در عصر حاضر، پیشنهاد ساخت رصدخانهای بزرگ در کشور در سال ۱۳۷۷ بهعنوان یکی از دو طرح کلان پژوهشی در شورای پژوهشهای علمی مطرح شد و مطالعات مکانیابی رصدخانه هم از سال 1379 در قالب یک طرح پژوهشی در دانشگاه زنجان آغاز شد. درنهایت، قله گرگش در سال ۱۳۸۸ بهعنوان گزینه نهایی احداث رصدخانه ملی ایران انتخاب شد اما به دلیل مشکلات و موانع متعدد، از اختصاص نداشتن منابع مالی که بیش از همه در ناآشنایی مدیران عالی کشور و حتی مدیران علمی با اهمیت این پروژه بزرگ و لزوم حمایت از آن ریشه دارد تا دشواریهای طبیعی تجربه جدید اجرای پروژهای علمی با این گستردگی در کشور، روند اجرای این طرح، حداقل در مقاطعی با وقفه و کندی مواجه بوده است.
بااینهمه، جسارت و پشتکار بانیان پروژه و سماجت مثالزدنی مجریان و دستاندرکاران طرح و پشتیبانی مناسب بعضی مدیران علمی که همه مشکلات و تنگناهای مالی در کنار مجریان طرح ایستادهاند، سبب شده رویای داشتن رصدخانهای بزرگ در کشور رفتهرفته رنگ واقعیت بگیرد و با اتمام بخش عمدهای از عملیات احداث رصدخانه و ساخت تلسکوپ ۳٫۴ متری آن، چندان سخت نیست که منظره باشکوه رصدخانه ملی ایران را بر فراز قله گرگش تصور کنیم.
طرح رصدخانه ملی با حمایت مالی کمسابقهای که در سال 1398 دریافت کرد، پیشرفت قابلتوجهی داشت؛ بااینحال با توجه به شرایط دشوار اقتصادی و کسری بودجه شدید پیشبینیشده برای سال جاری، این نگرانی وجود دارد که رصدخانه ملی در آخرین گامها بار دیگر با مشکلات جدی مالی مواجه شود. با این دلنگرانی به سراغ دکتر حبیب خسروشاهی، استاد پژوهشکده نجوم پژوهشگاه دانشهای بنیادی و مجری طرح رصدخانه ملی ایران آمدهایم تا درباره این پروژه و جنبههای فنی آن، روند پیشرفت پروژه، برنامههای امسال و شرایط مالی طرح بیشتر بدانیم.
بیش از ۲۰ سال از تصویب رسمی طرح احداث رصدخانه ملی ایران در شورای پژوهشهای علمی کشور و یک دهه از نهایی شدن محل رصدخانه و آغاز ساخت تلسکوپ آن میگذرد. بههرحال زمان کمی نیست. بهعنوان دانشمندی که در رصدخانههای مختلف کار کرده، بیش از پنج سال است که مدیریت طرح رصدخانه ملی را بر عهده دارید و از نزدیک با مشکلات و موانع موجود دستوپنجه نرم کردهاید، روند اجرای این طرح را چگونه ارزیابی میکنید؟
دوست ندارم با کلمات بازی کنم، آنهم در مورد یک موضوع علمی و مهندسی. نمودار پیشرفت پروژه نشان میدهد که این پروژه با چه سرعتی در دورههای زمانی مختلف پیش رفته است. اگر به نمودار توجه کنید، خواهید دید که این پروژه تقریبا هفت سال را به مکانیابی گذرانده است و فرآیند تعیین مقدمات و تصویب و تعیین ساختار را بهکندی طی کرده است. بعد ازآن وارد دو فاز طراحی شده که اصولا نمیتواند موازی انجام شود اما بهطور موازی ساخت آینه اولیه که فعالیتی زمانبر بوده، شروع و به تمام رسیده است. بعد از پایان طراحی، تعداد زیادی فعالیت موازی آغاز شد و چون در مراحل قبلی سرعت کار بالا نبود، فشار زیادی در بخش ماقبل پایانی احساس میشود.
از سال ۱۳۹۵ سعی کردیم زمان ازدسترفته را جبران کنیم و پیشرفت کار نشان میدهد که موفق بودهایم. شیب سرعت پیشرفت طرح بالاتر از حد انتظار است. سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ از مشاوره خارجی بهجز در خصوص آینه اصلی تلسکوپ بیبهره بودیم. رویکرد ما نسبت به رصدخانه نیز تغییر کرد. تا پیش از آن رصدخانه به تلسکوپ ۳٫۴ متری ختم میشد اما امروز تلسکوپ ۳٫۴ متری یکی از اجزای رصدخانه است. ساختمان کنترل رصدخانه از ساختمان محفظه تلسکوپ جدا شده و خودش را با توپوگرافی قله برای منظور کردن پارامترهای محیطی تطبیق داده و امکان مدیریت سایر تجهیزات رصدی و گسترش سایت نیز مهیا شده است. دشوارترین بخش جاده دسترسی نیز به اتمام رسیده است.
