این نقاش در بررسی موضوع واگذاری موزه هنرهای معاصر تهران به بنیاد رودکی، اظهار کرد: موزهای به این اهمیت را در هیچ جای دنیا به بخش خصوصی واگذار نمیکنند. بخش خصوصی فقط میتواند با کمکرسانی و در اختیار قرار دادن پول و امکانات، در کار موزهها مشارکت داشته باشد. موسساتی که پول کافی دارند، میتوانند بار موزهها را سبک کنند و به آنها پول و خدمات ارائه کنند. در غیر این صورت، واگذاری کامل موزه به اینگونه موسسات عملا غیرممکن است.
او ادامه داد: دو عکس از موزه آزادی، قبل و بعد از واگذاری آن به بنیاد رودکی برای من فرستاده شده که نشان میدهد بنیاد رودکی وقتی این مکان را تحویل گرفته، آنجا را به مکانی مثل زیرگذر مترو تبدیل کرده است. اگر قرار باشد همان سلیقه در موزه هنرهای معاصر اعمال شود، کار اشتباهی است.
آغداشلو همچنین بیان کرد: بخشهای خصوصی و موسسات، به هیچ عنوان نمیتوانند در اداره موزهها دخالت و اظهار نظر کنند. در صورت اظهار نظر و دخالت با سلیقهای منحط، کاربری موزه تغییر خواهد کرد. پیش از این هم من درباره مقبره فردوسی یادداشتی نوشتم و در آن هشدار دادم که تا دمِ قبر فردوسی را ویترین زدهاند! دولت باید در چنین مسائلی دخالت کند و اجازه ندهد اینگونه اتفاقها بیفتد.
این هنرمند ادامه داد: هر موسسهای که تمایل دارد کار فرهنگی بکند، میتواند بدون اعمال سلیقه، در خرج و مخارج موزهها مشارکت داشته باشد و خدماتش را تقدیم و ارائه کند. اینکه وزارت ارشاد موضوع واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی را تکذیب کرده اتفاق خوبی است اما امیدوارم این تکذیب عملی و اجرایی شود و در طولانیمدت دوام داشته باشد.
او به وضعیت موزه هنرهای معاصر اشاره و بیان کرد: موزه هنرهای معاصر دخل و خرج و پولی ندارد و فقط بودجه کمی از سوی دولت برای آن در نظر گرفته میشود که کافی نیست. باید فکری به حال این موزه کرد. این موزه به ردیف بودجهای مشخص نیاز دارد تا بتواند سر پا بماند. در حال حاضر هیچ درآمدی وجود ندارد که صرف مخارج موزه شود.
آغداشلو اضافه کرد: اگر همینطور پیش برود، این موزه سر پا نخواهد ماند و بهزودی در آن را میبندند که البته این اتفاق، خیلی بهتر از واگذاری موزه است.
به گزارش ایسنا، مدتی است که اخباری غیررسمی مبنی بر واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی در برخی سایتها و شبکههای مجازی منتشر شده که واکنشهایی را از سوی هنرمندان و انجمنهای هنری بهدنبال داشته است. معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 21 فروردینماه با انتشار اطلاعیهای «واگذاری مدیریت موزه هنرهای معاصر به بنیاد فرهنگی - هنری رودکی» را تکذیب کرد.
در این راستا، معاونت امور هنری وزارت ارشاد نیز 19 فروردینماه متنی را به این شرح منتشر کرد: «شایعه انتقال موزه هنرهای معاصر به بنیاد فرهنگی هنری رودکی صحت ندارد. متأسفانه از روز گذشته شایعهای مبنی بر انتقال موزه هنرهای معاصر به بنیاد فرهنگی هنری رودکی در رسانهها و فضای مجازی منتشر شده است. روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تکذیب این خبر به اطلاع میرساند اصولا هرگونه تغییرات در بدنه وزارتخانهها مستلزم تأیید دولت و در برخی موارد تصویب مجلس شورای اسلامی است. بنابراین شایعه مندرج در برخی شبکههای مجازی که در این خصوص منتشر شده صحت نداشته و تکذیب میشود.»
