اگر گردشگری را به دو بخش اصلی گردشگری ورودی و گردشگری خروجی تقسیم کنیم، اکوتوریسم یا بوم گردی به عنوان بخشی از گردشگری ورودی می تواند به عنوان راهگشایی چند وجهی در مقوله های اقتصادی، اجتماعی و همچنین سیاسی در نظر گرفته شود.
در گذشته در مورد نقش گردشگری خروجی در بسط و گسترش قدرت نرم کشورها مطالعاتی انجام پذیرفته است که نمونه بارز این ارتباط را با توجه به حجم بازار رو به رشد گردشگری در سیاست خارجی چین و استفاده تعاملی و دو سویه این کشور از توریسم می توان دید. از آنجایی که تجربه هر کشور در این مقوله ها می تواند مستقل و منحصر به فرد باشد، ضرورت تعریف مفهومی، دقیق و سپس بومی سازی استراتژی های بکار گرفته شده ضروری مینماید.
واژه قدرت نرم در اواخردهه ۸۰ میلادی قدم به عرصه ی ادبیات سیاسی گذاشته و مقصود آن توانایی یک کشور در متقاعد کردن دیگران برای انجام خواسته های خود بدون به کاربردن زور و یا اجبار در انجام کاری غیر داوطلبانه است.
«جوزف نای» بنیانگذار این واژه، معتقد است دولت ها به اندازه قدرت سخت، به قدرت نرم نیز در جهت متقاعد و مجبور سازی دیگران برای شکل دادن به نگرش ها و ملاحظات دراز مدت نیازمندند. قدرت نرم به طور مستقیم میتواند قدرت بازدارنگی را تقویت کرده، پلتفرم مناسبی برای گسترش عمق استراتژیک کشور باشد.
بر اساس تعریف رسمی جامعه بین المللی اکوتوریسم، ویراستاری مجدد شده به سال ۲۰۱۵، اکوتوریسم (بوم گردی) سفر مسئولانه در طبیعت همراه با محافظت از محیط طبیعی، پایدار کردن بهزیستی مردم محلی و سرانجام، تفسیربخشی از طریق آگاهی بخشی و دانش افزایی است که این دانش افزایی کارکنان بخش گردشگری و مسافران، هر دو را در بر می گیرد. مفهوم اکوتوریسم نوین بر پایه توجه هم وزن به اهمیت و یک کاسه کردن محافظت از طبیعت، جوامع و مسافرت پایدار است که در این مفهوم، توجه به راه کار های ذیل ثمربخش است.
در محافظت از محیط زیست، بوم گردی در برگیرنده مشوق های اقتصادی اثر بخش برای محافظت از طبیعت و میراث فرهنگی سیاره ی سبز و همچنین افزایش تنوع زیست فرهنگی از طریق ارئه راه حل های طولانی مدت اقتصادی است.
در جوامع، با افزایش ظرفیت سازی محلی و فرصت سازی شغلی، اکوتوریسم یک موتور موثر برای ارتقا جوامع محلی در سراسر دنیا به منظور مقابله و مبارزه با فقر و تحقق توسعه پایدار است.
همچنین اکوتوریسم با تکیه بر غنی سازی تجربه های شخصی و آگاهی بخشی محیطی از طریق تفسیر بخشی، سطح بالاتری از فهم و احترام را برای جوامع محلی و فرهنگی به ارمغان می آورد. این خود از طریق مسافران، سفیران غیر رسمی بوم گردی، صورت خواهد گرفت.
تمامی فعالیت ها و افراد زنجیره ی اکوتوریسم از طراحی، بازاریابی تا اجرا باید منعکس کننده اصول تعریف شده اکوتوریسم باشند. اصولی که در راستای تعریف ارائه شده، آینه تمام نمای نقشه راه و اهداف است.
- کمینه کردن تاثیرات مخرب فیزیکی، اجتماعی، رفتاری و روانشناختی
-آگاه سازی فیزیکی و محیط زیستی همراه با احترام سازی
- بوجود آوردن تجربیات مثبت برای مسافر و میزبان
- بوجود آوردن سود مالی مستقیم برای مردم محلی، بخش خصوصی و محافظت محیطی در کنار طراحی، ساخت و اجرای تسهیلات کم ضرر در راستای تحقق اکوتوریسم پایدار
- منتقل کردن تجربه های قابل تفسیر و خاطره انگیز به مسافر برای کمک به بالابردن حساسیت فردی مثبت نسبت به شرایط سیاسی، محیطی و اجتماعی کشورها.