هماکنون که باهم صحبت میکنیم، چندین فعالیت موازی و دقیق و پرهزینه در قالب بیش از ۲۰ قرارداد متنوع در جریان است که اگر بخواهم با سالهای 1388 تا 1395 مقایسه کنم، تعداد قراردادها ۱۰ برابر شده است؛ پس نظارت بر آنها یا اجرای آنها در بخش توسعه فناوری نیز به همین نسبت افزایش یافته است. اکنون بیش از ۹۰ درصد اجزای تلسکوپ ساخته و مونتاژ شدهاند و بهتدریج آماده آزمونهای حرکتی میشود. آینه ثانویه صیقل داده شده و در حال سنجش کیفیت اپتیکی هستیم. طراحی گنبد به تمام رسیده و ساخت آن آغاز شده است. نازککاری ساختمانهای قله در حال اجراست و تا شهریور به پایان میرسد. در تحویل بعضی قطعات با اندکی تاخیر مواجه شدیم که بهتدریج وارد کشور میشود.
در این مسیر علاوه بر حمایت همیشگی پژوهشگاه دانشهای بنیادی، از حمایت موثر، بانشاط معاونت علمی، فناوری ریاستجمهوری و همچنین سازمان برنامه بهرهمند بودهایم. ایکاش این حمایتها بیشتر و زودتر بود و ایکاش شرایط اقتصادی کشور بهتر بود و ایکاش پاندمی کرونا نبود ... اما توجه کنید تلسکوپ و رصدخانه رویا نیستند که به هر شکل و در هر زمان آن را در ذهن خودمان کامل کنیم و سخن برانیم؛ واقعیت هستند و در دنیای واقعی شکل میگیرند، به دست افراد واقعی و در کشوری که وضعیت آن واقعیت ملموس امروز است، تکامل مییابند. من بیش از اینکه نگران پیشرفت رصدخانه ملی ایران باشم نگران وضعیت علم، دانشگاهها و از دست دادن نیروی انسانی متخصص هستم.
آیا سرعت پیشرفت این طرح بهعنوان یک تجربه کاملا جدید در مدیریت پروژههای کلان علمی در مقایسه با تجربههای مشابه در کشورهای همتراز ما مطلوب بوده است؟
اگر ماهیت پروژه را دقیقتر بشناسیم، شاید نهتنها درخصوص پیشرفت زمانی به خودمان خرده نگیریم بلکه به آن افتخار کنیم. بااینحال موافقم که میتوانستیم یک یا دو سال جلوتر از حال حاضر باشیم اما نه بیشتر! مگر اینکه درکل مکانیابی انجام نمیشد اما دلایل زیادی بر لزوم انجام مکانیابی وجود دارد. به نظرم زمان مفید یک سال یا دو سالی در دوره طراحی جزئی از دست رفت اما وقتی من این موضوع را با متخصصان و مدیران مطرح میکنم، همه معتقدند که این، واقعیت بیتشر پروژهها در دنیا ازجمله در کشورهای توسعهیافته صنعتی است و ما استثنا نبودهایم. درست نیست که از نمونهها اسم ببرم، چون این اطلاعات عمومی نیست.
در مقام مقایسه با سایر کشورها، ایران جزو پیشگامان رصدخانه ملی در منطقه بوده، هند و ترکیه بلافاصله بعد از ما دستبهکار شدهاند اما رویکرد اجرایی آنها تفاوت دارد. هر دو کشور سفارش ساخت تلسکوپ را به شرکتی اروپایی دادند و درعمل هیچ مهندسی در این دو کشور درگیر طراحی، ساخت تلسکوپ و محفظه نبوده؛ این در حالی است که روش اجرایی ما در ایران، توسعه بومی پروژه بوده و بهجز آینهها هر بخش دیگری در ایران طراحی و ساخته میشود. حتی در مورد آینهها هم نظارت و آزمون اپتیکی برعهده ماست. طراحی تلسکوپ ما کپیبرداری از هیچ تلسکوپ دیگری نیست و همهچیز از صفر تا ۱۰۰، چه علمی و چه فنی در دفتر طرح شکل گرفته است. البته مشاوران برجستهای کنار ما بودهاند. به جرات ادعا میکنم که هیچ پروژهای حتی صنعتی با این مقیاس در ایران و در هیچ مقطعی از تاریخ انجام نشده است؛ پروژهای که صفر تا ۱۰۰ آن بدون استفاده از مهندسی معکوس یا نقشه آماده طراحی شده باشد! خوشحال میشوم که این ادعا به چالش کشیده شود.
تلسکوپ، سازهای ۱۰۰ تنی در بالای قلهای ۳۶۰۰ متری است که اجرام آسمانی را با دقت ۰٫۲ ثانیه قوسی ردیابی میکند و آینههایی را که با دقت یک نانومتر صیقل داده شدهاند، هممحور میکند. این مجموعه در درون گنبد و محفظهای است که بیش از ۲۰۰ تن وزن دارد و باید شرایط قله، باد و زلزله را تحمل کند و تلسکوپ را در دمای موردنظر نگه دارد. اگر چیزی با این دقت و حساسیت بدون مهندسی معکوس و بدون دستیابی به نقشه در ایران ساخته شده است، خوشحال میشویم بدانیم!
