این را حسن غفوريفرد گفت. او که سالها رئيس سازمان تربيت بدني و معاون رئيس جمهور بوده، با زيرکي در پاسخ به برخي سوالات، فضاي سياسي کشور را به زمين فوتبال تشبيه ميکند و پاسخهايي از جنس ورزش ارائه ميدهد تا شنونده خودش نتيجه گيري کند. مثلا ميگويد، تضييع حق شهروندي افرادي که به ناحق رد صلاحيت شدهاند، قابل جبران نيست. کما اينکه نتيجه بازي اي را که يک نفر با دست گل زد را هم عوض نکردند!
اهم گفت و گو حسن غفوری فرد به شرح زیر است:
*الان اگر بخواهيد فضاي سياسي کشور را فقط به دو قسمت اصلاح طلب و اصولگرا تقسيم کنيد، سابقه من نشان مي دهد که اصولگرا هستم. اما به همان دليلي که اصولگرايان تشخيص دادند که من نمي توانم در ليست آنها باشم، به همان دليل من مي توانم ليست خودم را داشته باشم. اگر شاخص هاي آنها براي تدوين ليست به طور مشخص ارائه مي شد، خيلي بهتر بود. جسته گريخته عنوان شد که يکي از شاخص هايشان اين است که افراد شناخته شده و داراي راي بالا در ليست قرار بگيرند. اما کساني خارج از اين ليست قرار گرفتند که اتفاقا، راي بيشتري به نسبت اعضاي درون ليست دارند. 7 نفر از اعضاي اين ليست در انتخابات قبل اصلا حذف شدند و راي نداشتند.
*آقاي لاريجاني قوي تر از آقاي حدادعادل عمل کرد. در مجلس نهم اگر آقاي لاريجاني نبود برجام به نتيجه نمي رسيد. به نظرم ايشان خيلي پخته جلسات مجلس را مديريت مي کنند به خصوص در جلسات بررسي و تصويب برجام، شاهد مديريت شايسته اي از سوي ايشان بوديم.
*تغيير روش آقاي احمدي نژاد پس از پيروزي در انتخابات، بويژه در دوره دوم رياست جمهوري وي، منجر به بروز گلايه هاي بسياري از دولت وي شد که بر روابطش با مجلس هشتم نيز سايه افکند. درباره عزل وزرا بويژه آقايان متکي و مصلحي و اينکه رهبري گفتند «فلان آقا» در فلان پست نباشد و او مدت ها از اين فرمان تمکين نکرد و بعد هم به گونه اي اقدام کرد که نوعي دهن کجي بود و او را از معاون اولي به رئيس دفتري ارتقا داد، اعتراضات بسياري را برانگيخت. چون رئيس دفتر عملا همه کاره دولت است اما معاون اول، تا وظايفي به او واگذار نشود، مسئوليت خاصي ندارد. او اقداماتي بسيار غيرمنتظره داشت و حتي نامه مکتوب رهبري را مورد بي توجهي قرار داد. دورکاري و خانه نشيني 11 روزه او خيلي عجيب بود. درگيري و عدم تفاهم ميان دولت و مجلس در آن دوره از بين رفت که نقطه اوجش نواري بود که احمدي نژاد با خود به جلسه روز يکشنبه سياه آورد و پخش کرد. آن کار بسيار بسيار بد بود. اينکه مدام مي گفت ليست مفسدين را دارد و هيچگاه آن را از جيبش در نياورد هم کار بدي بود. اصلا اينکه کسي اطلاعاتي در اين باره داشته باشد و آن را مخفي کند، نوعي خيانت است. «بگم - بگم» گفتن ها در حالي بود که اصلا ليستي به قوه قضائيه ارائه نشد. در حالي که دستگاه مي خواست پيگيري کند. اين نوع رفتارها از سوي يک رئيس جمهور غير منتظره بود. آخر اين کارها کجا با «مهر ورزي» مورد ادعاي احمدي نژاد مي سازد؟همه اينها باعث شد که مجلس هشتم هم عکس العمل نشان دهد. اما خوشبختانه الان ارتباط مجلس با دولت نسبت به 12 سال قبل بهتر شده است. به نظرم بين مجالس هفتم تا نهم، الان شرايط روابط بهتر از دو دوره قبل است.
*من سخنگوي شوراي نگهبان نيستم که بخواهم از عملکرد اين شورا دفاع کنم، اما از قانون دفاع مي کنم که مي گويد تشخيص صلاحيت نامزدها با شوراي نگهبان است. اينکه تعداد بيشتري از اصلاح طلب ها، رد صلاحيت شده اند، ممکن است صحت داشته باشد البته من آماري ندارم. وظيفه شوراي نگهبان اين است که وضعيت افراد را با قانون مطابقت دهد. برخي تاييد و برخي رد و برخي عدم احراز صلاحيت مي شوند که مي توانند مدارکشان را ارائه دهند تا مورد بازنگري قرار گيرد. کما اينکه در اين بازنگري حدود 1000 نفر در کل کشور در مرحله دوم بررسي صلاحيت ها، تاييد شدند.
*معتقدم هرچقدر حضور کانديداها و افراد بيشتر باشد، انتخابات رقابتي تر خواهد بود و نظر مقام معظم رهبري هم بيشتر لحاظ مي شود. شوراي نگهبان هم وظايف قانوني خودش را دارد که حق الناس است. اگر کسي حقش بوده در عرصه بماند اما از سوي اين شورا حذف شود، يا کسي حقش بوده حذف شود اما با تاييد شوراي نگهبان روبرو شده باشد، در هر دو حالت، حق الناس ناديده گرفته شده است.
*شهروندان بايد مطيع قانون باشد. گاهي هم داور در بازي فوتبال اشتباه صوت مي زند. شوراي نگهبان هم اعلام کرده که مي کوشد شرعا به وظيفه خود عمل کند، اما خب ممکن است اشتباهي هم رخ دهد.اگر اين کار عمدا باشد، غير اخلاقي است. اما اگر داور نبيند که آفسايد شده، گل را محاسبه مي کند و حقي ضايع مي شود. قضات دادگستري هم ممکن است دچار اشتباه شوند. بالاخره براساس مدارک مشهود عمل مي شود که ممکن است بعدها مدارک ديگري درباره آنها ارائه شود.
*تضييع حق الناس قابل جبران نيست. حتي نتيجه بازي اي را که يک نفر با دست گل زد را هم عوض نکردند. در فوتبال ممکن است که داور خاطي از ادامه فعاليت محروم شود؛ ولي در فضاي سياسي ما داور حذف نمي شود.