کد خبر: ۵۱۵۸۷
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۶

توافق یکپارچه‌سازی؛ شانس همکاری کدام میادین مشترک ایران بیشتر است؟

با ارزیابی فنی، اقتصادی و سیاسی، برخی میادین مشترک ایران ظرفیت بالاتری برای اجرای توافق یکپارچه‌سازی مخزن دارند؛ مدلی که می‌تواند آغازگر فصل تازه همکاری و صیانت از منابع ملی باشد.
 

به گزارش قلم نیوز و به نقل از خبرگزاری مهر، ایران به‌عنوان یکی از قدرت‌های انرژی جهان، با شبکه‌ای پیچیده از میادین نفت و گاز مشترک روبه‌روست که از خلیج فارس تا مرزهای خشکی غرب و شمال شرق امتداد یافته‌اند. این میادین به دلیل ماهیت فرامرزی، حساسیت‌های فنی و ژئوپلیتیک بالایی دارند. هر تصمیم یا اقدام یک کشور طرف مخزن می‌تواند به‌طور مستقیم بر میزان برداشت و طول عمر ذخایر کشور دیگر اثر بگذارد.

در حال حاضر، با وجود ۲۷ میدان مشترک – ۱۵ میدان نفتی و ۱۲ میدان گازی – سیاست غالب ایران توسعه مستقل (independent development) است، به این معنی که هر طرف بدون یک قرارداد رسمی مدیریت یکپارچه، بخش خود را بهره‌برداری می‌کند. نتیجه این رویکرد، در بسیاری موارد، رقابت شتاب‌زده، افت فشار، مهاجرت سیالات به سمت طرف پرسرعت‌تر و کاهش ضریب بازیافت بوده است.

توافق یکپارچه‌سازی مخزن (Unitization Agreement) در جهان به‌عنوان راهکاری کارآمد شناخته می‌شود که در آن کل مخزن به یک واحد عملیاتی مشترک تبدیل می‌گردد، سهم هر کشور بر اساس برآورد ذخایر قابل استحصال تعیین می‌شود و برداشت در چارچوب برنامه‌ای هماهنگ و فنی صورت می‌گیرد. این مدل علاوه بر جلوگیری از رقابت فرسایشی، می‌تواند عمر میدان را افزایش، هزینه‌ها را کاهش و درآمد طرفین را در درازمدت بهینه کند.

معیارهای انتخاب میادین مناسب برای موفقیت یکپارچه‌سازی

پیش از معرفی میادین، شناخت شاخص‌های تعیین‌کننده ضروری است به طوریکه باید مشخص شود کدام یکی از میادین و به چه دلایلی شانس بیشتری برای این نوع قرارداد ها دارند.

حجم و اهمیت اقتصادی میدان؛ میدان‌های عظیم، به دلیل بازده اقتصادی بالا، انگیزه بیشتری برای ورود به همکاری ایجاد می‌کنند و توان تأمین سرمایه مشترک را دارند.

وضعیت ذخیره قابل برداشت باقی‌مانده؛ در میادینی که هنوز بخش بزرگی از ذخایر باقی مانده و فشار مخزن در سطح مناسب است، اثرات مثبت یکپارچه‌سازی مشهودتر خواهد بود.

سطح توسعه زیرساخت‌های دو طرف؛ زیرساخت‌های نزدیک یا هم‌پوشان، هزینه اجرای عملیات مشترک را کاهش و اجرا را تسهیل می‌کنند.

کیفیت روابط سیاسی و حقوقی؛ سطح اعتماد بین کشورها، سابقه همکاری انرژی و وجود چارچوب‌های حقوقی اولیه، نقش مهمی در موفقیت دارد.

بررسی میادین نفتی اولویت‌دار

۱. آزادگان (مشترک با عراق)

میدان آزادگان یکی از بزرگ‌ترین میادین نفتی جهان با ذخایر درجا حدود ۳۳ میلیارد بشکه است و در دو بخش شمالی و جنوبی، میان ایران و عراق تقسیم شده است. عراق در سال‌های اخیر با مشارکت شرکت‌های چینی و ژاپنی، سرعت توسعه را بالا برده و تولید به بیش از ۲۵۰ هزار بشکه در روز رسانده است.