زمان طراحی چنین تلسکوپی آن هم برای نخستین بار، در بهترین شرایط حداقل چهار یا پنجسال است. پس برای مقایسه با دو کشور مذکور اساسا باید حداقل سه یا چهار سال از طول پروژه کم کنیم، چون برای شرکتهایی که از قبل تلسکوپ طراحی کردهاند بخش بزرگی از تحلیلها از قبل انجام شده؛ این در حالی است که ما باید مهندسان را برای این منظور آموزش میدادیم.
به نکته دیگری هم باید توجه کنیم. تلسکوپ کشورهای مذکور در مکانی نصب میشوند که از قبل برای تلسکوپهای دیگر شناسایی شده بودند و مکانیابی میدانی ملی در خصوص آنها انجام نگرفته و در بعضی موارد، نیازی به ایجاد زیرساخت هم نبوده است. پس اصولا باید هفت سال از طول پروژه خودمان را کم کنیم تا قابلمقایسه باشد.
با وجود این، پروژههای هند و ترکیه هم بیش از ۱۰ سال طول کشیده است؛ این در حالی است که هند از نظر فناوری وضعیت بهتری نسبت به ایران دارد و پیشازاین نیز تلسکوپهای رادیویی و اپتیکی ساخته بود. ترکیه هم وضعیت مالی بهتری دارد و منابع مالی طرف قرارداد را تامین کرده و ساخت ساختمانهای رصدخانه نیز توسط یک شرکت ایتالیایی مدیریت شده است. لازم میدانم تاکید کنم بخشی از هزینههای تلسکوپ هند از طریق شریک خارجی تامین شده است.
پس با این حساب، پیشبینیها و زمانبندیهایی که در ابتدای پروژه مطرح میشد و از اتمام طرح طی چهار یا پنج سال حکایت داشت، چندان واقعبینانه نبوده است؟
امروز که تجربه مدیریت طرحی چون رصدخانه ملی را داریم، راحتتر و مطمئنتر میتوانیم در مورد نحوه مدیریت چنین طرحی سخن بگوییم اما ۱۲ سال پیش اینطور نبود! اگر کار طراحی و ساخت تلسکوپ کموبیش همزمان با مکانیابی شروع میشد، اگر تامین مالی مناسب انجام میشد و اگرهای دیگر ... میتوانستیم زودتر به نتیجه برسیم و من قطعا احساس بهتری داشتم اما به نظرم این تخیلی است که فکر کنیم این پروژه در پنج سال میتوانست به نتیجه برسد! فرض کنیم که میخواستیم در پنج سال پروژه را به پایان برسانیم، یعنی باید براساس هدفگذاری سال ۱۳۸۸ پیش میرفتیم اما همانطور که میبینید دادههای واقعی جز این را نشان میدهد. واقعیت همان است که اتفاق افتاده و براساس شیوه اجرایی که انتخاب کردهایم، زمان زیادی از دست ندادیم. تلسکوپ چهار متری ویستا هم که آن را بریتانیا ساخت تاخیر طولانی داشت. تلسکوپ ۱۰٫۴ متری GTC در جزایر قناری که بزرگترین تلسکوپ اپتیکی جهان در حال حاضر است هم سالها تاخیر داشت! اینها کشورهایی هستند که در ساخت تلسکوپ پیشرو بودهاند. ابزارهای رصدیای که بسیار کوچکتر از ابعاد و اندازه تلسکوپ هستند و از طرف موسساتی ساخته میشوند که ۱۰ بار پیشازاین ابزار رصدی ساختهاند، دو برابر زمان پیشبینیشده تاخیر دارند. تاخیر و گاه برآورد نکردن صحیح هزینهها، واقعیت پروژههایی است که برای نخستینبار به اجرا درمیآیند.
درخصوص تامین مالی موافقم که منابع مالی همیشه کمتر از حد مورد نیاز و دیرتر از موعد مقرر تامین شده است. از وقتی کارم را در رصدخانه شروع کردهام، علاوه بر تورم سالانه دو بار با افت شدید ارزش پول ملی مواجه شدیم. بین سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ ارزش پول ملی در مقابل ارزهای رایج به یکسوم رسید. دو سال پیش نیز بهیکباره نرخ مبادله ارز با ریال ۶۰۰ درصد افزایش یافت و هنوز آثار و عواقب آن گریبانگیر کشور و این طرح است. این موضوع عواقب سنگینی در قراردادها خارجی و تامین تجهیزات دارد. اگر طراحی و ساخت تلسکوپ را به یک شرکت خارجی سفارش داده بودیم و اگر حتی تحریمها موضوع ما نبود، آیا با این وضعیت اقتصادی امکان انجام تعهدات مالی وجود داشت؟! این را هم اضافه کنم که بشخصه در سال ۱۳۸۹ یکی از طرفداران سفارش ساخت یا خرید تلسکوپ از خارج بودم اما بهمرورزمان دریافتیم که شرایط ما متفاوت است و راه عملی جز آنچه انتخاب کردیم وجود ندارد!