آیدین آغداشلو - نقاش - نیز پیش از این، مطلبی را به این شرح منتشر کرده بود: «در هیچ جای دنیا موزهای به این اهمیت را به دست هیچ موسسه خصوصیای نمیدهند، حتی اگر دولت در آن شریک باشد، این مسأله شگفتانگیزی است که با اینکه تکذیب شده، اما حتی فکرش هم بیمعنی است. اگر مسأله این است که موزه را به لحاظ مالی نمیشود اداره کرد و بودجه ندارند، موزه را تعطیل کنند. در موزه را ببندند، اموالش را نگه دارند و مراقبت کنند؛ ولی اموال موزه مانند مجموعه جواهرات سلطنتی است و یک مجموعه فرهنگی، تاریخی و متعلق به ملت ایران است. اگر واقعا مسأله بیپولی است موزه را تعطیل کنند و هر زمان بودجه کافی داشتند، دوباره موزه را باز کنند. دهها موزه در ایران این اتفاق را تجربه کردهاند یعنی به علت اینکه امکانات نداشتهاند برای مدتی تعطیل شدهاند. موزه هنرهای اسلامی به مدت 10 سال تعطیل بود؛ اما اشیاء باید محفوظ بماند و اشیای موزه مطلقا با مجموعه جواهراتی که در بانک مرکزی نگهداری میشود فرقی ندارد. اگر مجموعه جواهرات سلطنتی را به بخش خصوصی واگذار میکنند، این مطلب را درباره موزه هم عنوان کنند. البته من توصیه نمیکنم که در موزه را ببندند، زیرا موزه انبار نیست و باید روی مردم باز باشد.
راه حل مشکلات بودجهای دولت، طمع کردن به موزه هنرهای معاصر نیست. موزه هنرهای معاصر موزه مردم است. موزه حتی ارکستر سمفونیک ایران نیست که آن را به بخش خصوصی واگذار کنند و ماهیت آن فرق میکند. بیشترین شاهکارهای ممکن، در این موزه است. این شاهکارها نهتنها مجموعه هنرهای غربی و مدرن ایران را شامل میشود، بلکه در این موزه عالیترین صفحات شاهنامه شاهطهماسبی نگهداری میشود و من درک نمیکنم ریشه این فکر از کجا آمده است. این موزه ذخیره عظیمی از آثار فرهنگی است. مثل اینکه بگویند موزه ایران باستان را با کتیبهها و لوحهای هخامنشی میخواهیم به یک موسسه خصوصی واگذار کنیم.
کدام موزه بزرگ دنیا در دست یک موسسه خصوصی است؟ هر موزه بزرگ دنیا از دولت پول میگیرد و بودجه دولتی دارد. مگر موزه متروپولیتن اینطور نیست؟ مگر موزه لوور اینطور نیست؟ تمام موزههای بزرگ همینگونهاند. موزه بریتانیا مجانی است و اصلا درآمدی ندارد. من واقعا درک نمیکنم که این فکر شگفتانگیز از کجا شروع شده است و اصلا هدف چیست؟ اگر هدف درآمدزایی است که هیچ موزهای در دنیا درآمدزایی نمیکند و حالا اگر این موزه به بخش خصوصی واگذار شود تضمینی برای درآمدزایی وجود دارد؟
این اتفاق درباره موزه اهواز هم افتاد، اما اینجا صحبت از میلیاردها دلار اموال موزه است. همان چند ورق شاهنامه شاهطهماسبی ارزشی بالای یک میلیارد دلار دارد. من از این نظر خیلی متأثر شدم و همین مطالب را خواهم نوشت و در روزنامهها به انتشار میرسانم، چون این فکر، فکر بسیار غلط و غیراجرایی است. تصور میکنم مطرح شدن این مسأله به این وسعت و جانبداری هنرمندان از اینکه این فکر غلط کنار گذاشته شود بسیار بجا بوده است. این موضوع باید با روشنگری همراه شود و از این گنجینه ملی آثار فرهنگی زنده و پویا حمایت و محافظت شود.»