معمولاً یکی از افتخارات نامزدها در دوره تبلیغات خود وابسته نبودنشان به
احزاب سیاسی است. مستقل بودن یک افتخار است در حالی که نبود احزاب قدرتمند
باعث می شود تا افراد بعد از رای آوری به طور کل در قبال پاسخگویی به
رسانهها و افکار عمومی، بی تفاوت باشند. وضعیت برای دولتمردان به خصوص در
دور دوم که نیاز به رای مردمی ندارند به مراتب بدتر میشود. در واقع عدم
پاسخگویی مسئولان دولتی و حتی تندی کردن با رسانهها به واسطه پاسخگو نبودن
به حزب سیاسی و ترس از عدم مقبولیت مردمی حزب، تبدیل به یک رویه میشود.
نمونه
این مسئله را میتوان در رویکرد مسئولان از جمله وزیر بهداشت و مدیران این
وزارتخانه طی ماه های اخیر دید. از آن سو طی روزهای گذشته عصبانیت
استاندار خوزستان و عدم پاسخگوییاش به مجری شبکه خبر، نمودی از ناقص بودن
دموکراسی در سپهر سیاسی کشور است.
در
واقع استاندار خوزستان در این گفتگوی تلویزیونی همان کاری را کرد که سایر
مسئولان طی چند دهه اخیر انجام میدانند. کلی گوییهایی نظیر اینکه «کارهای
بزرگی انجام شده است» یا ما توانستیم نقاط آسیب دیده را شناسایی کرده و...
همان رفتاری بود که سال ها در رسانه ها می دیدیم.
مدیرانی که همواره جلوی
خبرنگاران پاسخ های آماده برای پرسشهای آماده داشته اند و حالا اگر مجری
یا خبرنگاری سوالی مبتنی بر مطالبه عمومی خارج از مدار سابق بپرسد از کوره
در میرود و مجری را متهم به پریدن وسط حرف خود میکند. هرچند لازم به
یادآوری است که اتفاقا همین رسانه هایی مانند صدا سیما در پرورش روحیه غیر
پاسخگویی مسئولان اثرگذار بوده اند. چنانکه در اکثر مواقع صدا و سیما هم
راستای مسئولان (به خصوص در دولت هایی که به لحاظ سیاسی مطبوع اش بوده است)
سعی در اقناع افکار عمومی از کاستی ها داشته است تا اینکه آن ها را وادار
به پاسخگویی در برابر افکار عمومی کند.
بنابراین
از اتفاق پیش آمده بین مجری شبکه خبر و استاندار خوزستان میتوان کمبودهای
سپهر سیاسی و رسانهای توامانی را دریافت که تبدیل به یک چرخه باطل ضد
مردمسالاری شده است. این چرخه آنقدر قوت گرفته است که حالا کار به دشنام
رسیده و هرگونه نقدی در رسانه های رسمی با برچسبهای گوناگون روبرو میشود.
حال اما
سوال اینجاست که این چرخه رسانه منفعل و مدیر غیر پاسخگو در سپهر سیاسی غیر
حزبی میتواند دوام بیاورد؟ شاید اگر این سوال را در یک دهه پیش می
پرسیدیم پاسخ اش بیشتر به طرف مثبت میل میکرد اما امروز با گسترش شبکههای
اجتماعی حتی اگر آنها را به موازات رسانه های رسمی محدود کرد؛ نمی توان
به این روند ادامه داد. حوزه ارتباطی مردم گسترده شده و بی تردید هر مسئولی
باید برای عملکرد خود نسبت به ماحصل آنچه رخ داده پاسخگو باشد. حتی اگر
وابسته به هیچ حزبی نباشد، قطعاً نشان شخصی و مدیریتیاش آسیب خواهید دید.
در
نهایت اما آنچه مشخص است و بارها تکرار شده، این است که رسانه های رسمی
باید فضای بازتری برای نقد همه جانبه داشته باشند تا آن ها نیز اسیر کلی
گویی های مسئولان نشوند.