سوالی که زیاد مطرح شده، این است که آیا اساسا با تلسکوپ ۳٫۴ متری رصدخانه ملی امکان مطالعات رصدی جدی و قابلارائه در مجلات معتبر علمی وجود دارد یا باید کار با آن را تمرینی برای فعالیتهای رصدی در سطح دانشجویی و آماده شدن برای کار با تلسکوپهای بزرگ رصدخانههای خارجی دانست؟
تلسکوپی در این اندازه قطعا برای فعالیتهای پژوهشی به کار میرود اما هر کار پژوهشی نیاز به آموزش دارد و تفکیک این دو ممکن نیست. نیروی انسانی کاربر این تلسکوپ و حتی تلسکوپهای بزرگتر از این، پژوهشگران هستند که بخش قابلتوجهی از آن را دانشجویان تشکیل میدهند. دانشجویان و هر کاربر دیگری برای استفاده از این تلسکوپ باید دوره آموزشی را طی کنند؛ نتیجه اینکه دانشجویان و بهخصوص دانشجویان تحصیلات تکمیلی نیروی اصلی کاربری را تشکیل میدهند.
موارد کاربری این کلاس از تلسکوپها چیست؟
تلسکوپ یک قیف نوری است. اصولا هرچه دهانه قیف بزرگتر باشد بهتر است اما این افزایش قطر آینه دشواریهای مهندسی به همراه دارد و البته ارزان هم نخواهد بود. تلسکوپی از این ابعاد درعمل ما را به یک بازیگر در پژوهش در کیهان مجاور و میانه تبدیل میکند. این تلسکوپ برای مطالعه رویدادهایی که در نیمه دوم عمر عالم اتفاق افتاده است، یعنی مطالعه میلیاردها کهکشان و ستاره و همچنین سیارات منظومه خورشیدی و فراخورشیدیها و مواد بین آنها مناسب است. علاوه بر آن، این تلسکوپ مسیر یکسویه انتقال اطلاعات و همکاریهای بینالمللی را به همکاری دوسویه تغییر خواهد داد.
در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا کدام کشورها دارای رصدخانه با تلسکوپ سه تا چهار متر یا بزرگترند و آیا برنامهای برای ساخت رصدخانه در دست اجرا دارند؟
ترکیه و هند دو کشوری هستند که تلسکوپی در رده تلسکوپ ما در دست اجرا دارند یا اخیرا به اجرا درآوردهاند. تلسکوپ هند با نام ARIES 3.6m نصب و راهاندازی شده است و تلسکوپ ترکها با نام DAG 4.0m در کارخانه آماده شده و محفظه آن در حال نصب و راهاندازی است. در ابتدای قرن ۲۱، موج تلسکوپهای متوسط در این منطقه ایجاد شد و تاکنون ادامه یافته است. این را باید به فال نیک گرفت چون نشان میدهد ما در این مسیر نهتنها هستیم و نه منحصربهفرد؛ هم دوست منطقهای داریم و هم رقیب! بشخصه از این بابت خوشحالم. میتوانیم درحالیکه نیمنگاهی به پیشرفت آنها داریم، به سبک و روش اجرای پروژه ببالیم. در چند گردهمایی بینالمللی، تیمهای این دو کشور و بعضی دیگر از کشورهای آسیای مرکزی را ملاقات کردهام. این کشورها شناخت عمیق ما را از تلسکوپ و رصدخانه ندارند. اگر بعضی گشایشها حاصل شود، میتوانیم یک محور همکاری ایجاد کنیم و از برنامههای علمی همدیگر بهرهمند شویم و حمایت کنیم.
هرکدام از تلسکوپهای ما با وجود ابعاد نزدیک به هم، تفاوتهایی در طولموج رصدی، ابزارها و همچنین مکان رصدی دارند. برنامه مفصلی در ذهن دارم که امیدوارم در زمان مناسب اجرا کنیم؛ اما باید فعلا روی تکمیل رصدخانه ملی ایران تمرکز کنیم. ما خیلی مشتاق بوده و هستیم که سایت رصدخانه ملی محل استقرار تجهیزات رصدی کشورهای دیگر هم باشد. شرایط عمومی کشور و منطقه در حال حاضر مانع است. چند مورد را به جد پیگیری کردیم اما به نتیجه نرسید. بهطورکلی نجوم، علم همکاری، اشتراک تجهیزات و اطلاعات است و از هر مدل رایجی استقبال میکنیم. در کشورهای آسیای مرکزی هم فعالیتهایی در جریان است اما باز شرکای خارجی نقش برجستهتری از خود آن کشورها بر عهده دارند.
