ ما دارند، نیست. واقعا برایم عجیب بود که چرا از چیزی که قرن‌ها و قرن‌ها در پیشینیه ما وجود داشته، به صورت مدرن استفاده نمی‌کنیم اما یک کشور دیگر این کار را می‌کند و اتفاقا نتیجه می‌گیرد.

وقتی درباره گیاهان سنتی ایرانی جست‌وجو می‌کردید، به چه مواردی برخوردید که باعث شده از گیاهان ایرانی در بازارهای خارجی استفاده شود؟

واقعا وقتی شروع به جست‌وجوی حرفه‌ای کردم، فکر نمی‌کردم گیاهان ایرانی تا این حد در خارج از کشور و مخصوصا اروپا استفاده شود. همان ترکیب گل سرخ که گفتم، الان در بلغارستان به عنوان یک کالای بسیار لوکس با نام «رز واتر» تولید می‌شود که به لحاظ درصد خلوص و استفاده از اسانس و عصاره گل سرخ با محصولی که به اسم گلاب در ایران تولید می‌شود، کاملا متفاوت است. قیمت آن در اروپا 3 یورو است و بسته دوازده تایی آن 33 یورو فروش می‌رود. واقعا این کار را نمی‌توان با گل‌های کاشان انجام داد و محصولات آن را صادر کرد؟ نوشیدنی بابونه، نوشیدنی‌های ادویه که به نوشیدنی اسپایسی معروف هستند، نوشیدنی شکوفه پرتقال و انبه، نوشیدنی هل و نوشیدنی‌های سبز صیفی‌جات و ... به صورت عمده توسط شرکت‌های اروپایی در کشورهایی مثل اتریش و هلند و بلغارستان تولید می‌شود. حالا تصور کنید که همه این گیاهان ارزشمند در ایران نیز یافت می‌شود اما استفاده مناسبی از آن‌ها نمی‌کنیم.

با این تنوع گیاهی در ایران که شما اشاره کردید، بازار نوشیدنی در کشورمان از نوشیدنی‌هایی که پر از شکر و گاز هستند اشباع شده و متاسفانه آمار مصرف بالایی نیز دارند و به نظر می‌رسد حتی از شیر، بیشتر مصرف می‌شوند.

اجازه بدهید یک نکته را عرض کنم. نمی‌دانم چرا مصرف شیر را با مصرف مثلا نوشابه مقایسه می‌کنید. البته این مقایسه غلط در سطوح کلان نیز انجام می‌شود. هرچند این را متوجهم که از این مقایسه می‌خواهند به این پیام برسند که مثلا مصرف یک نوشیدنی مضر در مقایسه با یک نوشیدنی سالم مانند شیر در کشور بالاست اما به نظرم این مقایسه‌ها در عمل کارگشا نیست چراکه هر کدام از این نوشیدنی‌ها جایگاه متفاوتی دارند. به نظرم درست این است که آمار مصرف نوشابه گازدار یا حضور سایر نوشیدنی‌های غیرسالم در بازار با میزان مصرف نوشیدنی‌های سالم و کارکردی و میزان حضور آن ها در بازار مقایسه شود. با مقدمه اول شما موافقم که نوشیدنی‌های ناسالم حضور پررنگی در بازار ایران و سفره خانواده‌ها دارند. طبق آمار، هر ایرانی در سال میانگین ۴۲ لیتر نوشابه مصرف می‌کند و در ۲۰ سال گذشته مصرف نوشابه‌های گازدار در ایران ۱۵ درصد افزایش داشته است. این آمار نگرانی عمیقی ایجاد می‌کند. حالا شما این آمار را بگذارید کنار آمار اضافه وزن و چاقی. این اواخر معاون وزیر بهداشت گفته بود که فقط هفت میلیون نفر در کشور دیابت دارند و سه میلیون نفر مبتلا به چاقی هستند. این یعنی آمار اضافه وزن و چاقی در ایران دو برابر میانگین جهانی است. این آمار چیزی جز خود نگرانی نیست و قطعا نوشیدنی‌های شکردار و گازدار سهم زیادی در ایجاد این آمار نگران‌کننده دارند. یک نکته دیگر را هم عرض کنم. خوشبختانه روندی در جامعه برای کنار گذاشتن نوشیدنی‌های ناسالم آغاز شده که باید آن را به فال نیک گرفت. البته این یک روند جهانی است. به نظرم صنعت تولید نوشیدنی سالم و کارکردی باید به کمک کسانی بیاید که این روند را دنبال می‌کنند و برای آن‌ها محصولات مناسبی تولید و عرضه کند. همان‌طور که گفتم آن‌قدر در کشور تنوع گیاهی داریم که می‌توانیم محصولاتی باکیفیت‌تر از نمونه‌های خارجی تولید کنیم.

