درعین حال نگران کننده بود ، زیرا این فیلم نشان میدهد که فناوری میتواند تا چه حد خصمانه، اعتیادآور، تهاجمی، آخرالزمانی و به همین دلایل، از نظر روانی آزار دهنده باشد. با این حال از ماه مه امسال - 2019 - بینندگان مشتاقانه منتظر قسمت پنجم این سریال بودند که در ژوئن امسال آماده شد.
سریال Black Mirror که در سال 2011 تولید شد، تنها با هدف سرگرمی ساخته شد اما درعین حال دعوتی است از بیننده که درباره آثار و عوارض منفی فناوریها بر جامعه ما و تأثیر آن بر رفتار اجتماعی و فردی انسان بیشتر بیندیشد. درهر اپیزود این سریال کارگردان تلاش دارد که نشان دهد چگونه یک فناوری که اکنون درخدمت ماست میتواند درآیندهای نه چندان دور به سوی بهتر یا به طور خاص بدتر شدن، تکامل یابد. فناوری به خودی خود میتواند خطرناک باشد اما مشکل اصلی آن است که این قبیل ابزارها توسط طراحان و یا کاربران با اهداف منفی و خطرناک به کار گرفته شوند و سبب تحقیر، اجبار و یا حتی کشتن انسان یا انسانها شوند.
در سریال «آینه سیاه» موقعیتها و کاراکترها تا حد زیادی آشنا هستند که اغلب به گونهای ناخواسته به سمت وضعیتهای اضطرابآور، تخریب و حتی مرگ میروند. هر قسمت از این سریال مستقل و دارای سبک و داستان خاص خود است هرچند گاه با سرنخهایی هم به یکدیگر متصل میشوند. موضوعاتی که دراین سریال تحت پوشش قرار گرفته شامل مسائلی چون شبکههای اجتماعی، ویدئوگیمها، گرایش وسواسگونه به زندگی سلبریتیها ، واقعیت تلويزیون، گوشیهای همراه و مشکلات ناشی از نمایش ویدئوهای مستهجن است.
همچنین مسائلی چون پایان زندگی خصوصی و ظهور روبات ها و اندرویدها، رواج پروفایلهای تجاری و اجتماعی، نشر بی سابقه اخبار جعلی و انتشار عقاید دستکاری شده افراد، رواج سایتهای دوستیابی و سیستمهای همسریابی، عصر واقعیت افزوده همهجانبه، امنیت سایبری ، حمله سایبری و انتقال حافظه یا هوشیاری انسان به ماشین و درنهایت عصر transhumanism یا ترابشریت!
نمایش اکنون درآینه آینده
در فصلهای ابتدایی «آینه سیاه» آینده ترسناک و تکنولوژیزدهای را ترسیم میکرد که تا 10 سال پیش چندان باورپذیر نبود اما اکنون در2019 واقعیتها حاکی از تحقق آن پیشبینیهاست که با برخی تفاوتهای ظاهری پیش روی خود داریم. اکنون به چند نمونه از اپیزودهای مختلف اشاره میکنیم:
اپیزود خفه شو و برقص :هکرها و باج گیری
پیش بینی : درفصلهای نخست این سریال یکی از پیشبینیها این بود که هکرها میتوانند به وب کم و اطلاعات شخصی شما دسترسی پیدا کنند و از آنها علیه شما استفاده کنند. این پیشبینی مشخصا در سومین قسمت از فصل سوم سریال آینه سیاه با عنوان «خفه شو و برقص» (به انگلیسی: Shut Up and Dance) مطرح شده است.
«خفهشو و برقص» که با واکنشهای مثبتی مواجه شد و ایندیپندنت در ارزیابیای که از سریال آینه سیاه منتشر کرد، این بخش را جزو سه قسمت برتر سریال در تمامی فصلها دانست، درباره پسر جوانی به نام کنی است که هنگام کار با لپتاپش و ورود به سایتهای هرزه نگاری توسط هکرهایی ناشناس که از طریق دوربین وبکمش از او فیلم میگرفتند، تهدید میشود و مورد اخاذی قرار میگیرد.
