«در مساله ازدواج باید عجله کرد و دختر و پسر باید ازدواج کنند. البته من با ازدواج دانشجویی مخالفم، بلکه ازدواج باید دبیرستانی باشد. زیرا دختران در سن ۱۳ سالگی شوهر میخواهند و آن کسی که او را خلق کرده، بهتر میداند که برای او چه چیزی بهتر است.
برخی میگویند فلان پسر کفؤ ما نیست، این کفؤ به چه معناست؟ در حالی که دختر عمه پیامبر(ص) با زیدی که بَرده بود ازدواج کرد. متأسفانه اکنون دختران ما لیسانس میگیرند، لذا شوهر دیپلم را قبول نمیکنند و منتظر پروفسور میمانند و چنین فردی هم نیست؛ در نتیجه سن ازدواج بالا میرود!»
این سخنان را آقای محسن قرائتی رییس ستاد اقامه نماز در شیراز گفته است. هر چند ایشان به عنوان یک روحانی و انیس با قرآن حق دارد نظر خود را بگوید و برای آنچه در جامعه مشکل می داند راه حل ارایه کند اما چون ممکن است برخی تصور کنند این دیدگاه می تواند رسمیت و انتشار یابد اشاره به 10 نکته و طرح یک پرسش خالی از لطف نیست:
1- اگر قرار است دختر در 13 سالگی شوهر کند شوهر او چند ساله باشد خوب است؟ 15 ساله یا 17 ساله ؟ 27 ساله یا 37 ساله؟ کدام خانواده حاضر است دختر خود را در 13 سالگی به پسری 17 ساله بسپارد؟ اگر هم 27 ساله این همه فاصله سنی آیا مشکل زا نخواهد شد؟
2- دختر 13 ساله خود انتخاب می کند یا پدر باید دختر 13 ساله را شوهر دهد بی آن که نظر موافق او را جلب کند؟ اگر منظور این است که دختر بچه انتخاب کند از فردا باید شاهد عشق و عاشقی در این سن و خودکشی های احتمالی به خاطر نپذیرفتن پیشنهاد بچه ها هم باشیم!
اگر منظور این است که پدر پس از بلوغ دختر را شوهر دهد چگونه می توان هم بچه ها را به مدرسه فرستاد تا نیروی خِرَد خود را تقویت کنند و هم با آنان مانند نسل های گذشته که دختر به مدرسه نمی رفت رفتار کرد؟
3- فرض کنیم دختری در 13 سالگی بخواهد ازدواج کند. آیا آقای قرائتی نمی داند صرف عقد شرعی به معنی ثبت قانونی نیست؟
شناسنامه دختران تا 15 سالگی صفحه ازدواج ندارد. آیا ایشان مردم را به سوی اقدام غیر قانونی سوق می دهد؟
از سوی دیگر دختر 13 ساله پس از ازدواج به تحصیل خود ادامه دهد یا نه؟ اگر آری ایشان که سال هاست با آموزش و پرورش ارتباط دارد بهتر می دانند که دختران ازدواج کرده در هر مدرسه ای نمی توانند تحصیل کنند. چرا که معتقدند سر و گوش این بچه ها باز شده و درست نیست دختر ازدواج کرده در کنار دختر ازدواج نکرده درس بخواند. یا این که این پیشنهاد با این هدف است که درس و مشق را کنار بگذارد و دختر 13 ساله به زن خانه تبدیل شود؟
4- نکته ای که جناب ایشان غفلت کرده این است اتفاقا دختران بیشتر مایل به ازدواج هستند. حالا نه 13 ساله ها بلکه 23 تا 30 ساله ها و این پسران هستند که از ازدواج گریزان اند. به دلایل اقتصادی یا مسوولیت گریزی یا تغییر سبک زندگی و نیز علل دیگر این پسران هستند که از میل به ازدواج فاصله گرفته اند. بنا بر این آقای قرائتی اگر می خواهد توصیه کند باید پسران جوان را مخاطب قرار دهد نه دختران نوجوان را.
