با شروع روند انتخابات در
ایران یکی از سؤالاتی که مطرح میشود این است که این روند و مذاکرات ژنو
برای احیای برجام چه تأثیر و تأثر متقابلی میتوانند بر یکدیگر داشته
باشند. اعلام اسامی کاندیداهای تأییدشده توسط شورای نگهبان تا حد زیادی
تکلیف انتخابات را حداقل از نظر سمتوسو روشن کرده است؛ به این معنی که تا
آنجا که به سیاست خارجی مربوط است، هیچ چهره شاخص اصلاحطلب یا اصولگرای
میانهرویی که طرفدار برجام باشد، در بین کاندیداها وجود ندارد.
بهعبارتدیگر رقابت در این دوره بین نامزدهای اصولگرایی است که به درجات
مختلف مخالف یا منتقد برجام هستند.
این امر موجب طرح سؤالاتی در هر دو طرف
مذاکره شده است. در طرف ایران، این سؤال مطرح است که آیا مذاکرات همچنان
بهترتیب سابق باید تا نیل به توافق نهایی ادامه یابد یا بهتر است اجازه
داده شود تا پیروز انتخابات نیز که مجری توافق جدید خواهد بود، بتواند
نظرات خود را در مورد روند مذاکره و توافق نهایی اعمال کند.
اگرچه طرفهای
غربی مذاکرات بیشازپیش به این باور رسیدهاند که در ایران تصمیم در مورد
برنامه هستهای در سطحی بالاتر از رئیسجمهور گرفته میشود و در داخل نیز
بر این گزاره مهر تأیید زده شده است اما بههرحال رئیسجمهور و برخی
اعضای دولت او حداقل در شورای امنیت ملی حضور دارند و حامیان ضدبرجام
رئیسجمهور جدید در مجلس و رسانهها بسیار فعالاند. بنابراین هر تصمیمی در
مورد احیای برجام در فاصله یکی دو ماه قبل از شروع به کار دولت جدید که
باید مجری توافق جدید نیز باشد، میتواند برای سالها به موضوعی
مناقشهانگیز و بهانهای سمج تبدیل شود.
این ملاحظه به نوعی در گذشته نیز
مد نظر قرار گرفت. به این معنی که بعد از مذاکرات اولیه بین ایران و آمریکا
در بهمن و اسفند 1391 در عمان، ادامه کار به بعد از تشکیل دولت جدید در
ایران موکول شد. بنابراین اگرچه حتی یک روز تأخیر در رفع تحریمها به ضرر
مردم است اما چنانچه توافق جدیدی تا قبل از خاتمه کار دولت روحانی در اواسط
مرداد حاصل شود، جریانهای تندرو حداقل در تئوری امکان خواهند داشت تا
مانع شکلگرفتن توافقی مشابه توافق 1394 شوند؛ در غیر این صورت دولت جدید و
حامیان آن در مجلس و رسانههایشان میتوانند همچنان هر مشکلی را به دولت
قبل نسبت دهند و مانند گذشته با تکیه بر ابزارهای تبلیغی گسترده به هر
تحریف و سخن بیپایه در ارتباط با محتوای توافق جدید برای بیاعتبارکردن
دولت قبل متوسل شوند و همچنان در برابر هر کمبودی غیرپاسخگو باشند؛
بنابراین درمورد محتوای توافق با هدف اجتناب از ضررهای بیشتر ضروری است که
به نحوی ملاحظات کاندیداهای اصلی و حامیان تندروی آنها در روند مذاکراتی
ملحوظ شود؛ به این امید که توافق احتمالی دوباره به سوژه جدیدی برای
مناقشات بیانتها مانند چند سال گذشته تبدیل نشود.
یک راهحل برای این
منظور این است که از هماکنون یا حداقل بعد از انتخابات، نمایندهای از سوی
برخی کاندیداهای شاخص اصولگرا در هیئت مذاکرهکننده شرکت داده شود. این
راهحل میتواند ضمن اجتناب از توقف و موکولشدن مذاکرات به بعد از
انتخابات و تشکیل دولت جدید، امکان دهد تا نظرات رئیس دولت آتی نیز در روند
مذاکرات ملحوظ شود. در سوی دیگر، اعلام لیست کاندیداهای تأییدشده در
طرفهای خارجی نیز ممکن است ملاحظات جدیدی را ایجاد کرده باشد. در شرایطی
که در گذشته رسانهها و دولتهای خارجی طی چند دهه از رقابت بین «دو جناح
تندرو و میانهرو» و «حاکمیت دوگانه» در جمهوری اسلامی سخن میگفتند و چنین
تصوری بعضا در موضعگیریهای آنها اثر داشت، اکنون رسانههای بینالمللی
در واکنش به این تحول مهم در ایران از حذف میانهروها و خاتمه رقابت دو
جناح به شکل پیشین سخن میگویند.
زمزمههایی اکنون در رسانههای غربی آغاز
شده با این مضمون که غرب نباید در نیل به توافق درمورد برجام عجله کند و
باید منتظر نحوه برگزاری انتخابات و میزان مشارکت در آن و تأثیر آن بر
موقعیت نظام و صفبندی نیروها در ایران بماند و متناسب با آن سیاستهای خود
را بازتعریف کند و به گونهای عمل نکند که موجب تقویت تندروها در ایران
شود. برخی نیز مدعی شدهاند که دولت جدید در ایران، در مقایسه با دولت
کنونی، ممکن است با توجه به فقدان مخالفت با توافق جدید برای احیای برجام و
نیز داشتن منافعی در نیل به توافق آمادگی بیشتری برای کمک به تسریع روند و
احتمالا دادن امتیازات بیشتر داشته باشد.
منبع: شرق