یکی
از آیتم های ویژه برنامه نود این هفته یک موزیک ویدیو بود به همراه یک متن
احساسی .متنی در مورد آتش نشان هایی که جانشان را فدا کردند تا جلوی آتش
گرفتن و سوختن مردم را بگیرند.
این آیتم لحظاتی پس از پایان برنامه نود دست به دست می شد و در
شبکه های مجازی در موردش صحبت می کردند. آیتمی که شما متن احساسی اش را در
زیر می خوانید:
چند شب است که تا صبح نمی خوابیم ؟
کنار دستگاه هایی که بی وقفه آوار را جابه جا می کنند ، چشم ها به معجزه ای است که از راه برسد.
اعجاز مثل گل هایی که در ثانیه آخر به ثمر رسید.
مثل شوری ناگهانی از انتهای ناامیدی که سرنوشت یک فصل ، یک جام و یا یک بازی را عوض کرد.
مثل وقت اضافه ای که هرگز تمام نشد ، الا با ضربه ای که تقدیر برای خوشحالی ما کنار گذاشته بود.
مثل امواج ثبت شده دریک دستگاه زنده یاب در سحرگاه حادثه.
* * *
از لحظات هولناک فروریختن ساختمان پلاسکو تا همین حالا هزاربار مرده و زنده شدیم.
روزها ، ساعت ها و دقیقه های برای نوری که از آن عمق مجهول بیرون بزند.
شاید که آتش گلستان شده باشد برایشان ، برای آنهایی که می خواستند آتش را برای جامانده ها و ترسیده های حادثه گلستان کنند.
* * *
هر نفسی که می کشم می پرسم از خودم
زیر آن آوار هوا هست هنوز؟
چند نفر ماندیدآنجا؟
چند نفر آخر؟
چند نفر ازشمادوباره نور را می بینید؟
چند نفر از شما برادرانم؟
* * *
شمایی که آن بالا زده بودید به دل دود و شعله و غبار و خطر همیشه بهترین های زندگی ما خواهید بود.
شما که جانتان را دادید برای یک عمر ، یک پدر ، یک برادر و یک لبخند بیشتر.
شما ؛ شماره 10 ها و شماره 1 های این میدان.
9 های کاذبی که به عرض آتش زدید ،
6 های خستگی ناپذیر و ان مدافع های بیدارِمتعصب که اگر نداشتیمتان چقدر جان که به پاشنه چرخیده بود.
* * *
وقتی که از شما حرف می زنیم
یادمان هست چه قهرمانهایی بودید
خیلی ستاره تر از آنچه فکرش را بکنید
یک چیزی که کسی نبود جز خودتان
خودِ خودتان ؛ فرزندان وطن
فرزندان آب و خاک و آتش