از مواد اولیه سنتی و ایرانی برای تولید نوشیدنی گفتید. کمی دقیق‌تر بفرمایید که کشور ما چه ظرفیت‌هایی برای تامین این منابع دارد و اگر این ظرفیت‌ها وجود دارد، پس چرا اثری از آن‌ها در نوشیدنی‌های داخلی نیست؟

واقعیت این است که ما به خودمان کم‌لطفی می‌کنیم. ایران یکی از کشورهایی است که تنوع گیاهی آن بسیار بالاست. به گفته گیاه‌شناسان از مجموع 13 اقلیم موجود در جهان، 11 اقلیم آن در ایران برای کشت گونه‌های گیاهی متنوع وجود دارد و این یعنی فرصتی بی‌نظیر.

دغدغه من این است که چرا امروز در همه جای دنیا از بهترین گونه‌های گیاهی از جمله گونه‌های ایرانی برای تولید نوشیدنی‎های سالم و کارکردی استفاده می‌شود اما ما از این ظرفیت بالا غفلت می‌کنیم. از 200 مورد تنوع گیاهی در 50 مورد قابلیت رقابت بالایی داریم؛ یعنی در کشورهای خارجی به صورت عمده استفاده می‌شوند و بازار داریم. این در حالی است که بسیاری از گیاهان مانند به‌لیمو، لاواند، رزماری، نعنا، بادرنج، ترخون و علف چای که به صورت نشایی کشت می‌شوند، تنها هفت سال روی زمین ماندگاری دارند. این یعنی کسانی که برای کشت این گونه‌های گیاهی فعالیت می‌کنند، برای کاشت مجدد این گیاه نیاز به سرمایه دارند و باید حمایت شوند.

خود شما برای انجام این کار چه گام هایی برداشته اید؟

برای اینکه موضوع نوشیدنی‌های گیاهی و کارکردی در ایران بیشتر جا بیفتد، در فاز اول تصمیم گرفتم چند نوع از این نوشیدنی‌ها را وارد ایران کنم و در فاز دوم با استفاده از ظرفیت داخلی و نگاه کارآفرینی این نوشیدنی‌ها را در داخل تولید کنم. در فاز سوم نیز قصد دارم نوشیدنی‌هایی را که با گیاهان ایرانی تهیه شده است به سایر کشورها از جمله اروپا صادر کنم. این رویای من است که بتوانم با صادرات نوشیدنی، هم ظرفیت‌های طبیعی کشورم را به دنیا بیشتر بشناسانم و هم برای تعدادی از هموطنانم شغل ایجاد کنم.

البته ما در همان فاز اول و در گرفتن مجوزها به مشکلات عجیبی برخورد کردیم. یعنی متوجه شدیم فارغ از اینکه بازار توسط نوشیدنی‌های ناسالم اشباع شده است، در عمل در مسیر قانونی اما سنگلاخ تولید و توزیع نوشیدنی‌های سالم در ایران گام برداشته‌ام. یعنی وارد تجربه‌ای شدم که هزینه گزافی برایم داشته است.

به نظرم با وجود اینکه مسئولان به ویژه مسئولان وزارت بهداشت از مصرف نوشیدنی‌های ناسالم ابراز نگرانی می‌کنند و مثلا وزیر بهداشت که در مراسم روز جهانی غذا عضو کمپین «سلامتی اصلاح الگوی تغذیه» شد، گفته بود «قول می‌دهم مصرف قند، نمک و چربی را کاهش دهم»، اما مساله اینجاست که هرچقدر هم که قول بدهیم و مشتاقانه علاقه داشته باشیم، اصلاح الگوی مصرف و کاهش مصرف قند و شکر، با قوانین فعلی و میزان حمایت موجود میسر نمی‌شود زیرا این قوانین و البته نگاه غیرکارشناسانه و غیرحرفه‌ای به موضوع، از حضور نوشیدنی‌های سلامت پشتیبانی نمی‌کند.

از ریسک و هزینه که می‌گفتم، بخشی همین هزینه‌هایی است که یک کارآفرین باید به‌خاطر قوانین نادرست و تصمیم‌های سلیقه‌ای بپردازد.

