کد خبر: ۵۱۰۴۲
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۵

مکانیسم ماشه؛ موج‌ساز انتظارات و نه واقعیت بازار

با فعال‌شدن مکانیزم ماشه، نرخ دلار در بازار آزاد نه به دلیل تغییرات واقعی در عرضه و تقاضا، بلکه بیشتر به واسطه القای نگرانی و فضاسازی سوداگران جهش کرد؛ موجی که ریشه در ذهنیت و انتظارات دارد.
 

به گزارش قلم نیوز و به نقل از خبرگزاری مهر، اخیراً سه کشور اروپایی در اقدامی هماهنگ اعلام کردند که سازوکار موسوم به “مکانیسم ماشه” را در قبال ایران فعال کرده‌اند؛ اقدامی که به لحاظ حقوقی و سازوکار اجرایی پیچیدگی‌های خاص خود را دارد و ممکن است روندی طولانی برای رسیدن به نتایج ملموس طی کند. با این حال، در همان ساعات اولیه انتشار این خبر، بازار ارز داخلی شاهد نوسان صعودی نرخ دلار بود و برخی معامله‌گران تلاش کردند با استفاده از فضای خبری ایجاد شده، جو روانی را به سمت افزایش انتظارات منفی هدایت کنند.

کارشناسان می‌گویند که سنگینی «بار روانی» این‌گونه اقدامات، معمولاً بیش از اثرات واقعی آن بر اقتصاد است. مکانیسم ماشه، در کوتاه‌مدت، تغییری در درآمدهای ارزی، تراز تجاری یا ظرفیت تولید ایجاد نمی‌کند، اما می‌تواند با تزریق نااطمینانی، رفتار هیجانی برخی فعالان بازار را برانگیزد.

روح الله لک علی آبادی، نماینده مردم ازنا و دورود در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به آغاز فرآیند فعال شدن مکانیسم ماشه علیه جمهوری اسلامی ایران، گفت: پنجره‌های دیپلماسی بسته نیست و وزارت خارجه در حال تلاش برای حل و فصل این موضوع است و امیدواریم این تلاش‌ها از فعال‌سازی مکانیسم ماشه جلوگیری کند.

وی با بیان اینکه ایالات متحده تا امروز سخت‌ترین تحریم‌های خود را علیه ملت ایران اعمال کرده است، گفت: ضمانت اجرایی تحریم‌های سازمان ملل نسبت به تحریم‌های آمریکا کمتر است و بنابراین اثر فعال شدن مکانیسم ماشه نیز از تحریم‌های آمریکا کمتر خواهد بود. در واقع بار روانی مکانیسم ماشه بیشتر از چکاندن ماشه است.

این نماینده مجلس یادآور شد: معتقدم اگر میان ملت ایران همدلی وجود داشته باشد و یک صدای واحد از جمهوری اسلامی ایران در فضای بین‌الملل شنیده شود، می‌توانیم مانند جنگ ۱۲ روزه در حل این مشکل هم موفق شویم.‌

فضاسازی سوداگران برای ورود هیجانی مردم به بازار ارز

در روزهای اخیر، گروهی از فعالان غیررسمی بازار ارز با بهره‌برداری از فضای خبری ناشی از تحولات خارجی، دست به فضاسازی در شبکه‌های اجتماعی و کانال‌های غیررسمی زده‌اند. هدف از این فضاسازی، تحریک مردم و سرمایه‌های خرد برای ورود ناگهانی به بازار ارز است؛ بازاری که به اعتقاد کارشناسان، اساساً ظرفیت جذب این حجم از تقاضای هیجانی را ندارد و تحت تأثیر چنین موج‌هایی، به‌طور موقت ملتهب می‌شود.

محمدرضا حسینا، رئیس مجمع فعالان اقتصادی با اشاره به افزایش نرخ ارز در چند روز گذشته، گفته است: به دلیل التهاب‌های سیاسی که ناشی از فعال شدن مکانیسم ماشه به وجود آمده، بازار ارز ملتهب شده و نرخ دلار در بازار غیررسمی به بالای ۱۰۰ هزار تومان رسیده است اما این افزایش نرخ ارز توجیه اقتصادی ندارد، چرا که فروش نفت ایران همچون گذشته ادامه دارد و تقاضای جدیدی هم شکل نگرفته است.

وی افزود: بانک مرکزی از قبل پیش‌بینی‌هایی برای جلوگیری از آثار احتمالی فعال شدن مکانیزم ماشه انجام داده و طی سال گذشته ذخایر طلای خود را تقویت کرده است. پشتوانه طلای بانک مرکزی می‌تواند ابزار مناسبی برای کنترل بازار ارز و طلا باشد و به حفظ ثبات بازار کمک می‌کند.