در سایت رصدخانه علاوه بر تلسکوپ اصلی که در آینده نصب میشود، سامانههای رصدی و پایشی دیگری هم از چند ماه پیش مستقر شده است. درمورد این سامانهها هم توضیح میدهید؟
دیگر امکانات رصدی رصدخانه ملی شامل سامانه میدان دید باز و ایستگاه پایش سایت است که پیش از نصب تلسکوپ اصلی به بهرهبرداری رسیدهاند. سامانه میدان دید باز متشکل از چند لنز است که به طور همخط و همزمان با هم و در سه فیلتر جداگانه در طولموج مرئی رصد انجام میدهند. این سامانه به دست تیم توسعه فناوری رصدخانه ملی و بهمنظور رصد اجرام دارای درخشندگی سطحی بسیار کم طراحی و ساخته شده که این کار را با استفاده از کاهش شدید نور پراکندهشده و بازتابهای داخلی خود انجام میدهد. این آرایه از سال 1397 در محل رصدخانه ملی ایران نصب و فعالیت علمی خود را آغاز کرده است.
ایستگاه پایش سایت هم که در فاصله ۵۰۰ متری از قله اصلی نصب شده، شامل مانیتور دید نجومی، دوربین سراسر آسمان (all sky) و ایستگاه هواشناسی است. مانیتور یا سامانه پایش دید نجومی، دارای تلسکوپ خودکاری است که روی برج بلندی نصب شده و بهصورت خودکار با استفاده از نرمافزاری اختصاصی کنترل میشود.
دادهها با استفاده از ترکیبی از مایکروویو و شبکه ملی فیبر نوری به یک سرور در تهران ارسال میشوند و بهصورت آنلاین از طریق وبسایت رصدخانه ملی قابلدسترسی است. سنجش آبوهوا و اندازهگیری دید نجومی بهطور منظم انجام میشود. دوربین all sky نیز که در محل دیگری در سایت نصب شده، شرایط آسمان را بهطور بیستوچهارساعته رصد میکند.
در حال حاضر فعالیت سامانه میدان دید باز و ایستگاه پایش سایت دائمی است یا بهطور مقطعی فعال میشوند؟ آیا سامانه میدان دید باز رصدخانه که حدود دو سال از فعال شدن آن میگذرد، دستاورد رصدی قابلتوجهی که مورد انتظار شما باشد داشته است؟
سامانههای رصدی دائمی هستند و امیدواریم آنها را توسعه بدهیم. سامانه میدان دید باز که بهعنوان اولین آرایه رصدی از تلسکوپهای برنامهریزیشده برای رصدخانه ملی ایران به بهرهبرداری رسیده، قادر است ضمن آشکارسازی ساختارهای بسیار کمنور بهعنوان ابزار رصدی میدان دید باز به کار گرفته شود و چندین جرم را بهطور همزمان رصد کند. این آرایه به اتاق کنترل از راه دور اختصاصی مجهز است که تمامی کارهای مربوط به رصد، دریافت داده، بررسی کیفیت، حفاظت از ابزارهای سامانه و نگهداری دادهها از طریق آن انجام میشود.
اصلیترین اهداف در نظر گرفتهشده برای این آرایه، کهکشانهای دارای درخشندگی سطحی پایین، هالههای ستارهای و ساختار آنها، ساختارهای کشندی اطراف کهکشانها، دنبالهدارها و اجرام خرد منظومه شمسی، پژواکهای نوری، نور میانخوشهای، ستارههای متغیر و سیارههای فراخورشیدی گرفتی است.
سال ۱۳۹۸ صدها ساعت رصد با این سامانه انجام گرفت که نتایج آن در چند مقاله منتشر شده است. فکر میکنم سال ۱۳۹۹ به نتایج بهتری دست پیدا کنیم. آموزش رصد و کاربری این سامانه، گام اول دانشجویان برای استفاده از تلسکوپ ۳٫۴ متری خواهد بود.
ساخت تلسکوپ رصدخانه در چه مرحلهای است؟ آیا آینه ثانویه به پژوهشگاه تحویل شده؟
صیقل آینه ثانویه در آذرماه ۱۳۹۸ به پایان رسید و قرار بود متخصصان رصدخانه در دیماه برای بازدید و انجام آزمونهای اپتیکی به محل شرکت بروند. متاسفانه شیوع کروناویروس تا این لحظه مانع این کار شده و پرسش و پاسخ با شرکت هم با توجه به تعطیلیها در اروپا روند کندی داشته. همانطور که درخصوص آینه اولیه انجام شد، کارشناسان ما باید کیفیت صیقل و شکل نهایی آینه را صحهگذاری کنند. انتظار ما این بود که در خردادماه آینه به ما تحویل داده شود اما به نظرم با تاخیرهایی که داشتیم باید تا پایان تابستان یا اوایل پاییز در انتظار آینه باشیم.
آینههای رصدخانه از چه کشوری خریداری شده و فرایند آمادهسازی آنها تا نصب شامل چه مراحلی است؟
شیشه سرامیکی Zerodure ساخت شرکت Shott آلمان است و این شیشهای است که در تلسکوپهای سالهای اخیر مورداستفاده قرار گرفته است. دلیل اصلی آن پایین بودن ضریب انبساط حرارتی شیشه و یکنواختی درونی شیشه است. این شیشه ۱۰۰ برابر نسبت به شیشههای معمولی در مقابل تغییرات دما مقاومتر است. هر دو آینه قبل از نصب در تلسکوپ به یک مجموعه نگهدارنده مجهز میشوند که برای ایمنسازی آینه است تا به هنگام چرخش تلسکوپ منحرف نشود. البته بعد درنهایت بعد از انجام تنظیمات باید لایهنشانی شوند.
