کد خبر: ۵۷۵
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۸
علی یونسی:

ریاست‌جمهوری روحانی قطعا 8 ساله است/ کار لاریجانی را هیچ اصلاح طلبی نمی‌توانست انجام دهد

دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور اقلیت‌های قومی و مذهبی معتقد است که در سال 96 هیچکس توان رقابت با حسن روحانی را برای ریاست جمهوری نخواهد داشت.

آقای روحانی باید تلاش کند پس از پایان دوران هشت‌ساله ریاست جمهوی‌اش شرایطی را برای جریان‌های سیاسی مهیا کند که جریان‌های سیاسی به صورت طبیعی با هم رقابت کنند و هیچ نیازی به دولت وحدت ملی با ویژگی‌های دولت تدبیر و امید وجود نداشته باشد.
 دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور اقلیت‌های قومی و مذهبی معتقد است که در سال 96 هیچکس توان رقابت با حسن روحانی را برای ریاست جمهوری نخواهد داشت.

به گزارش آرمان،  گزیده گفت‌وگوی علی یونسی در پی می‌آید:

* انتخابات اسفندماه پس از برجام به عنوان یک اتفاق بسیار بزرگ جهانی، منطقه‌ای و ملی برگزار می‌شود. در شرایط کنونی مساله برجام به سرنوشت اقتصادی و امنیتی همه کشورهای منطقه گره خورده است. در نتیجه برای مدیریت منطقی برجام باید یک دولت و مجلس قوی در داخل کشور حضور داشته باشند و برجام را در راه صحیح خود هدایت کنند. در صورتی که چنین اتفاقی رخ ندهد مخالفان داخلی و خارجی برجام اجازه نخواهند داد منافع برجام نصیب ملت ایران و کشورهای منطقه شود. مثلث قدیمی دشمنان خارجی ایران متشکل از آمریکا، اسرائیل و وهابیت تلاش زیادی کردند که برجام به نتیجه نرسد. این در حالی است که در داخل ایران نیز افراد و گروه‌هایی وجود داشتند که علاقه نداشتند برجام این طوربه نتیجه برسد.

* بنده رد صلاحیت‌های گسترده را در راستای حضور حداکثری مردم ارزیابی نمی‌کنم و آن را به ضرر فضای انتخابات می‌دانم. البته هر چند تصور این است که ردصلاحیت‌ها تا حدودی حضور مردم و جریان‌های سیاسی در انتخابات را تحت‌الشعاع داده قرار داده است اما شور و نشاط ایجادشده در هفته‌های اخیر نشان می‌دهد که عزمی از سوی مردم، برای این حضور به رغم برخی رد صلاحیت ایجاد شده است

* شورای نگهبان عنوان می‌کند سیدحسن خمینی ردصلاحیت نشده و تنها به دلیل عدم حضور در امتحان اجتهاد مشمول عدم احراز صلاحیت شده است. کمتر کاندیداهایی برای مجلس خبرگان به اندازه یادگار امام راحل تایید علمی داشته و ایشان مورد اعتماد اغلب مراجع و علمای بزرگ اسلام قرار داشته است. برخی از حضور سیدحسن تفسیرهای جناحی و مغرضانه داشتند. البته شنیدیم که دو نفر از فقها نسبت به این مساله گلایه داشته‌اند.

