تحریمهای دولت ترامپ علیه ۱۸ بانک اصلی ایران، یکی از وسیعترین اقداماتی است که در ماههای اخیر از سوی واشنگتن و علیه ایران صورت گرفته است. این فرمان اجرایی همچنین موسسات غیرایرانی را که با بانکهای ایرانی تجارت کنند، جریمه میکند تا بهطور موثر دست این بانکها از سیستم مالی بینالمللی کوتاه شود. مهمتر آنکه، تحریمها، شرکتهای خارجی که به تجارت با این بانکها بپردازند را نیز جریمه میکنند؛ به این صورت که به آنها ۴۵ روز فرصت داده میشود که یا تعامل خود با این بانکها را متوقف کنند یا هدف «تحریمهای طرف ثالث» قرار بگیرند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالاتمتحده در سپتامبر گفت: «ایالاتمتحده انتظار دارد تا تمامی اعضای سازمانملل بهطور کامل در راستای پایبندی به این اقدامات گام بردارند. اگر کشورهای عضو نتوانند به وظایف خود در اجرای این تحریمها عمل کنند، ایالاتمتحده آماده است تا از اختیارات داخلی خود در اعمال پیامدها برای آنهایی که قصور میکنند، استفاده کند و اطمینان یابد که ایران از طریق انجام اقدامات ممنوع در سازمانملل، منتفع نمیشود.» دور پیشین تحریمهای ایران که در نتیجه حصول توافق هستهای ۲۰۱۵ برداشته شدند، از جنس «تحریم طرف ثالث» بودند؛ به این معنا که هر دولت یا کسبوکاری که با ایران تجارت داشته باشد، دیگر نمیتواند در فعالیتهای بازرگانی با دولت آمریکا و شرکتهای تجاری این کشور وارد شود.
ابهام آگاهانه در رویکرد بایدن
جو بایدن، نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری بهطور آگاهانه بیانیههای خود را در مورد ایران دوپهلو و مبهم نگه داشته تا بتواند خلأ موجود در سیاست ایران خود را بپوشاند. از سوی دیگر، او یک قول انتخاباتی میدهد تا در صورت ورود به کاخسفید، بازگشت آمریکا به توافق برجام را مدنظر قرار دهد. اما از طرفی، او در ماه ژوئن در توییتر نوشت: «اشتباه نکنید: ایران همچنان یک بازیگر بد است که از حقوق بشر سوءاستفاده میکند و حامی فعالیتهای تروریستی در سراسر منطقه است. آنچه ما نیاز داریم، رئیسجمهوری است که اقدامات استراتژیکی را برای مقابله با تهدید ایران اتخاذ و جایگاه آمریکا در جهان را ترمیم کند، ارزش دیپلماسی اصولی را به رسمیت بشناسد و ملت و امنیت ما را از طریق انجام همکاری استراتژیک با متحدان آمریکا، تقویت کند.»
با این حال، حتی اگر فرض کنیم که با وجود نفوذ لابیهای صهیونیستی در واشنگتن که ترامپ را وادار به خروج از برجام کردند، بایدن در ترمیم برجام صادق است، بعید است بتواند تا آخر به لفاظیهای گزاف انتخاباتی خود با استفاده از تصمیمات محسوس سیاسی ادامه دهد. دونالد ترامپ نیز بارها در ماههای منتهی به انتخابات ۲۰۱۶ و در جریان چهار سال ریاستجمهوری خود گفته که توافق هستهای با ایران که از سوی دولت اوباما امضا شده بود، «توافقی ناعادلانه» بوده است که در ازای دریافت «هیچچیز» برای آمریکا، امتیازات بزرگی را به ایران میدهد. متاسفانه در کلام ترامپ اندک ردی از واقعیت نیز وجود دارد چراکه دولت اوباما در حالی توافق هستهای با ایران را در جولای ۲۰۱۵ امضا کرد که تحت فشار ناشی از خطا در سیاست خاورمیانه بود و قصد داشت تا همکاری ایران را در سوریه و عراق جلب و از این طریق بتواند حفظ آبرو کند.
بایدن و بازگشت به برجام
توافق هستهای ایران نه یک توافق بینالمللی از نظر قوانین آمریکا بود و نه یک توافق کاملا دولتی. برجام تنها بهعنوان یک «تعهد سیاسی» دستهبندی شد. به دلیل نفوذ لابیهای صهیونیستی در واشنگتن، مخالفت با برجام در گفتار سیاسی آمریکا به قدری شدید بود که عملا دولت اوباما امید به تصویب آن را در کنگره از دست داد و تنها کاری که توانست انجام دهد جلب آرای کافی از سوی دموکراتهای مخالف توافق بود تا مانع از تصویب طرح جمهوریخواهان برای ابطال وتوی ریاستجمهوری شود.
اما میراث دولت اوباما مانع از اقدامات دولت ترامپ نشد و از آنجا که هدف شکست داعش در اکتبر ۲۰۱۷ به ثمر نشست، واشنگتن نیز احساس کرد که میتواند بهطور یکجانبه از توافق هستهای با ایران خارج شود و بار دیگر تحریمهای فلجکننده «شخص ثالث» علیه بخشهای مالی و نفتی ایران بازگشتند. یکی از موانع دیگر برای ترمیم برجام، فناوری موشک بالستیک ایران است. اگر بایدن قرار باشد که توافق هستهای را پس از ورود به کاخسفید زنده کند، باید در مورد توافقی مذاکرات را از سربگیرد که شامل برنامه موشکی بالستیک ایران در کنار برنامه هستهای شود؛ این در حالی است که تهران توان موشکی خود را «بازدارندگی استراتژیک» علیه دشمنان منطقهای خود میداند.
منبع: دنیایاقتصاد