تحقيقاتِ 15 سالۀ يک استاد روانشناسي نشان ميدهد رها شدن از کينهها، سلامت جسمي و رواني افراد را افزايش ميدهد.
دکتر لورن توسِن، استاد کالج لوتر در ايالتِ آيوواي امريکا پس از سالها مطالعه بر روي موضوعاتي نظير اضطراب، مقابله با سختيها و بخشش، از نقش مهم گذشتن از کينهها در «پاکسازي» بدن و روان از مشکلات ناشي از تجربههاي دردناک خبر داده است.
اين پژوهشگر در گفتوگو با وبسايت خبريِ «گلوبال نيوز» گفت: «ما دريافتيم افرادي که بخشندهتر هستند، بدون در نظر گرفتن شرايط موجود، در قبال بسياري از مسائل و افراد زيادي از خود بخشش نشان ميدهند و بنابراين خبري از تأثير منفي اضطراب بر سلامتِ آنها نيست. ما همواره ميپرسيم با وجود اين همه اضطراب در زندگي ما، چطور ميتوان آن را کاهش داد، يک حکمت قديمي در اين باره وجود داد- ميبايست نسبت به خود، ديگران و شرايط سخت، بخشش نشان دهيم.»
توسن هشدار داد که اگر انسان فاقد فضيلت بخشش باشد، مقاومتش دربرابر امور منفي در زندگي کاهش مييابد و در نهايت افزايش اضطراب تأثير منفي بسياري بر سلامت جسمي و رواني فرد خواهد گذاشت.
اين استاد سرپرستيِ گروهي از پژوهشگران را برعهده داشته است که به بررسي حدود 150 داوطلب پرداخته و از آنها دربارۀ ميزان بخشش در زندگي سوال کردهاند.
اين گروه تحقيقاتي سپس به بررسي ميزان اضطراب انباشته شده از 100 مسألۀ مختلف زندگيِ اين افراد، از جمله مشکلات مالي، جدايي عاطفي و طلاق، مرگ عزيزان و وقايع آسيبزاي ديگر پرداختند.
در نهايت سلامت جسماني و رواني اين افراد با توجه به پاسخ داوطلبان به پرسشهايي دربارۀ علائم افسردگي، احساس بيارزش بودن، استرس و غم بررسي شد. از اين افراد همچنين دربارۀ ميزان ابتلايشان به سرماخوردگي، درد، مشکلات خواب و خستگي و ديگر بيماريهاي جسمانيِ مرتبط با اضطراب سؤال شد.
توسن گفت: «ما به بررسيِ ارتباطِ ميان اضطراب، بخشش و سلامت پرداختيم و همانطور که انتظار داشتيد، دريافتيم که اضطراب براي سلامت رواني و جسماني مضر و بخشش براي آن مفيد است.»
اين استاد افزود بايد در نظر گرفت که وجود ميزاني از اضطراب در زندگيِ هر فردي ضروري است چرا که انسان را براي تطبيق با موقعيتهاي چالشآفرين آماده ميکند.
به گفتۀ توسن، گاهي اين اضطراب طولانيمدت ميشود، مانند مديريت يک پروژۀ دشوار و پرمخاطره در محل کار. در چنين شرايطي اضطراب مزمن ايجاد ميشود و اين موضوع شادي را از زندگي شما ميگيرد و مضر است.
وي افزود: «عدم توانايي در بخشيدن، بسيار شبيه به اين موقعيت است. هنگامي که اتفاق بدي ميافتد و شخصي با ما بد رفتاري ميکند، ممکن است خود اتفاق در طول مدت کمي رخ داده باشد، اما آنچه شما پس از اين موضوع تجربه ميکنيد، ميتواند چند دهه ادامه يابد.»
وي گفت: «هنگامي که قادر به بخشيدن باشيد، اين موضوع باعث از بين بردن علائم ناگواري ميشود که اضطراب ناشي از کينه بر جسم و روان شما به جا گذاشته است. هنگامي که کاري را به اتمام ميرسانيد که ماهها است روي دست شما مانده، احساس سبکي ميکنيد. بخشيدن دقيقاً همين حالت را دارد و همين احساس سبکي را به ميزان بسياري بيشتري به شما ميبخشد.»
چگونه ببخشيم؟
توسن با اذعان به اينکه بخشيدن کار دشواري است، راهکارهايي نيز براي کسب اين فضيلت پيشنهاد کرده است:
يک محيط مثبت خلق کنيد: اگر در گردبادي از امور منفي باشيد، نميتوانيد روند بخشش را آغاز کنيد. توسن از اين گردباد با عنوان طوفانِ شني ياد ميکند که شما را دفن ميکند. وي معتقد است نبايد با اتکا به راهحلهاي کوتاه مدتي مانند چُرتزدن و ... با اين شرايط مقابله کرد، بلکه بايد به راهحلهاي بلندمدتتري نظير شرکت در کلاسهايي که بدان علاقه داريد يا سفر به نقطهاي آرام و دوردست رو آورد. اين موضوع باعث ميشود دست از انديشيدنِ چندباره دربارۀ فرد يا اتفاقِ منفي برداريد و يک «حلقۀ بازخوردِ مثبت» ايجاد کنيد.
فکر کنيد که بخشش چه معنايي براي شما دارد: بدانيد که بخشش را براي خودتان انجام ميدهيد، نه کس ديگر. الزاماً نبايد با کسي که در اين فرآيند به شما صدمه زده است، آشتي کنيد. گاهي بدترين اقدام همين است و ميتواند وضع را بدتر کند.
همدلي، تواضع و قدرداني داشتن: توسن از اين سه ويژگي به عنوان سه رکن اصليِ بخشش ياد ميکند. شما هم انسان هستيد و ممکن است به ديگران صدمه بزنيد. به خودتان يادآوري کنيد که شما نيز روزي اميد به بخششِ ديگران خواهيد داشت.
ما در افکار خود اغلب فردي را که به ما صدمه زده است را تحقير و به وي توهين ميکنيم. سعي کنيد که خود را جاي آن فرد بگذاريد و از منظر آنها به موضوع نگاه کنيد.
در نهايت بکوشيد که براي آنچه در اختيار داريد، قدردان باشيد.