* بزرگ‌ترین اشتباه جریان اصولگرایی حمایت بی‌دریغ از محمود احمدی‌نژاد بود و به همین دلیل هزینه بسیاری زیادی برای این مساله پرداخت کردند. بدون شک هزینه‌ای که اصولگرایان برای احمدی‌نژاد پرداخت کردند از هزینه اشتباهات اصلاح‌طلبان بسیار بیشتر بوده است. حمایت اصولگرایان از احمدی‌نژاد برای همیشه در تاریخ ایران به عنوان یک نقطه تاریک و منفی باقی خواهد ماند. این در حالی است که اصلاح‌طلبان نیز هزینه زیادی برای تندروی‌های برخی از بخش‌های خود پرداخت کرده‌اند. برای مثال مجلس ششم با اینکه مجلسی قوی بود اما نباید برای حاکمیت، نگرانی و تشویش ایجاد می‌کرد. وارد شدن این مجلس به برخی مسائل کلی نظام به هیچ عنوان به مصلحت نبود. در سال 88 نیز اصلاح‌طلبان با نوعی بردباری سیاسی می‌توانستند از بسیاری از آسیب‌هایی که نظام و جریان اصلاحات با آن مواجه شد جلوگیری کنند. با این وجود اصلاح‌طلبان در سال 92 با خارج‌کردن گزینه اصلی خود از صحنه انتخابات به نوعی «گزینش شجاعانه سیاسی» کردند و نشان دادند که منافع ملی برای آنها از منافع گروهی و جریانی مهم‌تر است. اصلاح‌طلبان با حمایت از آقای روحانی اعتقاد و التزام خود را به اصول قانون اساسی و نظام نشان دادند. در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 افرادی مانند آیت‌الله هاشمی و آقای روحانی به عنوان اصولگرایان واقعی رفتار اصلاح‌طلبانه از خود نشان دادند و اصلاح‌طلبان نیز با حمایت از این دو شخصیت، «اصولگرایی» خود را نشان دادند.

* شخصیت‌هایی مانند آقای روحانی که منادی گفتمان وحدت ملی و مشی اعتدالی هستند، تنها در «موقعیت‌های ویژه» مورد اقبال عمومی قرار می‌گیرند. جریان‌های سیاسی در شرایط عادی به سراغ چنین افرادی نمی‌روند و تنها زمانی که با مشکلات مهم و اساسی روبه‌رو می‌شوند و به بن‌بست می‌رسند، تلاش می‌کنند چنین بازیگرانی را به صحنه سیاست بکشانند. افرادی مانند آقای روحانی «ذخیره ملی» برای «نجات‌ ملی» هستند.

* بنده هیچ تفاوتی اساسی بین اصلاح‌طلبی و اعتدال نمی‌بینم. به نظر من اگر تندروی را از جریان اصلاحات حذف کنیم، به فردی مانند آقای روحانی دست پیدا می‌کنیم. ما برسر اسامی با کسی دعوا نداریم. آقای روحانی در عمل نشان داده از بسیاری از اصلاح‌طلبان، اصلاح‌طلبانه‌تر رفتار می‌کند. اصرار آقای روحانی برای مبارزه با فساد در داخل کشور بزرگ‌ترین شاخص اصلاح‌طلبی است. اصلاح‌طلب کسی نیست که به دنبال ساختارشکنی باشد. اصلاح‌طلبی به معنای امنیت اقتصادی و ایجاد انگیزه برای حضور گسترده مردم در انتخابات است. اصلاح‌طلبی به معنای شعار تند نیست بلکه به معنای عمل صحیح و درست است. بنده آقای ناطق نوری را یک اصولگرای واقعی می‌دانم. آقای لاریجانی نیز در مسیر صحیح اصولگرایی قرار گرفته و حساب خود را از تندروهای این جریان جدا کرده و به همین دلیل مورد اقبال اصلاح‌طلبان قرار گرفته است. آقای لاریجانی به چشم خود مشاهده کرد که برخی از تندروهای اصولگرا که از دینداری سخن می‌گفتند چگونه حرمت حرم مطهر حضرت معصومه (س) را نگه نداشتند و به سمت رئیس مجلس شورای اسلامی کفش و مهر پرتاب کردند. رفتار کسانی که به رئیس‌جمهور توهین می‌کنند، علیه برجام سخن می‌گویند و فضای سیاسی کشور را متشنج می‌کنند، به مراتب از کسانی بدتر است که در دولت اصلاحات کتاب «جمهوری» را نوشتند و هم‌اکنون در خارج از کشور هستند. تندروهای اصلاح‌طلب و اصولگرا همگی دو روی یک سکه هستند.