فرآیند لایهنشانی چگونه انجام میشود؟ از طرف متخصصان داخلی انجام میشود یا خارجی؟
در فرآیند لایهنشانی، آلومینیوم خالص در ضخامت ۸۰ نانومتر با یکنواختی مناسب روی آینه نشانده میشود. لایهنشانی در شرایط خلأ بالا انجام میگیرد. آینه پس از شستوشو در محفظه خلأ قرار میگیرد؛ محفظه به خلأ با فشار یک میلیونیوم فشار جو میرسد تا ناخالصیها و بخار آب تخلیه شود؛ سپس آلومینیوم به روش کندوپاش یا تبخیر از هدف جدا میشود و روی شیشه مینشیند که البته با توجه به مقیاس آینهها و نیازمندیهای یکنواختی و چسبندگی، فرآیند پیچیدهای است. در طرح ما استفاده از روش کندوپاش مدنظر است.
برای رفع چالشی که ریزگردها در کیفیت بازتابی آینه تلسکوپ ایجاد میکنند، چه تدبیری اندیشیدهاید؟
استقرار تلسکوپ در ارتفاع سههزار و600 متری آن را تا حد زیادی نسبت به ریزگردها بیمه میکند اما آینه تلسکوپ تحتتاثیر گردوغبار، کیفیت بازتابی خود را بهمرور زمان از دست میدهد که در این صورت باید شستوشو داده شود و در طول چند سال مجددا لایهنشانی شود. شستوشو در محل آینه و با یخ خشک انجام میگیرد. برای لایهنشانی مجدد، لایه بازتابنده قبلی باید شسته شود.
استقرار پایهها و دیگر اجزای نگهدارنده و کنترل تلسکوپ در چه مرحلهای است؟
تمام اجزا تلسکوپ از پایه و بخش مرکزی گرفته تا نگهدارنده آینه اصلی، عملگرها و سیستم کنترل ساخته شدهاند. تلسکوپ مونتاژ شده؛ موتورها تهیه شدهاند، بخش عمده تجهیزات سیستم کنترل آماده است، نرمافزار کنترل که وظیفه نشانهروی و رهگیری اجرام را دارد، بهزودی آماده میشود. نرمافزار کاربری آماده است، نگهدارنده آینه اصلی و عملگرها ساخته شدهاند. انتظار میرود تا پایان تابستان تلسکوپ وارد دوره آزمون حرکتی و پیادهسازی نرمافزارها شود. بخشی از فعالیت عمرانی در قله که به استقرار تلسکوپ و گنبد مربوط است، به اتمام رسیده و اکنون بخش نازککاری ساختمان و تاسیسات آن در حال انجام است.
نحوه همکاری رصدخانه ملی ایران با دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی کشور چگونه است؟ با توجه به اینکه گروههای نجوم در بعضی دانشگاهها فعال شدهاند، آیا قبل از بهرهبرداری از ساخت امکان استفاده از سایت و امکانات رصدی آن برای دانشگاهها یا محققان و دانشجویان علاقهمند وجود دارد؟
رصدخانه ملی یک آزمایشگاه و مرکز تحقیقات ملی است. قطعا همانطور که برنامه آموزش منجمان در سطح ملی به اجرا درآمد، استفاده از رصدخانه نیز به همت منجمان ایران در سراسر کشور خواهد بود. بااینحال باید اذعان داشت که بهرهمندی از تلسکوپ مهارتی نیست که در کوتاهمدت به دست آید و اگر دانشگاهها مایل به مشارکت در هر زمینهای هستند، باید در این کار تعجیل کنند. ما حتما برنامههایی از قبیل بورس دانشجویی را اجرا خواهیم کرد اما انتظار میرود دانشگاهها پا پیش بگذارند.
مشارکت در ساخت و اتمام طرح، مشارکت در طراحی، ساخت ابزار رصدی و مشارکت در بهرهبرداری و تحلیل داده زمینههایی هستند که رصدخانه ملی ایران آماده همکاری با دانشگاههای دولتی و خصوصی است. تا این لحظه انتظار میرفت دانشگاهها برای همکاری اقدام کنند اما آنچه من در دانشگاهها دیدم این است که به توسعه فضا و افزودن به ساختمانهای خود بیشتر علاقه دارند تا ایجاد آزمایشگاهها یا حضور در کنسرسیومهای همکاری.
وضعیت تخصیص بودجه در سال 1398 و میزان بودجه مصوب برای سال 1399 چطور است؟
سال ۱۳۹۸ بدون لحاظ تورم، بهترین سال تخصیص بودجه برای طرح در طول فعالیت آن بود و بدون لحاظ تورم در صورت تخصیص صددرصدی بودجه در سال ۱۳۹۹ قطعا بیشتر اهداف کمی رصدخانه ملی ایران تحقق مییابد. با اندکی حمایت که به دریافت آن امیدواریم، میتوانیم به این آرزوی بزرگ دست یابیم تا تلسکوپ در درون محفظه خود در بالای قله گرگش نصب شود.
