کد خبر: ۵۰۹۳۳
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۹

چرا ایران هنوز در صنعت نفت خام فروش است؟

در دل لوله‌هایی که از میدان‌های نفت و گاز ایران به سوی پالایشگاه‌ها و بنادر کشیده شده‌اند، ثروتی عظیم جریان دارد؛ اما نبود حلقه‌های پایانی زنجیره ارزش، موجب از دست رفتن سرمایه کلان می شود.
 

به گزارش قلم نیوز و به نقل از خبرگزاری مهر، وقتی در سال ۱۲۸۷ خورشیدی، نخستین چاه نفت در مسجدسلیمان فوران کرد، هیچ‌کس نمی‌توانست حدس بزند که این مایع سیاه و بدبو روزی به مهم‌ترین منبع درآمد کشور تبدیل شود. در آن روزها، نفت تنها یک کالای صادراتی تازه‌وارد بود که ایران، مثل بسیاری از کشورهای دیگر، به شکل خام به جهان می‌فروخت؛ بهایی در برابر هزاران تن تجهیزات وارداتی و وابستگی به بازارهای خارجی.

دهه‌ها گذشت، قراردادها و تحولات سیاسی آمدند و رفتند، اما یک چیز ثابت ماند: سهم بزرگ خام‌فروشی در سبد انرژی ایران. این خام‌فروشی اگرچه در کوتاه‌مدت درآمدهای سرشاری به خزانه واریز کرده، اما بلندمدت، همچون خانه‌ای است که بر شن ساخته شده باشد؛ با کوچک‌ترین لرزش قیمت نفت، سقف فرو می‌ریزد.

چرا زنجیره ارز نفت در ایران کامل نیست؟

اینجا نقطه‌ای است که مفهوم «زنجیره ارزش» اهمیت پیدا می‌کند. زنجیره ارزش یعنی مسیری که یک ماده خام طی می‌کند تا به محصولاتی با ارزش افزوده بالا تبدیل شود. در صنعت نفت و گاز، این زنجیره می‌تواند از همان لحظه‌ای آغاز شود که نفت از چاه بیرون می‌آید یا گاز از زیرزمین آزاد می‌شود، و تا تولید سوخت هواپیما، مواد پتروشیمی، پلیمر، یا حتی صنایع پایین‌دستی مثل خودرو، لوازم خانگی و داروسازی ادامه داشته باشد.

بزرگی این زنجیره را می‌توان با یک مثال دید؛ یک بشکه نفت خام، اگر مستقیم فروخته شود، تنها قیمت روز بازار را نصیب کشور می‌کند. اما همان بشکه، اگر در پالایشگاه به فرآورده تبدیل شود، ارزشش چندین برابر می‌شود. و اگر آن فرآورده به مواد شیمیایی پایه یا فرآورده‌های نهایی صنعتی بدل گردد، سود نهایی ممکن است چند ده برابر قیمت اولیه بشکه خام باشد.

با این حساب، چرا این زنجیره در ایران کامل نیست؟ پاسخ را باید میان صفحات بودجه، تصمیمات لحظه‌ای و پروژه‌های نیمه‌تمام جست‌وجو کرد. توسعه یک میدان نفتی یا گازی، سرمایه‌گذاری کلانی می‌خواهد. اما توسعه صنایع پایین‌دستی و تکمیلی در کنار آن، نیاز به برنامه‌ریزی بلندمدت و هماهنگی دقیق دارد. اغلب، این دو مسیر در ایران همزمان پیش نرفته‌اند. پروژه‌های بالادستی افتتاح می‌شوند، اما صنایع پایین‌دستی مرتبط ماه‌ها یا سال‌ها بعد ساخته می‌شوند، یا اصلاً ساخته نمی‌شوند.

این جدایی، مثل ساختن جاده‌ای است که به هیچ کجا ختم نمی‌شود. نتیجه آن، صادرات خام و هدررفت منابع است. سوزاندن گازهای همراه در فلرها شاید ملموس‌ترین نمونه از این هدررفت باشد؛ گازهایی که می‌توانستند به خوراک نیروگاه‌ها، صنایع پتروشیمی یا حتی صادرات سودآور بدل شوند، در آسمان دود می‌شوند.

تحریم یا کمبود فناوری

در کنار این، تحریم‌ها هم نقشی جدی در کمبود فناوری و سرمایه‌گذاری خارجی داشته‌اند. پروژه‌هایی که به فناوری حفاری عمیق یا فرآورش پیشرفته نیاز دارند، ناچار شده‌اند یا با تجهیزات قدیمی کار کنند یا با تأخیرهای طولانی پیش بروند. اما حقیقت این است که حتی بدون تحریم هم، نبود یک نقشه راه منسجم باعث کندی پیشرفت بوده.

از سوی دیگر، جهان پرشتاب حرکت کرده است. نروژ، که ذخایر نفت و گاز محدودی نسبت به ایران دارد، از دهه‌ها پیش استراتژی «توسعه همزمان» را اجرا کرده است: دست زدن به استخراج، پالایش و صنایع شیمیایی مرتبط همه در یک بسته. نتیجه این شده که امروز، وقتی قیمت جهانی نفت افت می‌کند، اقتصاد نروژ چندان آسیب نمی‌بیند، چون سود صنایع پایین‌دستی و صادرات محصولات فرآوری‌شده، کاهش درآمد نفت خام را جبران می‌کند.

برای ایران، تکمیل زنجیره ارزش یک الزام اقتصادی و امنیتی توأمان است. در بعد اقتصادی، این تکمیل می‌تواند میلیاردها دلار درآمد اضافه ایجاد کند و صدها هزار شغل در مناطق مختلف کشور بسازد. در بعد امنیتی، زنجیره کامل ارزش یعنی اینکه وابستگی به صادرات خام کمتر شود و تلاطم‌های بازار جهانی کمتر به اقتصاد ملی آسیب بزند.

اما رسیدن به این نقطه، نسخه ساده‌ای ندارد. نیاز به سرمایه، فن‌آوری و مهم‌تر از همه ثبات سیاست‌گذاری دارد. باید پروژه‌های بالادستی و پایین‌دستی با هم پیش بروند، یعنی قبل از آغاز استخراج، صنایع تکمیلی و بازار فروش محصولاتشان برنامه‌ریزی شده باشند.

چرا زنجیره ارزش دز صنعت نفت مهم است؟

کشوری که امروز بتواند هر قطره نفت و هر مترمکعب گاز را به محصولی با ارزش بالا تبدیل کند، فردا می‌تواند در بازار جهانی انرژی حرف اول را بزند. تکمیل زنجیره ارزش در صنعت نفت و گاز ایران، اگرچه چالش‌های سیاسی، اقتصادی و فنی دارد، اما مسیر آن کاملاً روشن است. این مسیر باید از دفترهای برنامه‌ریزی و نشست‌های سیاست‌گذاران آغاز شود و به کارخانه‌ها، پالایشگاه‌ها و اسکله‌هایی ختم گردد که به جای خام، محصول صادر می‌کنند.

روزی را تصور کنید که در جنوب‌غربی ایران، در همان جایی که امروز مشعل‌ها شعله می‌کشند، کارخانه‌هایی کار می‌کنند که خوراکشان همان گازهای همراه است. جایی که به جای دود در آسمان، محصول در کشتی‌ها بار می‌شود. آن روز، درآمد نفت و گاز ایران دیگر فقط به استخراج وابسته نخواهد بود، و این، آغاز یک فصل تازه برای اقتصاد کشور خواهد بود.

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات بینندگان