- تشخیص حقوق و عقاید معنوی افراد در جوامع و ترویج کار تیمی به منظور بوجود آوردن شرایط ارتقا و پیشرفت.
گردشگری ورودی بطور عام و اکوتوریسم به طور خاص می تواند ازچند جهت مورد توجه قرار گیرد:
سهولت پیاده سازی و امکان گسترش کم هزینه
این نوع گردشگری با توجه به ماهیت و طبیعت تعریف شده خود، نیاز به زیر ساخت های کلاسیک تعریف شده مانند فاینانس گسترده جهت ساخت هتل های لوکس، شبکه پیچیده حمل ونقل و هزینه های جانبی زیاد ندارد. اضافه بر این اقلیم چهار فصل ایران، خصوصیات و ویژگی های جغرافیایی و عطش گردشگری خارجی برای شناخت طبیعت بکر ایران و مردم مهربان و مهمان نواز همگی از فرصت های بی نظیر در جهت گسترش این صنعت در ایران است.
آشنایی با جوامع مختلف ایرانی، از بین برنده ی ایران هراسی
آشنایی با روحیه و فرهنگ اقوام ایرانی می تواند در کنار تعمیق احترام دوجانبه، موجبات اگاهی بخشی گردشگران خارجی را در مورد خصوصیات، فرهنگ و نوع نگرش ایرانیان فراهم کند و از نگاه قالبی، مسخ شده و سراسر آکنده با تبلیغات سیاسی -رسانه ای در مورد ایران بکاهد. در صورت گسترده تر شدن مراودات گردشگری این امکان وجود دارد تا با آگاهی بخشی درست سیستماتیک، اثر بخش و پویا، تغییر نگرشی (Paradigm shifting) بنیادی در جهت شناسایی درست ایران و ایرانی رخ دهد و گردشگران خارجی در بازگشت به کشور متبوع خود به مثابه سفیر حسن نیت فرهنگی در جهت ترغیب دیگران به سفر به ایران و آشنایی با واقعیت های این کشور عمل نمایند. بدیهی است این موضوع در لایه های مختلف اقتصادی (بازاریابی توریسم و درآمد زایی پایدار)، سیاسی (تعدیل کننده تبلیغات منفی)، اجتماعی (صلح و دوستی بین ملل) تفسیر پذیر بوده و سبب ساز افزایش قدرت نرم ایران در طی زمان خواهد شد.
ارز آوری
با توجه به نیاز کشور به صنایع زود بازده و ارز آور، استفاده از اکوتوریسم در کنار فراهم کردن زیر ساخت های حداقلی میتواند ارز آوری مناسبی برای کشور فراهم کند که این درامد زایی ارزی خود می تواند در مسیر بسط قدرت نرم کشور مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال با هدفمند سازی نحوه استفاده درآمد فوق میتواند به توسعه مدارس فارسی زبان، خانه های فرهنگ، توسعه کرسی های زبان و فرهنگ ایرانی، در کشور های حوزه نفوذ فرهنگی، سیاسی، اجتماعی از یمن تا سواحل مدیترانه، همچنین حوزه فارسی زبانان شامل بخش هایی از پاکستان، افغانستان، تاجیکستان و بخش هایی از منطقه اران و قفقاز پرداخت. گسترش حوزه نفوذ زبان، ادبیات و فرهنگ خود موجب پویندگی قدرت نرم ایران و افزایش قدرت روابط غیر رسمی میان کشور ها خواهد بود.
تکیه بر قرابت های طبیعی، فرهنگی، بوم زیستی
همانطور که توریسم مذهبی در قالب مراسم آیینی در عراق توانسته است در بسط حوزه نفوذ قدرت نرم ایران در منطقه تاثیرگذار باشد، تدوین برنامه هایی برای مردم فارسی زبان در فلات ایران و همچنین دیگر ملل مشترک با فرهنگ ایران از داغستان روسیه و اوستیا گرفته تا هرات و آذربایجان با تکیه بر قرابت های تاریخی، فرهنگی و بوم زیستی در جهت بسط حوزه نفوذ ایران موثر است.
در این راستا برنامه های بوم گردی برای جامعه های هدف متمایز شامل جوانان، کشاورزان، زنان روستایی و عشایر می تواند راه گشای فصل نوینی از تفکر استراتژیک جامع در جهت استفاده تعاملی و دوسویه از صنعت توریسم در جهت شناسایی ایران و فرهنگ کشور به منظور بسط حوزه نفوذ معنوی زمین و یاد آوری و تعمیق مشترکات تاریخی فرهنگی مذهبی اقوام وملل مرتبط باشد.