5- در تفکر سنتی دختر ابتدا فرزند آقای «الف» است، بعد به همسر آقای «ب» تبدیل می شود و آن گاه فرزند می آورد تا مادر آقایان «ج» و «د» شود و هویت مستقل ندارد.
اصرار بر ازدواج زود هنگام آن هم در سن نوجوانی می تواند به این خاطر باشد که در این پروسه اخلال ایجاد نشود. آقای قرائتی احتمالا می خواهد بگوید دختر باید بلافاصله به همسر و مادر تبدیل شود. در واقع با دختر به عنوان موجود مستقل یا زن نمی خواهند یا نمی توانند مواجهه داشته باشد.
دختری که تحصیل می کند و به موفقیت های شغلی و تحصیلی دست می یابد بی آن که همسر یا مادر شده باشد به عنوان یک شهروند زن مطالباتی دارد که در آموزه های سنتی پیش بینی نشده و آقای قرائتی احتمالا می خواهد صورت مساله را پاک کند.
6- خود پیشنهاد دهنده محترم هم می داند که جامعه امروز ایران با 20 میلیون شهروند دارای موبایل مجهز به نرم افزارهای پیام رسان و در عصر انفجار اطلاعات که همه به دنبال موفقیت و کسب مهارت هستند چنین ایده ای مورد استقبال قرار نمی گیرد. با این حال می توانند به صورت پایلوت در برخی خانواده های هم سو به لحاظ فکری اجرا و چنانچه نتیجه داد به دیگران هم توصیه کنند.
7- دکتر محسن رنانی نظریه پرداز توسعه می گوید: سهم زنان در توسعه به 13.5 درصد رسیده و این در حالی است که سهم آنان در دانشگاه ها و قابلیت های سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی شان به مراتب بیشتر است و هر چه مشارکت زنان بیشتر باشد کشور، توسعه یافته تر است. خانه نشین کردن دختران در 13 سالگی ایده ای ضد توسعه است. نمی توان از توسعه دم زد و اقدام ضد توسعه انجام داد.
8- چنان ازدواج تبلیغ می شود که انگاراگر جوانان و نوجوانان ازدواج کنند قصه تمام شده است. حال آن که با ازدواج زود هنگام احتمال طلاق هم افزایش می یابد. اجرای پیشنهاد آقای قرائتی لابد مستلزم آن است که امکان طلاقی هم برای آنان لحاظ نشده نباشد. حال آن که چنین ازدواج هایی در جامعه مدرن در معرض طلاق هم هستند و خطر طلاق اتفاقا بیش از ازدواج نکردن است اگر فقره اخیر را اساسا خطرناک بدانیم.
9- بخشی از زنان ایران در سنی قرار گرفته اند که امکان یا احتمال ازدواج آنان نزدیک به صفر است و این یک واقعیت است که جامعه زنان مجرد رو به افزایش است. چه خانم هایی که ازدواج نکرده اند و چه زنانی که به هر دلیل جدا شده یا همسر خود را از دست داده اند. آیا اصرار بر ازدواج زودهنگام و شماتت کردن دختران و زنان ازدواج نکرده روح این همه زن ازدواج نکرده را آزار نمی دهد؟
10- در برخی خانوادههای سنتی البته این سنت رایج است که دختران و پسران عقد میکنند ولی به خانه مستقل نمیروند و مرد تعهد مالی ندارد و تحت حمایت خانواده هستند و فرزنددار هم نمی شوند تا تحصیلات شان به پایان برسد و ممکن است این پروسه سال ها به طول انجامد.
اگر منظور آقای قرائتی این فقره اخیر باشد در برخی خانوادههای مذهبی اجرا شده و موفق هم بوده و انتقادات قبلی را در بر نمیگیرد. اما بیشتر در خانواده های متمکن مذهبی بازاری قابل اجراست و همه جا قابل تسری نیست.
مهمترین پرسش اما این است که آیا ازدواج کودک 13 ساله مغایر با کنوانسیونهای حقوق کودکان نیست؟ عرف جامعه ایران دختر 13 ساله را کودک می داند. خوب است آقای قرائتی به این نکته بیشتر توجه کند.