کد خبر: ۶۱۶۵
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۶

چرا به «روحانی» حمله می‌کنند؟

آنچه مسلم است، این است که حمله به دولت در ماه‌های اخیر شدت گرفته است. بايد اذعان كرد که حملات به دولت روحاني بسيار بيشتر از حمله به رئيس دولت اصلاحات است. اين حملات دقیقاً بعد از ۷ اسفند ۱۳۹۴ شدت گرفت.




زماني كه اصولگرايان با شكست سنگين در انتخابات مواجه شدند و به‌ویژه در تهران و شهرهاي بزرگ و مراكز استان‌ها نتوانستند نماینده‌های خود را به مجلس بفرستند، يقين پيدا كردند كه عدم اقبال مردم به اصولگرايان تندرو زياد شده است و با توجه به اين واقعيت تکلیفشان براي انتخابات ارديبهشت ۹۶ روشن شد كه هيچ شانسي در اين شرايط ندارند. فارغ از اينكه چه كسي را نامزد كنند و اينكه کاندیدایشان آقايان پرويز فلاح، باهنر، سعيد جليلي، علي لاريجاني، دكتر ولايتي حدادعادل يا هر چهره ديگري باشد، آنان دريافتند كه شانسي براي پيروزي در انتخابات ۹۶ ندارند و هرکدام از اين چهره‌ها اگر مقابل حسن روحاني قرار گيرند، شكست خواهد خورد.

اين واقعيت آنان را بر آن داشت تا يك حمله گازانبري و سنگين عليه دولت روحاني شروع كنند و با استفاده از راديو و تلویزیون، برخي از تريبون‌ها و مطبوعات لوله توپ سنگینشان را به سمت روحاني نشانه گرفتند. تنها كافي است كه به يك نمونه اشاره كرد و آن صحبت مكرر درباره فيش‌هاي حقوقي برای هجمه به دولت است. در مورد اخير بايد به صحبت‌هايی اشاره كرد كه در برخی تریبون‌های عمومی مطرح می‌شود. البته دولت باید دراین‌باره جدیت بیشتری نشان دهد، اما روزي نيست كه دو يا سه بار دراین‌باره، مطلبي از راديو و تلويزيون نشنويم و من ترديدي ندارم كه بهره‌برداري سياسي از اين ماجرا تا ارديبهشت ۹۶ ادامه پيدا مي‌كند. سنگر ديگري كه اصولگرايان عليه دولت گشوده‌اند، مسئله برجام است.

وزارت امور خارجه، سازمان انرژي اتمي، آژانس بين‌المللي انرژي هسته‌اي يا ۱+۵ به‌عنوان داوران برجام بايد بگويند نقص برجام صورت گرفته است و برای این موضوع اقدام لازم انجام دهند. دراین‌باره این نکته را نمی‌توان ندیده گرفت که اگر به‌واسطه برخی قوانين و مقررات، خارجي‌ها در ايران سرمايه‌گذاري نمي‌كنند، علاوه بر اینکه به وضعیت اقتصادی خودمان برمی‌گردد، ناشی از کارشکنی‌های ایالات‌متحده است؛ اما انتقادات اصولگرایان به دولت به همین مواردی که به آن اشاره شد، خلاصه نمی‌شود. برای نمونه اينكه در روز‌های اخیر شاهد بودیم آقاي توكلي باز تيغ از نيام بركشيده و اشاره به توافقات و قراردادهاي بين وزارت نفت و شركت‌هاي خارجي دارد، در اين راستا قابل‌بررسی است. ايشان مي‌توانست بگويد اين بند، تبصره يا ماده درست نيست و بايد درست شود.

چنان‌که شاهديم بررسي‌هاي غيركارشناسي سبب شد كه قطر سال‌ها از ميدان گازي مشترك در پارس جنوبي، بهره برد كه تحريم‌ها و ضعف تأسیساتی دليل آن بود. همچنين مي‌بينيم كه عراق، بحرين، عربستان و... درزمینهٔ موضوعات نفتي روبه‌جلو حركت مي‌كنند اما آقاي توكلي یک‌بار مطرح نكرد كه درنتیجه فقدان سرمايه‌گذاري در حوزه انرژي در ۱۰ سال چقدر ضرر كرديم و به‌جای آن و درحالی‌که هنوز شركت غربي پايش به فرودگاه نرسيده، بيانيه صادر مي‌كند. با توجه به اين هجمه‌ها جا دارد در وهله نخست در شرايط فعلي، رئيس دولت اصلاحات، آقاي هاشمي و چهره‌هاي اصلاح‌طلب واقعاً هر چه پررنگ‌تر و قرص و محکم‌تر پشت روحاني و دولت او بايستند. دوم اينكه اصولگرايانی كه تصور مي‌كنند با تخريب دولت ۱۹ میلیون رأی در سبد آن‌ها ريخته مي‌شود سخت در اشتباه هستند.

خبرهای مرتبط
نظرات بینندگان