اگر تخصیص بودجه لازم انجام شود، تا پایان سال چه پیشرفتهایی در روند پروژه صورت خواهد گرفت؟
متاسفانه یک سال برای رصدخانه ملی درعمل شش ماه است، چون در این دوره ساخت و نصب در قله فعالیت اجرایی به اردیبهشتماه تا آبانماه محدود میشود. تاخیری دوماهه میتواند ادامه کار را به فصل آینده موکول کند. انتظار داریم و تلاش میکنیم تا پایان فصل کاری سال ۱۳۹۹ تلسکوپ در کارخانه آماده شده باشد، محفظه در قله نصب شود و ساختمانها آماده باشند.
در صورت تامین بودجه از محل طرح توازن، انتقال برق و فیبر نوری اجرا میشود؛ آینه ثانویه و نگهدارنده آن نصب و راهاندازی میشوند؛ آزمونهای عملکردی آینهها به پایان میرسد؛ سیستم کنترل محفظه و گنبد اجرا میشود؛ سامانه لایهنشانی ساخته و آزمایش میشود و همهچیز برای نصب تلسکوپ در قله آماده خواهد شد.
اما سوال تکراری همه مصاحبههای این ۲۰ سال! با تجربه شرایط بیثباتی که این سالها در تخصیص بودجه طرح دیدهاید؛ پیشبینی شما از زمان اولین نورگیری تلسکوپ و آغاز بهرهگیری علمی از تلسکوپ رصدخانه ملی چیست؟
برنامه ما نصب تجهیزات تا پایان امسال است و برای آن شبانهروز تلاش میکنیم. نورگیری بلافاصله بعدازآن انجام میگیرد اما بهرهبرداری علمی زودتر از ۱۴۰۱ مقدور نیست.
تایملاین رصدخانه ملی ایران
۱۳۷۷: پیشنهاد ساخت رصدخانهای بزرگ در کشور بهعنوان یکی از دو طرح کلان پژوهشی در شورای پژوهشهای علمی مطرح و تصویب میشود.
۱۳۷۹: مطالعات مکانیابی رصدخانه در قالب یک طرح پژوهشی در دانشگاه زنجان آغاز میشود. با استفاده از پایگاههای ملی دادههای هواشناسی و جغرافیایی موجود، مناطقی که پتانسیل میزبانی از رصدخانه ملی را دارند، شناسایی و بررسی مقدماتی پارامترهای دید نجومی در آنها انجام میشود.
۱۳۸۲: پایان مطالعات مکانیابی. چهار منطقه در استانهای خراسان جنوبی، کرمان، قم و اصفهان مشخص میشوند تا با اندازهگیریهای دقیقتر، مناسبترین محل برای احداث رصدخانه ملی شناسایی شود.
۱۳۸۳: طرح رصدخانه ملی ایران بهعنوان یک طرح علمی با بودجه مستقل در هیأت دولت تصویب میشود و در بودجه ۱۳۸۴، ردیف بودجه برای آن اختصاص مییابد.
۱۳۸۴: با روی کار آمدن دولت جدید، بودجهای به طرح رصدخانه ملی اختصاص نمییابد.
۱۳۸۵: با تخصیص نداشتن بودجه مستقل از سوی دولت، اجرای طرح عملا متوقف شده است. در چنین شرایطی پژوهشگاه دانشهای بنیادی بهعنوان مجری پروژه رصدخانه ملی انتخاب میشود.
۱۳۸۷: با حمایت پژوهشگاه و پیگیری مطالعات مکانیابی، دو قله گرگش و دینوا در حوالی کاشان بهعنوان گزینههای نهایی احداث رصدخانه ملی معرفی میشوند.
۱۳۸۸: طی مطالعات مکانپایی در قلهها، قله گرگش بهعنوان سایت برتر برای احداث رصدخانه ملی انتخاب میشود. آغاز طراحی مفهومی رصدخانه.
۱۳۸۸: با دستور رهبر معظم انقلاب، بودجهای به طرح رصدخانه ملی ایران اختصاص مییابد و قرارداد ساخت آینه اصلی تلسکوپ منعقد میشود.
۱۳۸۹: با جدیتر شدن حمایت دولت از طرح رصدخانه، بحث آموزش و تربیت متخصصان برای استفاده از امکانات رصدخانه در دستور کار قرار میگیرد و آموزش دانشجویان پسادکتری با استفاده از امکانات رصدی گروه آیزاک نیوتون تصویب میشود.
۱۳۹۰: بازبینی طراحی مفهومی رصدخانه
۱۳۹۱: فاز طراحی مفهومی طرح به پایان میرسد و نتایج آن از طرف داوران بینالمللی در شهر تریسته ایتالیا بازبینی و سنجش میشود.
۱۳۹۱: آغاز عملیات احداث جاده ۱۱٫۲ کیلومتری رصدخانه ملی ایران در دل کوههای کرکس که به قله گرگش منتهی میشود.