درعالم واقعیت
هرچند که درعالم واقعیت هنوز این سناریو رخ نداده اما درعین حال چیزی نیست که در شرایط کنونی غیرممکن باشد. امروزه ممکن است که وب کم، کل رایانهها و مدارک الکترونیکی افراد هک شود و البته ارسال بلک میل و اخاذی نیز چیز تازهای نیست. حتی دهها وب سایت وجود دارند که جریانهای زندهای از وب کمهای متصل به اینترنتهای ناامن را پوشش میدهند. بعید است که کامپیوتر شما درآنجا فعال باشد اما به هرحال امروزه هک کردن یک دوربین در مانیتوری ارزان قیمت، کار چندان دشواری نیست.
درحال حاضر بد نیست که نسبت به امنیت سایبری خود حساس باشیم اما نه آنقدر که نگران افتادن در چاله کلاهبرداری از طریق دریافت ایمیلهایی باشیم که طی آن کسی با تهدید بهاین که با انتشار فیلمهایی بتواند از شما اخاذی کند. هرچند این روش ترفندی معمول است اما آنها چیزی علیه شما ندارند.
سقوط ناگهانی nosedive- و رتبهبندی اجتماعی
پیش بینی: دراین اپیزود پیشبینی شده است که درآیندهای نزدیک بخشهای مهمی از زندگی ما مثل فرصتهای شغلی، حتی فرصتهای آشنایی و ازدواج، براساس رتبهبندیهایی صورت میگیرد که ناشی از رأی افراد دیگر به ماست.
نخستین قسمت از فصل سوم سریال آینه سیاه است. در این اپیزود، مردم میتوانند با استفاده از موبایل خود از یک تا پنج ستاره به افراد مختلف، امتیاز بدهند. مجموع امتیاز هرکس بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی او تأثیر دارد. برای مثال، فردی که میانگین امتیاز لازم را نداشته باشد، نمیتواند از امکاناتی همچون بستری در بیمارستانهای مجهز گرفته تا گرفتن قهوه و تخفیف دراجاره منزل، برخوردار شود.
درعالم واقعیت
درست است که ما همانند آنچه که در آینه سیاه نشان داده شده، تراشهای کاشته شده در سر نداریم که رتبه کسب شده روی سر افراد را نشان دهد، اما بعد از پخش این اپیزود، اعلام شد که چین در حال ساخت یک «سیستم رتبهبندی اجتماعی»است که به هر فرد بر اساس رفتارهای اجتماعی او، نمره میدهد. این رتبه بندی براساس معیارهایی چون ولخرجی، افراط در بازیهای ویدئویی، عقب افتادن قسطها یا ارتکاب جرم صورت میگیرد. ناتوانی درکسب نمره خوب میتواند سبب محرومیت شما از پرواز با هواپیما و قطار، کاهش سرعت اینترنت و حتی انتخاب شغل شما شود.
درنهایت از ماه می 2018 مقامات پکن اعلام کردند که ۱۱ میلیون نفر از رزرو بلیت هواپیما و ۴.۲ میلیون نفر از سفر با قطار سریعالسیر منع شدهاند. سیستم جدید امکان رهگیری و نظارت دقیق بر ۱.۳ میلیارد نفر را برای حکومت پکن فراهم کرده است. چیزی که به چشم انداز توصیف شده درسریال «بلک میرور» ب شدت نزدیک است.
Hated in the Nation اپیزود منفور درکشور و پهپادها
پیش بینی: درآینده با تعداد زیادی پهپاد مواجه میشویم که پیرامون ما درحال گشت و گذارند. این پهپادها قادر به هک کردن و حتی کشتن افراد هستند.
در فینال فصل سوم سریال کسانی که توسط کاربران شبکههای اجتماعی مورد تنفر قرار میگیرند بهطرز مرموز و ترسناکی میمیرند و البته در همین حین ما متوجه میشویم که زنبورهای الکترونیکی تمام بریتانیا را پر کردهاند. چون که ظاهرا نسل زنبورهای واقعی منقرض شده است و دانشمندان به فکر وسیله جایگزینی برای از سرگیری وظایف مهم این حشرات افتادهاند. این پهپادهای حشرهنما قادر به کشتن افرادی هستند که از سوی رسانههای اجتماعی نامطلوب معرفی شدهاند. همچنین مبدل به ابزاری برای جاسوسی میان مردم میشود.
