دو روز تا افتتاح بزرگترین رویداد فرهنگی کشور در قالب بیست و نهمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب با قی مانده است. نمایشگاهی که امسال برای نخستین بار در شهر آفتاب برگزار میشود. به بهانه این رویداد در گفتگویی با محمود صلاحی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به گفتگو پرداختیم و برخی از مشکلات موجود در پیش روی وضعیت مطالعه و کتابخوانی در کشور را مرور کردیم.
صلاحی در ابتدای این مصاحبه در واکنش به سوالی درباره آمارهای موجود از سرانه مطالعه و چرایی کاهش میزان مطالعه در کشور گفت: در باره سرانه مطالعه در ایران آمارهای متفاوتی ارائه شده است که یکی از مشهورترین آنها سرانه مطالعه دو دقیقهای است که به باور من حتما اشتباه است.
وی ادامه داد: مطالعه شامل همه چیز میشود. حتی خواندن تبلیغات در خیابان هم مطالعه است. حتی دوبار خواندن یک متن نیز باید در سرانه مطالعه محسوب شود. خوانش پیامکهای علمی هم مطالعه است. منتهی کتابخوانی برترین شکل مطالعه است و لذت بخش ترین شکل آن به شمار میرود. از طرف دیگر کشور ما کشور کنکوریهاست و هر ساله بیش از یک میلیون دانشآموز کنکوری دارد که روزانه تا ۱۴ ساعت مطالعه میکنند. اینها نباید در سرانه مطالعه به حساب آید؟
رئیس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در ادامه و پا تشریح نظر خود درباره چگونگی سنجش مطالعه به ذکر این مساله پرداخت که سرانه مطالعه فعلی کشور با همه تناقصهای موجود درباره اندازه اش در حد و اندازه و شان مردم ایران نیست و افزود: به نظرم ما باید جای فرصت سوزی در زمینه توسعه و ورنق مطالعه فعلی را با فرصت یابی عوض کنیم. الان در مسکو یا ژاپن مردم اگر در مترو کتاب میخوانند. معنایش این است که کتاب مناسب مطالعه در مترو برایشان تدارک دیده شده است پس ما هم باید برای این زمانها کتاب تولید کنیم.
وی در ادامه رسانهها را نیز مهمترین دستگاهها برای ترویج مطالعه در کشور معرفی کرد و افزود: به باور من رسانهها باید شروع کنند و هر روز به تعدادی معتنابهی کتاب معرفی کنند. صدا و سیما باید هر روز و شب در ساعتی مشخص کتاب معرفی کند. چه عیبی دارد که کتاب یک ناشر تبلیغ شود. اصلا باید بشود و سود ببرد. اگر قرار است در صدا و سیمای ایران تبلیغی شود و از راه آن کسی نان بخورد چه قشری مهمتر از نویسنده. تبلیغات تلویزیونی کتاب میشود روزانه حتی بیشتر از سه دقیقه هم نباشد. ولی باید باشد. چه ایرادی دارد؟
رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران گفت: من به آقای سرافراز پیشنهاد میکنم که در تبلیغ کتاب محدودیت سایر کالاهای تجاری را اعمال نکند. شاید بشود روی آب معدنی را برای پخش در تلویزیون پوشاند اما برای کتاب نباید محدودیت قائل شد و باید اجازه داد ناشر و مولفش هم برای مخاطب معرفی شوند. البته باید تنها کتابهای خوب را معرفی کرد. پس باید شورایی گذاشت که آثار خوب را برای پخش در صدا و سیما انتخاب کرد و کمک کرد تا شمارگان کتاب بالا رود و مردم بیشتر بخرندش.
صلاحی در ادامه موضوع تسهیل دسترسی به کتابخانهها را به عنوان یکی دیگر از مشکلات اصلی پیش روی وضعیت کتابخوانی در کشور معرفی کرد و گفت: باید رفتن به کتابخانهها را در جامعه تسهیل کرد. ما الان در سازمان ۴۰۰ کتابخانه داریم که البته همه آنها مجهز به معنای واقعی نیست. باید برای دسترسی و استفاده آسانتر مردم در آنها کار کنیم. راه سوم این است که مسئولان به پای کار کتابخوانی بیایند و مطالعه کنند و مطالعه کردن را ترویج. چه ایرادی دارد در هر نماز جمعه وقتی را برای تبلیغ کتاب اختصاص داد. چرا فکر میکنیم که فقط وزیر ارشاد باید کتاب معرفی کند. وزیر صنعت هم باید به این مساله عادت کند و بداند بدون مطالعه نمیتوان مدیر فرهیختهای بود. اگر همه در جامعه دم از کتابخوانی بزنند جامعه ما اهل مطالعه میشوند.
وی تصریح کرد: در بحث خرید کتاب هم باید از انبار کردن کتاب خودداری کرد. در این زمینه باید خاطرهای بگویم. روزی در زمان استانداری خراسان رضوی، مدیر کل نوسازی مدارس خراسان اصرار کرد کتابخانهای برای آموزش و پرورش خراسان افتتاح کنم. پس از افتتاح دیدم که در کتابخانه نو، کتابهای کهنه گذاشتهاند. سوال کردم و گفتند امسال اعتبار خرید کتاب نداشتهایم. ساعت حدود ۱۰ صبح بود که این حرف را به من گفتند. قول دادم تا عصر برایشان کتاب نو تامین کنم. برگشتم به استانداری. در دفتر خودم کتابخانهای با دو هزار کتاب بود. دستور دادم این کتابها را برای آن کتابخانه ببرند. در عصر همان روز در جلسه شورای آموزش و پرورش نیز دستور دادم کتابهای اتاق معاونان بنده نیز جمع آوری و به آن کتابخانه برود. در ادامه در یک مصاحبه تلویزیونی از مردم خراسان نیز خواستم که کتابهایشان را به نزدیکترین مدارس منطقهشان اهدا کنند.
صلاحی تصریح کرد: در کشور ما رسم است که همه مدیران برای تزئین در دفترشان کتابخانه میگذارند که رسم غلطی است. به نظرم باید اتاق همه مسئولان از کتابخانه تهی شود و مسئولان کتابهایی که به دستشان میرسد را پس از مطالعه هدیه دهند. من خودم هر سال عید کتابخانه شخصیام را اهدا میکنم و امسال نیز این کار را کردم. در مشهد هم هر ساله حدود ۲ هزار جلد کتاب که در سال به دستم میرسید اهدا میکردم.