داریوش مهرجویی نویسنده و کارگردان سینما که زمان تازه اش با عنوان «آن رسید لعنتی» چند روز پیش در نمایشگاه بیست و نهم کتاب تهران رونمایی شد، با اشاره به پیوند و رقابت جدی میان سینما و ادبیات در جهان و ایران گفت: ادبیات ما در حال حاضر غنیتر از سینماست؛ البته سینمایی که الان میبینیم و نه سینمای کلاسیک که جایگاه ارزندهای دارد.
مهرجویی ادامه داد: سینمای امروز همهاش شده بچه بازی و جنگ و جدل و اسپشیال افکتهای مخصوص و یا اینکه شیرجه بزنی توی هوا و معلق بزنی پایین! در این فضا رمان هنوز مدیومی قوی تر از سینماست و راحتتر میتواند به ژرفای درون آدمها نفوذ کند.
وی ادامه داد: ادبیات امری است که در آن ما در آن برعکس سینما دغدغه زمان نداریم. در سینما این محدودیت زمانی هست و باید مواظب بود که زمان کم و زیاد نشود ولی در رمان ما میتوانیم هر چقدر دوست داریم بنویسیم و دنیای خود را ترسیم کنیم.
مهرجویی تاکید کرد: رمان به باور من امروزه تبدیل به رقیب جدی سینما شده است اما متاسفم که خوانندههای آن در ایران دائم در حال کاهش هستند.
وی در همین زمنیه گفت: اینکه چرا ما کم میخوانیم بخش عمدهاش به مساله عمومی بیسوادی بر میگردد، منظورم بیسوادی نسبت به ادبیات و کلمه و واژه است. عدهای این روزها بیشتر دوست دارند سرشان را رها کنند و فکر نکنند تا اینکه برای خواندن وقت بگذارند، واژهها را به هم بچسبانند و سعی کنند معنی عبارات را درک کنند. این فرآیند یعنی مخاطب باید فکرش را به کار بگیرد و ما در این مساله تنبلیم و ترجیح میدهیم به چیزی فکر نکنیم و مثل درخت زندگیمان را ادامه بدیهم و تنها هر چه بیشتر پول در بیاوریم.
مهرجویی در ادامه با اشاره به رمان جدید خود با عنوان «آن رسید لعنتی» گفت: رمان تازه من راجع به همین مساله است. این رمان و «سفر به سرزمین فرشتگان» مکمل هم هستند و هر دو درباره پول و حرص و طمع صحبت میکنند. درباره دنیایی که پول و حرص و طمع بر همه چیز سایه میافکند. در جامعه ما نیز امروز همین وضع حاکم است یعنی پول بر همه چیز حاکمیت پیدا کرده است و رقابتی که بازار و پول ایجاد کردهاند در کنار بروکراسی، روابط انسانی لطیف را کنار گذاشته است.
وی ادامه داد: ما در ادبیات چیزی به نام خود بیانگری ادبی داریم. من در سینما حرفهایم را زدهام اما با واسطه. در ادبیات این حرفها را بدون واسطه میگویم. حرفهایی که من بیشتر از سینمایم در آن دیده میشوم.
مهرجویی در ادامه درباره فعالیت خود در زمینه ترجمه نیز گفت: فعلا چیزی برای ترجمه ندارم. البته خیلی وسوسه شدم که درسهایی که هایدگر درباره نیچه میدهد را ترجمه کنم. کتابهایش را به انگلیسی دارم. اگر فرصت کنم دوست دارم آن را ترجمه کنم.