درعالم واقعیت
واقعیت این است که جهان درحال حاضر، دقیقا با مشکل کاهش جمعیت زنبورها مواجه شده و همچنین طرحی برای استفاده از دستههای انبوه پهپادهای خودمختار بسیار کوچک به جای زنبور عسل نیز در موسسه ثبت اختراعات ثبت شده است. با این حال گزارشی دال بر خشونت این پهپادها علیه مردم ثبت نشده است.
شبیه سازی انسان؛ درچندین اپیزود از آینه سیاه
اپیزود Be Right Back
پیش بینی: ما درآیندهای نزدیک قادر خواهیم بود با کمک هوش مصنوعی، ماکتها یا بدلهایی از افراد با بیشترین شباهت به واقعیت آنها بسازیم که البته هدف از ساخت این بدلها در بیشتر موارد، خیرخواهانه نیست.
شبیهسازی انسانها یا شخصیت فردی، موضوعی مهم در فیلم آینه سیاه است که درچند اپیزود تکرار شده است. اپیزود «به زودی برمیگردم» درباره زنی است که میتواند به کمک هوش مصنوعی اطلاعات شوهر مرده خود را به دست آورد.
درعالم واقعیت
هماکنون در دنیایی زندگی میکنیم که تمام فعالیتهای اینترنتیمان ردی از خودشان برجای میگذارند و زوجهای زیادی هستند که به خاطر عدم اطمینان به یکدیگر، آمار تماسهای موبایل یکدیگر را چک میکنند. همه در تلاش دیوانهواری برای اثبات بیاعتمادیشان هستند.
چارلی بروکر کارگردان و خالق این سریال درباره برخی از این اپیزودها گفته است:«آنچه دراین سریالها به نمایش درآمده، روش زندگی ما درهمین زمان است.» به گفته او اکثر قسمتهای سریال در جامعهای مدرن رخ میدهد و در آن نیمه تاریک رابطه انسان با تکنولوژی مورد بررسی قرار میگیرد. درواقع او مشکل اصلی را در فناوری یا حتی کارکرد آن نمیداند بلکه وضعیت روحی، عدم بلوغ و نگرشهای بیمارگونه انسانهاست که فناوری را به ابزارهایی مخرب مبدل میکند.
این موضوعی است که درتمام اپیزودها به وضوح قابل مشاهده است. به عنوان مثال در این اپیزود عامل اصلی خطر حس بدبینی، وابستگی و حسادت شدید زن است که با ظهور فناوریهای مدرن، میدان و قدرت عمل بیشتری برای تخریب یافتهاند. شاید اگر فناوریهای مدرن نباشند، جنبههای مخرب این احساسات در انسان به این وضوح خود را نشان ندهند. چه بسیار انسانها که احساسات و نگرشهای مخرب خود را زیر نقابی از مظلومیت و حق بجانبی پنهان میکنند و حتی خود نیز نمیدانند که دراصل قربانی عینک و نگرشهای شخصی خود شدهاند.
شبیهسازی انسان دراپیزود USS کالیستر
یک برنامهنویس که در یک شرکت تولید بازیهای رایانهای مشغول به کار است، با وجود استعداد خوبی که دارد، هرگز جدی گرفته نشده و حتی گاهی اوقات از طرف همکاران خود تحقیر نیز میشود. رابرت در خفا، بر اساس سریال محبوب خود یعنی «سفر ستارهای» یک بازی آنلاین ساخته که بر اساس دیانای همکاران خود، شخصیتهای بازی را خلق میکند. درون بازی، «رابرت» که فرمانده سفینهای تحت عنوان USS کالیستر است، بقیه همکارانش را همچون برده به خدمت میگیرد.
دیجی را خفه کن (Hang the DJ)
فصل چهارم سریال آینه سیاه دیجی را خفه کن (Hang the DJ) درباره یک سیستم هوشمند برای یافتن افراد مناسب یکدیگر برای ازدواج است؛ بدین صورت که سیستم با استفاده از الگوریتمی دو داوطلب را انتخاب میکند و یک زمان مشخص (از چند ساعت تا چند سال) برای زندگی مشترک آنها تعیین میکند.