۱۳۹۲: عدم اختصاص بودجه کافی، روند اجرای طرح را کندتر میکند. طراحی تفصیلی تلسکوپ و تهیه نقشههای ساخت به پایان میرسد.
۱۳۹۳: بهرهبرداری از پایشگاه گرگش که مجهز به یک سیستم پایش دید نجومی و یک ایستگاه هواشناسی استاندارد در ارتفاع شش متر بالاتر از سطح قله است.
۱۳۹۳: آینه اصلی تلسکوپ ۳٫۴ متری رصدخانه ملی وارد کشور شده و به پژوهشگاه دانشهای بنیادی تحویل داده میشود.
۱۳۹۴: با حکم دکتر محمدجواد لاریجانی، رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی، دکتر حبیب خسروشاهی به عنوان مجری طرح کلان رصدخانه ملی ایران جایگزین دکتر رضا منصوری میشود.
۱۳۹۵: پایان عملیات ساخت جاده اختصاصی سایت رصدی گرگش و بهرهبرداری از آن. قرارداد ساخت و پرداخت آینه ثانویه تلسکوپ نیز به امضا میرسد.
۱۳۹۶: گروه بزرگی از برجستهترین متخصصان جهان در حوزه طراحی، ساخت و مدیریت رصدخانههای بزرگ زمینی از سایت رصدخانه بازدید میکنند و با بررسی گزارشهای نوشتاری و توضیحات حضوری مدیران و مهندسان طرح، طراحی تفصیلی تلسکوپ رصدخانه ملی ایران را مورد ارزیابی قرار میدهند.
۱۳۹۶: مرحله ساخت رصدخانه با انعقاد قرارداد ساخت بخش ثابت محفظه و ساختمان خدمات و لایهنشانی آغاز میشود.
۱۳۹۷: با نصب دوربین دید ۳۶۰ درجه آسمان و ارسال دادههای دید نجومی و هواشناسی از طریق وبسایت طرح، کاربری علمی رصدخانه ملی کلید خورد.
۱۳۹۷: با نصب و راهاندازی سامانه رصدی میدان دید باز رصدخانه و اولین نورگیری از آن، فاز ارزیابی و تنظیمات سامانه آغاز میشود.
۱۳۹۸: ساخت پایه، محفظه تلسکوپ، نگهدارنده آینه اصلی، عملگرها و آینه ثانویه به پایان میرسد؛ مونتاژ تلسکوپ آغاز میشود؛ عملیات احداث ساختمانهای لایهنشانی، خدمات و کنترل تلسکوپ هم خاتمه مییابد.
۱۳۹۹: عملیات ساختمانی ساختمان تلسکوپ در قله گرگش بهسرعت پیش میرود.
{اینفوگرافیک ۲}
مشخصات تلسکوپ رصدخانه ملی ایران
بزرگترین تلسکوپ اصلی رصدخانه ملی ایران از نوع Ritchey-Chrétien با دو آینه مقعر و محدب است و با نسبت کانونی f / 11.24که میدان دیدی در حدود ۲۰ دقیقه قوسی را در محل فوکوس کاسگرین تلسکوپ فراهم میکند. در محل کانون کاسگرین، وضوح تصویر (FWHM) بهتر از نیم ثانیهقوسی است. سه درگاه کناری هر یک با میدان دید هشت دقیقه قوسی در نظر گرفته شدهاند و ازاینرو میتوان درآنواحد چهار ابزار نجومی را روی تلسکوپ نصب کرد. محدوده پوشش طولموجی این تلسکوپ از ۳۲۵ تا دوهزار و500 نانومتر است که البته در ابتدا تمرکز روی محدوده مرئی یعنی ۴۰۰ تا ۸۰۰ نانومتر خواهد بود.
آینه اصلی، آینهای یکپارچه به شکل هذلولی سریع با نسبت کانونی f/1.5 و قطر ۳٫۴ متر است که تلسکوپ رصدخانه ملی را یکی از کمحجمترین تلسکوپهای ایناندازه میکند. این آینه با ضخامت ۱۸ سانتیمتر، از جنس شیشه سرامیک Zerudor ساخته شده و حفره مرکزی آن ۷۰۰ میلیمتری قطر دارد. آینه با دقت یک نانومتر تراش خورده و صیقل داده شده است که یکی از دقیقترین نمونهها در جهان است و این به ما اجازه میدهد هم طولموجهای کوتاه را رصد کنیم و هم بلند را. در سطح پشتی آن هم تعداد ۶۰ عملگر محوری برای کنترل فعال و خنثی کردن تغییر شکل آینه تحت تاثیر وزن آن تعبیه شده است.
آینه ثانویه ۶۰۰ میلیمتری هم که نور را از آینه اولیه بازتاب میدهد، با یک سیستم شش محوری کنترل میشود که میتواند آینه را در تمام درجههای آزادی حرکت دهد. آینه ثانویه هم از سرامیک Zerodur ساخته شده و با اپتیک فعال پشتیبانی میشود که میتواند خطاهای شکل آینه را اصلاح کند که ممکن است ناشی از تغییر دما و خروج از محوری باشد.