تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
دکتر سجاد انتشاری طی یادداشتی به بررسی وضعیت کم آبی کشور و جایگاه آب در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخت.
او در این یادداشت نوشت:
«مسئله کمآبی یکی از ابر چالشهای کشور در وضع موجود و به ویژه در سالهای آتی خواهد بود. چنانچه تدابیر مناسبی برای مواجهه و مقابله با ابعاد مختلف این بحران اندیشیده نشود، در آینده نه چندان دور، پایداری سرزمین به صورت جدی در معرض مخاطره قرار خواهد گرفت.
بنابر این موضوع، منابع آب و شیوه نگرش به مدیریت آن به منظور تامین پایدار تقاضاهای آبی کشور از جایگاه ویژهای برخوردار است. در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نیز موضوع منابع آب و شیوه نگرش به مدیریت آنها، اهمیت ویژهای دارد. در این راستا، در تدابیر سند الگو به طور ویژه به مسئله حکمرانی آب در ایران پرداخته است؛ این تدبیر عبارت است از: «برقراری نظام حکمرانی آب کشور بر اساس مدیریت یکپارچه منابع آب در حوضه آبریز و گسترش استفاده از آبهای نامتعارف، با رویکرد مدیریت تقاضا و تخصیص و مشارکت بهرهبرداران در مدیریت چرخه آب».
بر اساس تدبیر سند الگو با توجه به اهمیت بخش آب در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور، لازم است که مدیریت منابع آب کشور به سمت مدیریت یکپارچه منابع آب در حوضه آبریز سوق یابد؛ همچنین استفاده از آبهای نامتعارف مورد توجه جدی قرار گیرد. نکته مهم دیگر که در این تدبیر مورد توجه بوده، تاکید بر مشارکت مردم و بهرهبرداران در مدیریت آب کشور است.
در این راستا رسالهای با عنوان " تدوین چارچوب مدیریت منابع آب در حوضهی آبریز زایندهرود با تاکید بر جنبههای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی" توسط نگارنده به نگارش در آمده است. این پژوهش با تلفیق روش کیفی تئوری زمینهای با رویکرد پویایی، به شناسایی مشکلات سیستم طبیعی در حوضهی زایندهرود پرداخته است. از دید این پژوهش، این مشکلات ریشه در سیستم اجتماعی- اقتصادی دارند و به دلیل افزایش جمعیت، مهاجرت، بالا بودن سرانه مصرف آب، رشد نامناسب صنعت و کشاورزی، توسعهی نامناسب سیستمهای آبیاری تحت فشار و عدم مدیریت الگوی کشت به وجود آمدهاند. همچنین در این مطالعه برای صحتسنجی مدل پویایی سیستم، از آزمونهای ارزیابی ساختار، سازگاری واحدها و تکرار رفتار برای دورهی آماری 1370-1395 استفاده شده و از مدل ایجاد شده برای ارزیابی سناریوهای سیاستی برای دوره 1395-1404 استفاده شده است.
نتایج نشان میدهد صرفاً با اعمال اقدامات کاهش مصرف آب، سیستم منابع آب حوضهی زایندهرود به پایداری نمیرسد. در صورتی که 15 درصد اراضی کشاورزی فعلی کاهش یابد و 30 درصد صنایع جدید که درخواست مجوز نمودهاند راهاندازی شوند، بیکاری به 6 درصد کاهش پیدا میکند، همینطور وضعیت GRP بهبود مییابد، روند کاهش سطح آب زیرزمینی متوقف میشود. با چنین روندی، مصرف خالص آب در سال 1404 به 2400 میلیون متر مکعب میرسد.
در تحقیق حاضر، علاوه بر مدل ارائه شده، درسهایی در طول فرآیند مدلسازی نیز به دست آمده که از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. از جملهی این درس آموختهها عبارتند از اینکه: انتقال آب بین حوضهای به حوضهی زایندهرود، مهاجرت به این حوضه را افزایش داده است و 20 درصد افزایش جمعیت را میتوان ناشی از انتقال آب دانست. بین میزان بارندگی و سطح زیر کشت اراضی کشاورزی دیم و همچنین بین میزان آب رها شده از سد و سطح زیر کشت اراضی کشاورزی آبی همبستگی قوی وجود دارد و ضریب تعیین آنها به ترتیب 0.77 و 0.78 است. از طرفی قیمت هر محصول صیفی با ضریب همبستگی منفی از سطح زیرکشت آن محصول در همان سال اثر میپذیرد و با ضریب همبستگی مثبت بر روی سطح زیر کشت آن محصول در سال بعد اثر میگذارد.»