نادر ترکمانی -نویسنده و کارگردان سینما- به بهانهی انتشار خبرهای چند روز گذشته درباره واگذاری کتابخانههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به وضعیت دیگر زیر مجموعههای کانون از جمله بخش سینمایی اشاره و اظهار کرد: وضعیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بخصوص بخش سینمایی آن به دلیل آنکه آغازگر جریان پیشرو سینمای کودک در ایران بوده، چندین سال است که برای سینماگران محل پرسش بوده و هنوز هم است اما تاکنون از هیچ مدیری پاسخی نگرفتهایم.
او افزود: این مجموعه با نتایج درجه یک خود منجر به معرفی سینمای ایران به جهان و شکلگیری و پرورش بسیاری از سینماگران توانا و اندیشمند شد. کاری که در کانون انجام شده، به قدری بوده که آموزش و پرورش حتی یک درصد آن را با این همه نیرو و بودجه هرگز نتوانست انجام دهد. آموزش و پرورش در این سالها بیشتر مسئولیت بخش آموزش را برعهده داشت ولی در بخش پرورش ناموفق بود و این آیتم چسبیده به واژه آموزش در این وزارتخانه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دنبال میشد. پرورش فکر و اندیشه در کودکان به طرق مختلف در این نهاد اتفاق افتاد.
کارگردان فیلمهای «گورداله» و «خاله سوسکه» با تاکید براینکه اگر یک تاریخنگاری در کانون انجام شود، حتماً به نتایج قابل توجهی میرسیم ادامه داد: در حوزه فعالیتهای سینمایی بسیاری از هنرمندان این شاخه میتوانند درباره آن صحبت کنند هر چند یکی از بزرگان این رشته یعنی آقای عباس کیارستمی را از دست دادیم و او یکی از کسانی بود که در این کانون پرورش یافت و رویکرد آن را در آثار خود هم به جا گذاشت.
ترکمانی گفت: اینکه میگویم کانون پرورش فکری بویژه بخش سینما در سالهای گذشته محل بحث بوده به این دلیل است که کانون پرورش فکری به نکات و ظرایفی دسترسی پیدا کرده بود که سالها پیش با همان رویه توانست جریان سینما، نمایش، کتابخانه، پرورش و بازیهای فکری و عناوین دیگر را در کمک به مسیر رشد اندیشه بچهها به راه اندازد و آنها را در سیاستگذاری خود قرار داده بود اما عجیب است که سعی کردند این مجموعه توانمند را روز به روز ضعیفتر کنند. کاری که با کانون کردند درست مثل این است که یک فرد باتجربه را در انباری بگذارند. واقعا جای پرسش است که چه اتفاقی در کانون افتاده است و چرا کانونی که در هر بخش نمرهاش ۲۰ بود، به از دست دادن تمام قابلیتهایش محکوم شد.
این فیلمساز با اشاره به اینکه طرح جداسازی کتابخانههای کانون تیر خلاص خواهد بود، بیان کرد: در همه جای دنیا کتابخوانی بحث اولیه در حوزه فرهنگی برای کودکان است و آنوقت ما در اینجا با وجود بیش از ۱۷ میلیون کودک در کشور که نسل آینده این مملکت هستند، با یک سرمایه ارزشمند اینطور برخورد میکنیم. متاسفانه کانون پرورش فکری در سینما هم کاملاً عقب کشیده و این عقب کشیدن آسیبهای جبرانناپذیری را به سینمای کودک وارد کرده است. ما در آسیب شناسی رکود سینمای کودک و نوجوان یکی از عوامل جدی را متوقف شدن فعالیتهای سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میدانیم چون اگر کانون با همان روندی که شروع کرده بود، کار را ادامه میداد سینمای کودک و نوجوان ما الان تراز اول بود، یعنی حتی خوب و متوسط هم نه بلکه در جایگاهی بالا قرار داشت ولی متاسفانه هیچکدام از سینماگران کودک هیچ وقت به پاسخ این سوال نرسیدند که چرا کانون به این روز افتاد؟!
ترکمانی گفت: اساساً در هر جامعه برای رسیدن به رشد و بالندگی، افراد توانمند را در موقعیتهایی قرار میدهند که هم جامعه و هم افراد پیرامون، از توانایی و تجربههای آنها بهرهمند شوند تا جامعه نیز مسیر فرهنگی خود را پربارتر پیش ببرد اما متاسفانه در اینجا معکوس اتفاق میافتد و یک تمایل عجیب برای رفتن به سمت قهقرا دیده میشود. این مسیر، تخریب را به وجود میآورد و کانون پرورش فکری در بخش هایی به سمت این مسیر حرکت می کند که البته این وضعیت را در جاهای دیگری هم میتوان مشاهده کرد. مثلا در حوزه فیلم کودک و نوجوان، جشنواره فیلم کودک تنها چراغی بود که نشان از حضور سینمای کودک در کشور را داشت ولی این رویداد بینالمللی الان وضعیتی بلاتکلیف دارد و آخرین پیگیریهایی که من شنیدم این بوده که جشنواره به صورت دوسالانه و غیر رقابتی برگزار شود. اینها خبرهای خوبی نیستند و کسانی که در تمام این سالها کار کرده و تجربه اندوختهاند نسبت به این مسائل اعتراض دارند.
این سینماگر در پاسخ به اینکه چه پیشنهادی برای احیای بخش سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ارائه میدهد گفت؛ کانون باید به رویه و سیاستگذاری سابق خود برگردد و آن را ادامه دهد؛ یعنی قبلا فیلمهای خوب با بودجههای خوب حمایت می شدند. آن زمانی که اصلا بحث اتاق فکر مطرح نبود، در کانون پرورش فکری چنین چیزی وجود داشت و در همان اتاق فکر بود که آثار سینمایی و بعدتر نمایشهای مناسب کودکان شکل میگرفت.
نادره ترکمانی در پایان تاکید کرد: کانون خالی از برنامهریزی نیست که برای احیای آن احتیاج به برنامهریزی تازه داشته باشیم. کانون در ذات خود برنامههای مناسب را داشته و دارد. کانون از سالها قبل که به این نتیجه رسید باید کتابخانههای سیار را در مناطق متعدد کشور راهاندازی کند، یک پیشرو بود و الان پیشنهاد برای احیای آن چه میتواند باشد ، جز اینکه بگذاریم کانون به روح قبلی خود برگردد؟ ما نباید شریانهای خونی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را ببندیم. باید راه نفس آن را باز کنیم تا دوباره رشد کند. کانون هنوز یک موجود زنده است و میتواند به حیات خود ادامه دهد بویژه آنکه اگر با پدر و مادرهای هم نسل من یا بزرگتر صحبت کنید، متوجه میشوید تنها جایی که آنها با خیالی آسوده اجازه میدادند فرزندانشان به کتابخانه آنجا و دیدن آثارش بروند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود چون نگرانی بابت آنچه در اختیار فرزندانشان قرار میگرفت نداشتند. اینجا کانون «پرورش فکری» کودکان بود و چقدر این نام زیبنده چندین مجموعهای بوده است.