  • مزیت برای یکپارچه‌سازی: مرز زمینی و وجود کمیسیون‌های مشترک اقتصادی – نفتی، امکان مذاکره و هماهنگی فنی را فراهم می‌کند.
  • سناریوی همکاری: تشکیل تیم‌های مشترک برای شناسایی لایه‌های پرریسک، طراحی برنامه تزریق آب یا گاز به‌صورت هماهنگ و بهینه‌سازی مکان حفاری چاه‌های جدید.

۲. یادآوران (مشترک با عراق)

یادآوران میدان بزرگ دیگری در مرز جنوب غربی است. بخش ایرانی سال‌ها با تأخیر توسعه یافت و در حال حاضر، عراق برداشت بیشتری از این مخزن انجام می‌دهد.

  • مزیت: قرار گرفتن یادآوران و آزادگان در یک زون ساختاری و امکان استفاده مشترک از برخی خطوط لوله و ایستگاه‌های پمپاژ.
  • پیشنهاد: اجرای توافق یکپارچه در این دو میدان به‌صورت همزمان می‌تواند مدل موفقی بین تهران و بغداد ایجاد کند.

۳. آرش/الدوره (مشترک با کویت و عربستان)

این میدان در شمال خلیج فارس از ذخایر نفت و گاز قابل‌توجهی برخوردار است. اخیراً مذاکرات سه‌جانبه میان ایران، کویت و عربستان خبرساز شده است.

  • مزیت: تازه‌بودن پروژه و نبود برداشت فرسایشی گسترده، امکان طراحی چارچوب همکاری از صفر را فراهم می‌کند.
  • چالش: حساسیت بالای مرزهای آبی و پیچیدگی روابط سیاسی؛ نیازمند دیپلماسی فعال انرژی.

بررسی میادین گازی اولویت‌دار

۱. فرزاد A و B (مشترک با عربستان)

این دو میدان گازی در خلیج فارس ذخایری معادل ده‌ها تریلیون فوت مکعب دارند. بخش زیادی از مخزن هنوز دست‌نخورده باقی مانده است.

  • مزیت: ظرفیت بالای صادرات گاز یا LNG در همکاری منطقه‌ای.
  • چالش: روابط سیاسی پرتنش؛ نیازمند چارچوب چندلایه حقوقی و مشارکت واسطه‌ها برای کاهش ریسک.

۲. سلمان (مشترک با امارات)

میدان سلمان دارای تولید مشترک نفت و گاز است و زیرساخت‌های فعال در هر دو طرف وجود دارد.

  • مزیت: موقعیت جغرافیایی نزدیک و امکان استفاده از سکوهای مشترک.
  • پیشنهاد: آغاز یک پروژه بهینه‌سازی فشار و بازیافت با مدیریت مشترک می‌تواند به‌سرعت سود عملیاتی را نشان دهد.

۳. پارس جنوبی – بلوک‌های کمتر توسعه‌یافته (مشترک با قطر)

پارس جنوبی بزرگ‌ترین میدان گازی جهان است اما اختلاف برداشت قطر و ایران بسیار زیاد است. با این حال، برخی بلوک‌های مرزی و لایه‌های کم‌حفاری‌شده می‌توانند محل مناسبی برای همکاری باشند.

  • مزیت: تمرکز بر بخش‌های کمتر توسعه‌یافته، فشار رقابتی کمتر و امکان تست روش‌های نوین EOR.
  • چالش: برتری فناوری طرف قطری و وابستگی به شرکت‌های بین‌المللی.

میادینی که نام برده شد، به دلیل ذخایر بزرگ باقی‌مانده، پتانسیل زیرساخت مشترک، وجود کانال‌های سیاسی یا فنی فعال بیشترین شانس را دارند که در کوتاه‌مدت یک توافق یکپارچه‌سازی را به نتیجه برسانند و نتایج آن را در کاهش افت فشار، افزایش بازیافت و کاهش هزینه‌ها ملموس کنند.

آغاز اجرای توافق یکپارچه‌سازی در یکی دو میدان اولویت‌دار مانند آزادگان یا یادآوران، می‌تواند اعتمادسازی سیاسی و فنی ایجاد کرده و زمینه‌ساز انتقال این مدل به سایر میادین شود. در نهایت، این راهبرد تنها زمانی موفق می‌شود که ایران به موازات پیشبرد مذاکرات، چارچوب حقوقی داخلی برای مدیریت میادین مشترک را تدوین کند، ظرفیت فنی و مدیریتی داخلی را ارتقا دهد و از فرصت‌های دیپلماسی انرژی برای کاهش سطح تنش و افزایش همکاری استفاده نماید.

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات بینندگان