درباره طبقه‌های موجود نوشیدنی در ایران که وزارت بهداشت بر مبنای آن مجوز می دهد، تحقیق می‌کردم. گویا اصلا طبقه‌ای به نام نوشیدنی کارکردی یا نوشیدنی سلامت در ایران وجود ندارد. چطور می‌خواهید مجوز بگیرید؟

دقیقا به یکی از مشکلات ما در وزارت بهداشت اشاره کردید. به‌طور کلی چند طبقه محصول نوشیدنی در ایران وجود دارد؛مثلا طبقه نوشیدنی‌های گازدار یا بدون گاز به عنوان دو طبقه اصلی نوشیدنی، طبقه نکتارها و طبقه آب‌میوه‌ها، نوشیدنی بر پایه عرقیجات و ... که هر کدام قوانین مخصوصی دارند. وقتی برای دریافت مجوز و شروع کار اقدام کردیم می‌گفتند محصول شما باید در یکی از این طبقات موجود نوشیدنی قرار بگیرد. مساله اینجا بود که محصول ما ربطی به هیچ‌کدام از این طبقات نداشت. چیزی که در ذهن من بود، تولید یک نوشیدنی سلامت و فراسودمند بود که طبیعتا در هیچ کدام از این طبقات دسته‌بندی‌های موجود جای ندارد. ماجرای مشهور شهر قصه را خوانده‌اید؟ فیل وارد شهری می‌شود که حیوانات آن در حال گذران زندگی معمولی خود هستند. ظاهر فیل با آن عاج و خرطوم و هیکل تنومند برای همه غریبه است. شخصیت‌های داستان هر کدام درباره فیل صحبت می‌کنند و می‌خواهند او را شبیه خود کنند. یکی می‌گوید این دندان جان می‌دهد برای دسته چپق و بهتر است آن را از ریشه بکنیم. یکی می‌خواهد خرطوم فیل را کوتاه کند. خلاصه ماجرا این است که هر کس می‌خواهد همان‌جوری که خودش می‌خواهد فیل را تغییر دهد.

ماجرای ما شبیه همین داستان شده است. ما در حال تولید محصولی هستیم که در هیچ‌کدام از این طبقات موجود نیست اما به زور می‌خواهند ما را در یکی از طبقه‌های نوشیدنی موجود قرار بدهند. بهداشت می‌گوید چون این محصول در ایران تولید نمی‌شود و طبقه تولید آن وجود ندارد، پس استاندارد نیست و به درد نمی‌خورد. مثل این است که بگویند چون ماشین بنز در ایران تولید نمی‌شود، پس استاندارد ندارد. یک سمت قضیه به سلطه شرکت‌های بزرگ تولید نوشیدنی بازمی‌گردد، اما بخش دیگر ناشی از عدم شناخت است؛ یعنی فردی قرار است تصمیم بگیرد که با طبقات جدید نوشیدنی‌های روز دنیا و بازار آن‌ها آشنایی ندارد.

فکر می‌کنید وزارت بهداشت، سازمان استاندارد و دیگر نهادهای مربوطه باید چه کارهایی برای کمک به این صنعت انجام دهند؟

واقعا فکر می‌کردم اگر قرار باشد کاری انجام بدهم که در پی آن صنعت جدیدی در کشور ایجاد شود، حمایت می‌شوم. وقتی وزیر بهداشت و مسئولان وعده سلامتی و کاهش مصرف شکر را می‌دهند، می‌گویم نمود عینی این وعده کجاست؟ می‌دانم کاری که من شروع کرده‌ام صاف کردن جاده برای کسانی است که بعدا این کار را ادامه می‌دهند اما طبیعی است توقع داشته باشم وقتی ایده‌ای را می‌توان با اندکی حمایت عملی کرد، چرا سنگ‌اندازی کنیم؟

وزارت بهداشت چیزی می‌گوید، سازمان استاندارد قانون دیگری می‌گذارد. نمونه بارز تصمیم‌های این دو نهاد که همدیگر را نقض می‌کردند، در ماجرای یکی از آب‌های معدنی دیده شد. یکی می‌گفت این آب معدنی باید جمع شود، یکی مجوز صادر می‌کرد. این وسط کمر تولیدکننده خرد می‌شود. در حال حاضر در ژاپن کل مرحله دریافت یک مجوز 20 دقیقه طول می‌کشد. در اروپا روند ثبت یک شرکت یک روز طول می‌کشد. در ایران این روند 9 ماه طول می‌کشد، آن‌هم اگر همه چیز با روال عادی خودش پیش برود و مشکلی پیش نیاید. این‌ها نفس تولیدکننده را می‌گیرد. مگر اقتصاد مقاومتی چیزی جز تسهیل کسب و کار برای تولیدکنندگان است؟ من عاشق تولید هستم اما این را نیز می‌دانم که عاشق تولید در ایران، یک عاشق مجنون می‌شود.
نظرات بینندگان