رئیس مجمع فعالان اقتصادی با اشاره به اینکه در سال‌های گذشته و با افزایش تنش‌های سیاسی در سطح جهانی، نه تنها بانک مرکزی کشورمان، بلکه بسیاری از بانک‌های مرکزی کشورها ذخایر طلای خود را افزایش داده‌اند، گفت: افزایش ذخایر طلا به کشورها کمک می‌کند که ثبات اقتصادی خود را در مقابله با تنش‌های سیاسی حفظ کنند و در واقع افزایش ذخایر طلا به نوعی اقتصاد را در برابر بحران‌های سیاسی بیمه می‌کند.

وی اظهار کرد: با تشدید التهاب‌های سیاسی در کشور، برخی سوداگران ارز با هدف نوسان‌گیری با سرمایه زیاد به بازار ارز ورود کرده‌اند، تا با تشدید هیجانات و ایجاد تشنج روانی در بازار ارز، بازدهی خود را حداکثر کنند.

وی تاکید کرد: در چنین شرایطی، سفته‌بازان و دلال‌ها عملاً بر بستر اخبار خارجی سوار می‌شوند و با ایجاد شایعه و سناریوسازی، تقاضای غیرمولد را افزایش می‌دهند. این سازوکار روانی در بسیاری از کشورها تجربه شده و معمولاً تا چند هفته ادامه پیدا می‌کند، اما اثرات آن با شفاف‌سازی و مدیریت ارزی قابل مهار است.‌

واقعیت نرخ ارز را بازار تعیین می‌کند، نه شعارهای سیاست‌گذاران

در سال‌های اخیر، نرخ ارز در ایران همواره تحت تأثیر ترکیب پیچیده‌ای از عوامل داخلی و خارجی تغییر کرده است. این عوامل شامل تراز تجاری، سیاست‌های ارزی بانک مرکزی، نرخ تورم، سطح نقدینگی و البته انتظارات فعالان اقتصادی بوده است. کارشناسان تأکید دارند که در نهایت، عرضه و تقاضای واقعی ارز در بازار تعیین‌کننده سطح پایدار نرخ خواهد بود، نه صرفاً مواضع یا بیانیه‌های سیاسی.

در همین رابطه فرشاد پرویزیان به خبرنگار مهر می‌گوید: حتی در نبود تحریم‌ها و مکانیزم ماشه، ساختار اقتصادی ایران با تورم مزمن روبه‌رو است، زیرا چرخه ورود درآمد نفتی به بودجه و تبدیل آن به ریال از طریق بانک مرکزی، موجب خلق نقدینگی و شکل‌گیری «هسته سخت تورم» می‌شود.

وی توضیح داد: دولت دلارهای نفتی را به بانک مرکزی می‌دهد و معادل ریالی آن را دریافت می‌کند، که این فرایند همواره نقدینگی را افزایش می‌دهد.

وی افزود: هرگاه کسری بودجه تشدید شده، دولت با بالا بردن نرخ تسعیر ارز، «فنر ارزی» را آزاد کرده و نرخ دلار جهش یافته است.

پرویزیان گفت: تخصیص ارز ارزان به واردکنندگان در کوتاه‌مدت کمبود کالا را رفع می‌کند، اما در بلندمدت به تولید داخلی ضربه می‌زند و وابستگی به واردات را افزایش می‌دهد.

وی افزود: با تحریم یا کاهش درآمد ارزی، این وابستگی، تورم مضاعف ناشی از کمبود عرضه داخلی را به‌دنبال دارد.

او تصریح کرد: نرخ واقعی ارز همان رقمی است که از تعامل عرضه و تقاضا در بازار حاصل می‌شود و اگر کسی معتقد است نرخ کنونی واقعی نیست، باید دارایی‌های خود را به همان نرخ بفروشد.

وی با انتقاد از مداخلات بانک مرکزی گفت: این نهاد با تعیین نرخ‌های دستوری و نظام چند نرخی، بستر ایجاد رانت، قاچاق و بی‌اعتمادی را فراهم می‌کند.

پرویزیان افزود: فعال شدن مکانیزم ماشه مسیر تجارت را طولانی‌تر و هزینه مبادلات را چندبرابر می‌کند و همین آگاهی در میان فعالان اقتصادی، انتظارات تورمی را تقویت می‌کند.

وی انتقاد کرد که اظهارات نسنجیده برخی مسئولان، این انتظارات را شعله‌ورتر کرده و هزینه‌های تازه‌ای به کشور تحمیل می‌کند.

