درگیریهای رخ داده بین دروازهبان استقلال و سرمربی تراکتورسازی در بازی روز گذشته تلخترین اتفاق هفته اخیر فوتبال ایران را رقم زد؛ جایی که مهدی رحمتی، شاگرد روزهای قبل امیر قلعهنویی اختلافهای بیرون از زمین را به داخل زمین کشاند و صحنههای ناخوشایندی را در طول بازی موجب شد.
این صحنهها ضعف شدید فرهنگی ورزش ایران را بار دیگر یادآوری کرد و نشان داد ورزش ایران هنوز فاصله بعیدی با معیارهای حرفهای و اخلاقی دارد و همچنان پیشوند "فرهنگی- ورزشی" نچسبترین برچسبی است که باشگاهها تلاش دارند به اسمشان بچسبانند. این رفتارهای غیرحرفهای از سوی بازیکنی بروز پیدا کرد که امسال تلاش زیادی انجام داد تا چهره جدیدی از خود به نمایش بگذارد و تا حدود زیادی هم موفق شد اما اشتباههای غیرفنی رحمتی در طول بازی با تراکتورسازی، اشتباههای فنی او را هم در پی داشت و سرانجام یک فصل خوب برای رحمتی، او در مهمترین نقطه از فصل به نقطه ضعف آبیهای تهران تبدیل شد.
البته در این وضعیت بلبشوی فرهنگی ورزش ایران(نمونه چنین اتفاقاتی را در لیگ بسکتبال و والیبال هم سراغ داریم) مهدی رحمتی تنها نیست. در همین لیگ پانزدهم میشود مثالهای زیادی را دید که بازیکن احترام مربی سابقش را نگاه نمیدارد و همین بداخلاقی به سکوها هم میکشد و نتیجهاش میشود فحاشی و توهین تماشاگران به سرمربی حریف.
در این شرایط نباید ادعای فرهنگی بودن داشته باشیم و تنها کار فرهنگیمان بشود برگزاری مراسمهای نوحه خوانی و مولودیخوانی در روزهای شهادت و میلاد. اگر فدراسیون فوتبال و باشگاهها بودجه چند میلیونی برای کارهای فرهنگی دارند که دارند، باید فکری به حال و روز وضعیت فرهنگی بازیکنان و تیمهایشان کنند تا یکی به خاطر تیپ عجیبش محروم نشود و دیگری هم به خاطر رفتارهای ناشایستش فضای ورزشگاه را ملتهب نکند و به تیمش در مهمترین بازی فصل چنان ضربهای نزند که همه روزهای خوب گذشته در آنی پَرپَر شود.