* حساب آن دلسوزانی که نقد به‌دور از بغض به مفاد برجام داشتند و آن را تنها در فضای نقد و اصلاح مطرح می‌کردند باید از سایر مخالفان جدا کرد. همه ما باید بپذیریم که توافق هسته‌ای و برجام به سود همه اعم از ملت ایران، کشورهای منطقه و همچنین مردم جهان است. با این وجود بنده امیدوارم پس از آقای روحانی کشور در مسیر اعتدال حرکت کند و نقش گروه‌های تندرو به مرور زمان کمرنگ شود و به گونه‌ای دیگر فرصت نکنند در مسیر مدیریت کلان و توسعه مانع ایجاد کنند.

* آقای روحانی باید تلاش کند پس از پایان دوران هشت‌ساله ریاست جمهوی‌اش شرایطی را برای جریان‌های سیاسی مهیا کند که جریان‌های سیاسی به صورت طبیعی با هم رقابت کنند و هیچ نیازی به دولت وحدت ملی با ویژگی‌های دولت تدبیر و امید وجود نداشته باشد.

* چهارساله بودن ریاست جمهوری آقای روحانی فقط یک آرزو برای عده‌ای خواهد ماند. بنده به این افراد توصیه می‌کنم همه برنامه‌های خود را برای پس از دوران هشت ساله ریاست جمهوری آقای روحانی تدوین کنند و به هیچ عنوان به فکر چهارساله شدن دوران ریاست‌جمهوری ایشان نباشند! آقای روحانی هر روز موفق‌تر از روز گذشته خواهد بود. در سال‌های آینده و به خصوص انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 هیچ کس توانایی رقابت با آقای روحانی را نخواهد داشت. مجلس آینده شاید مجلس ایده‌آل اصلاح‌طلبان نباشد اما به مراتب از مجلس نهم بهتر و قوی‌تر خواهد بود و با محوریت اعتدال‌گرایان تشکیل خواهد شد. در مجلس دهم تنها یک علی مطهری حضور نخواهد داشت و تعداد زیادی علی مطهری حضور خواهد داشت. در مجلس آینده تندروهای کمتری نسبت به مجلس نهم حضور خواهند داشت و اداره این مجلس برای رئیس آن سهل‌تر و راحت‌تر از مجلس فعلی خواهد شد.

* معتقدم قطعا همکاری میان آقای عارف و لاریجانی در مجلس آتی خواهد بود. به نظر من به همان دلیل که مصلحت بود آقای عارف به سود آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری کناره‌گیری کند، در مجلس دهم نیز مصالح اصلاح‌طلبی و مجلس را در ارتباط با مدیریت آن در اولویت قرار خواهند داد. آقای لاریجانی در شرایط کنونی نیز در حال ایفای یک نقش تاریخی برای جریان اصلاحات و کشور است. مهم‌ترین خدمت علی لاریجانی به کشور و جریان‌های سیاسی در مجلس نهم حمایت از تصویب برجام بود. این کار را هیچ اصلاح‌طلبی نمی‌توانست به خوبی و تاثیرگذاری علی لاریجانی انجام دهد. اصلاح‌طلبان با حمایت از حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری به این نتیجه رسیدند که در مقطع کنونی یک چهره اصولگرا و معتدل که مشی اصلاح‌طلبی دارد بهتر می‌تواند مطالبات این جریان را در قوه مجریه و کشور مدیریت کند. این در حالی است که اصلاح‌طلبان به دنبال تکرار همین مدل در قوه مقننه و مجلس دهم هستند. دکتر لاریجانی هم‌اکنون تحت فشار گروه خود یا همان اصولگرایان است و باید از طرف اصلاح‌طلبان حمایت شود. این حمایت باید هم در زمان برگزاری انتخابات و رای‌دادن و هم در زمان حضور در مجلس صورت پذیرد. 

نظرات بینندگان