او گفت: استقلال به معنای قطع رابطه با جهان نیست و بدون تعامل اقتصادی، مشکلات داخلی حل نخواهد شد.

وی تأکید کرد: اداره اقتصاد باید به اقتصاددانان سپرده شود و نیروهای امنیتی وظیفه خود را در حوزه امنیت انجام دهند، چرا که جابه‌جایی این نقش‌ها منجر به ناکارآمدی در هر دو حوزه می‌شود.

پرویزیان در پایان افزود: کنار گذاشتن عقل و دانش، آفت اداره کشور است و همان‌گونه که فردوسی گفته است: «به یزدان که گر ما خرد داشتیم».

وی گفت: حتی اگر مکانیسم ماشه به‌طور کامل اجرایی شود، فرآیند اثرگذاری آن بر تجارت خارجی ایران تدریجی است. اگر صادرات نفتی و غیرنفتی کشور طبق روال فعلی ادامه پیدا کند و منابع ارزی در دسترس بانک مرکزی باشد، امکان تثبیت نرخ ارز در محدوده منطقی وجود دارد. مشکل اصلی زمانی پیش می‌آید که جامعه تحت تأثیر خبر، به شکلی همگانی به سمت خرید ارز حرکت کند و تعادل کوتاه‌مدت بازار به هم بخورد.‌

افزایش نرخ دلار جنبه روانی دارد

آمارهای غیررسمی از حجم معاملات روز گذشته در بازار آزاد نشان می‌دهد بخش قابل توجهی از خریدهای انجام‌شده، از سوی افرادی بوده که پیش‌تر برنامه یا نیازی برای خرید ارز نداشتند. این توسعه ناگهانی تقاضا، بیش از هر عامل اقتصادی دیگری، ریشه در نگرانی و فشار روانی ناشی از فضای رسانه‌ای داشته است.

بررسی داده‌های میدانی نیز نشان می‌دهد که میزان عرضه اسکناس دلار در بازار تغییری محسوسی نکرده و این رشد قیمت، عمدتاً به دلیل غلبه تقاضای لحظه‌ای بوده است؛ تقاضایی که معمولاً پس از فروکش هیجانات، از بازار خارج می‌شود.

مروری بر تحولات ارزی یک دهه گذشته نشان می‌دهد که بارها چنین موج‌های روانی ایجاد شده و پس از مدتی فروکش کرده است. برای نمونه، در سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۹ نیز اخبار سیاسی و تحریمی مشابه باعث جهش کوتاه‌مدت نرخ ارز شد، اما با مداخله بانک مرکزی، تثبیت انتظارات و بازگشت آرامش به فضای روانی، نرخ دلار بخشی از رشد خود را از دست داد.

در همان دوره‌ها، کسانی که بدون تحلیل و صرفاً بر اساس جو روانی وارد بازار شده بودند، در نهایت با ضرر از آن خارج شدند. این تجربه‌ها موید آن است که هیجان‌زدگی بزرگ‌ترین آسیب را به سرمایه‌های خرد وارد می‌کند.

نقش رسانه‌ها در کاهش اثرات روانی

کارشناسان بر این باورند که رسانه‌های داخلی می‌توانند با اطلاع‌رسانی شفاف، ارائه تحلیل‌های کارشناسی و پرهیز از بازنشر شایعات، نقش مهمی در آرام‌سازی فضای روانی بازار ایفا کنند. در شرایطی که شبکه‌های اجتماعی به‌سرعت اخبار را درستی یا نادرستی‌اش منتشر می‌کنند، کانال‌های رسمی خبری باید مرجع اصلی و معتبر برای کسب اطلاعات دقیق باشند.

در مجموع، کارشناسان معتقدند اقدام اخیر سه کشور اروپایی در فعال‌سازی مکانیسم ماشه، بیش از آنکه تهدید فوری اقتصادی باشد، ابزار فشار روانی و سیاسی است. آنچه امروز باعث حرکت نرخ دلار شده، بیش از هر چیز، واکنش هیجانی بخش‌های مختلف بازار است که زیر سایه فضاسازی سوداگران شکل گرفته است.

تجربه نشان داده که بازار ارز ایران، هرچند حساس به اخبار، اما در نهایت تابع واقعیت‌های اقتصادی است. این واقعیت‌ها، در شرایط فعلی، تغییر بنیادینی نکرده‌اند و به همین دلیل، استمرار افزایش نرخ ارز بدون پشتیبانی از عوامل واقعی، بعید به نظر می‌رسد.

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات بینندگان