دليل نافرجام ماندن كودتا را بايد اقدام بموقع رجب طيب اردوغان، رئيسجمهور تركيه، در مديريت شرايط و همراهي مردم با او دانست.اردوغان درنظر هوادارانش، يك چهره كاريزماتيك به شمار ميرود. او توانسته طي مدتي كه قدرت را در دست داشته، از بحرانهاي متعدد عبور و براي خود جايگاه خوبي در ميان مردم ايجاد كند. فارغ از ويژگيهاي فردي اردوغان، حزبي كه او رهبرياش را بهعهده دارد نيز حزبي است قدرتمند با هواداران زياد.
فردي كه در حزب رشد ميكند و در نهايت به رأس ساختار حزب ميرسد، با گذر زمان پختهتر هم ميشود. اتفاقات اخير تركيه نشان داده اردوغان پختهتر از گذشته عمل ميكند. در جريان ساقطكردن جنگنده روسيه، اردوغان در ابتدا تصميم گرفته بود حتي به قيمت ضربهديدن اشتغال و گردشگري كشورش، در مقابل روسها بايستد. برخي انتقاد ميكنند كه چرا او اكنون از موضع اوليه خود كوتاه آمده و در مقابل روسيه عذرخواهي كرده است. اين خود نشاندهنده عملگرا بودن اردوغان است.
در ماجراي كودتاي اخير هم شاهد بوديم كه اردوغان در گفتوگوي كوتاهي كه با شبكه تلويزيوني سيانان ترك داشت و در پيامي كه از طريق اين شبكه براي مردم ارسال كرد، از آنها خواست براي مقابله با جريان كودتا به خيابانها بريزند؛ درخواستي كه با پاسخ مثبت مردم روبهرو شد. در نهايت، حضور مردم در خيابانها مانع به نتيجه رسيدن كودتا شد. اين نشاندهنده رهبري كاريزماتيك اردوغان در ميان مردم و تأثيرگذار بودن فضاي اجتماعي تركيه بر جريانهاي سياسي اين كشور است.
اردوغان را بايد يك جريان دانست؛ جرياني به نام حزب عدالت و توسعه. در واقع، جريان حزب عدالت و توسعه است كه اردوغان را به چنين جايگاهي در جامعه تركيه رسانده است. اين دو در نگاهي كلانتر، با يكديگر در تعامل هستند؛ هم رهبر به حزب شخصيت ميدهد و هم حزب به رهبر. فضاي سياسي تركيه طي اين سالها دستخوش اتفاقات مختلفي بوده اما خوب يا بد، از وقايع پارك گزي تا به امروز، يعني كودتاي نيروهاي ارتش، اين اردوغان و حزب عدالت و توسعه بودهاند كه موفق شدهاند وضعيت را كنترل كنند و تركيه را از ميانه بحران بيرون بكشند.
نكتهاي كه در كودتاي ديروز مغفول مانده اين است كه همه اين اتفاقات در محدوده شهر استانبول متمركز بود. فراموش كردهايم كه پايتخت سياسي تركيه، شهر آنكارا است، نه استانبول. تمركز نيروهاي كودتاكننده در استانبول از نخستين ساعات آغاز كودتا نشان داد كه آنها نماينده كل ارتش تركيه نيستند و تنها بخشي از ارتش دست به اين اقدام زده است. در مقابل، مردم تركيه نهتنها در استانبول، بلكه در ديگر شهرهاي اين كشور هم به خيابانها ريختند و از دولت حمايت كردند.
حتي حاميان احزاب اپوزيسيون هم با كودتاي نيروهاي ارتش مخالفت كردند. اين كودتا برخلاف كودتاهاي قبلي، هم از جانب بخشي از ارتش و نه تمام ارتش انجام شد، هم حمايت مردم تركيه را نداشت. علاوه بر اينها، مردم تركيه ابزاري در دست داشتند به نام رسانه. رسانههاي جريان اصلي و رسانههاي اجتماعي همانطور كه براي دولتها در قلمرو حاكميتيشان مشكل ايجاد ميكنند، در جاي ديگر ميتوانند براي عبور از بحران به كمك دولتها بيايند.
فضاي فرهنگي كشورهاي جهان ازجمله تركيه، با فضاي يك يا 2دهه قبل متفاوت است. ديگر از آن فضاي بسته، متصلب و يكسويه گذشته خبري نيست. ارتشهاي جهان هم در گذشته يكسويه و براساس دستور صادره از سوي مافوق خود عمل ميكردند. اكنون باز شدن فضاي جوامع به بازشدن فضاي ارتشها هم منجر شده است. همانطور كه جامعه تركيه، جامعه 2دهه گذشته نيست، ارتش امروز تركيه نيز ديگر آن ارتش بسته قبل نيست.
اردوغان در پي شكست كودتا بهطور حتم قدرتمندتر خواهد شد، اما شرايط بهوجود آمده در پي كودتا را نبايد شرايطي براي قدرتگيري بدون حد و مرز او دانست. حضور دو عامل حزب و پارلمان مانع آن خواهد شد كه اردوغان دست به اقدامات بدون محدوديت بزند. حزب عدالت و توسعه اجازه نخواهد داد اعتماد مردم بهخاطر اقدامات بيمحاباي اردوغان از دست برود. همزمان، پارلمان تركيه كه داراي احزاب قوي است و يكي از پيشرفتهترين پارلمانهاي منطقه است، بهطور حتم مانع اقدامات بدون چارچوب رئيسجمهور اين كشور در فضاي پس از كودتا خواهد شد.