کریسمس سفید (White Christmas)
در قسمت ویژه فصل دوم سریال آینه سیاه، کریسمس سفید، ترکیب عجیب تکنولوژی با بدن انسان پیشبینی شده است. این ترکیب شامل قرارگرفتن لنزی مانند عینک «گوگل گلس» در درون چشم هر شخص و همچنین قرار گرفتن تراشهای کوچک در جمجمه با توان کپی کردن مغز است. افراد از طریق قابلیتهای این لنز، میتوانند شخصی را بلاک کنند و تا آخر عمر نه آن شخص را دیده و نه صدای آن را بشنوند! همچنین تراشه میتواند پس از یک هفته قرار گرفتن در کنار مغز یک فرد با آپلود کردن تمام دادههای مغز و حافظه، یک انسان مجازی دقیقا همانند فرد مورد نظر اما به صورت شبیهسازی در دنیای مجازی را بسازد، موجودی که دقیقا شبیه خود شخص است و اصلا نمیتوان قبول کرد که تنها یک کد کپی شده از فرد اصلی است!
درعالم واقعیت
هرچند که هر اپیزودی دراین سریال به موضوع شبیهسازی از شخصیت افراد اشارهای دارد اما این ایده کلی که ما میتوانیم با استفاده از دادههای شخصی یا حتی مغزمان ، شبیهسازی شویم، کمابیش رخ داده است. کاشت انواع تراشهها در مغز و تلاش شرکت نورولینک برای آپلود دادههای مغز انسان و پروژههای ذهنخوانی، از این جمله است. با این حال هنوز هم دقیقا روشن نیست که چقدر خودآگاهی دراین شخصیتسازیها وجود دارد. از دیگر سو انواع پروژهها با هدف دستیابی به روباتهایی که میتوانند شبیه انسانها باشند بی آنکه نگاه مات و غیر طبیعی روباتها را هم نداشته باشند، دردست اقدام است.
احتمالا پروژه تحقیقاتی ETER9 شبیهترین نمونه دراین زمینه است. پروژه ETER9 دراصل شک شبکه اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی است که توسط یک کارآفرین پرتقالی راه اندازی شده است. ETER9 قادر به دیجیتالی کردن صفات شخصی شما به کمک هوش مصنوعی است و درواقع خلق یک همتای سایبری برای شماست.
آینده یا اکنون؟
یکی از برجستهترین اپیزودها ، اپیزود دوم درفصل اول این سریال با عنوان امتیاز یا «شایستگی 15 میلیونی» است. این اپیزد نشانگر دنیایی است نزدیک به توصیفی که «هربرت مارکوزه» فیلسوف معاصر آلمانی از آینده بشر دارد و آن را با عبارت: بردگی در عصر سلطه رسانههای جمعی ، تبلیغات و صنایع بیان کرده است. این بخش بیش از آنکه پیشبینی آینده باشد، بیان حال است.
شخصیت اصلی در این بخش ، «بینگ» فردی است که همانند بیشتر افراد از طبقه متوسط، روزهای خود را با رکاب زدن ممتد و تکراری، که به جایی ختم نمیشود، درخانهای که تمام دیوارهایش از صفحه نمایش ساخته شده، میگذراند. او برای خرید کالا و خدمات از اعتبار مالی خاصی که «واجدین شرایط» از آن بهرهمند میشوند، استفاده میکند.
درچنین جامعه ماتریالیستیای ، جایی که فناوری حاکم است، بازی و گیم و مسابقات تلويزیونی،(همانند امریکن ایدل) تنها سرگرمی یا دلخوشی موجود برای افراد است و کسب شهرت تنها هدف مطلوب، برای ارضای حس جاهطلبی و پیشرفت انسانهاست. هرچند که بینگ دراین قسمت سعی دارد در برابر چنین سیستمی بایستد اما درنهایت به بخشی از این سیستم تبدیل میشود و دربرابر برخورداری از یک زندگی مرفه، از اصول اخلاقی خود چشمپوشی میکند.
درعالم واقعیت
این اپیزود بخشی است که هم اکنون دراشکال کمرنگتری درجهان واقعی حکمفرما شده است. وضعیتی که نشان میدهد فناوریهای ما بد یا خوب، درنهایت فرزند اندیشه و ذات ما انسانهاست. درحالی که به نظر میرسد آینه سیاه نمایشگر یک نگرانی از روندهای جاری فناوری در آینده است، چارلی بروکر سازنده آن با گشت و گذار در اخبار امروز، درونمایه داستانهای خود را به دست آورده است. البته این داستانها احتمالا تا حد زیادی اغراقآمیزند اما واقعیت این است که در دنیای فناوریهای دیجیتال، چنین روندی از زندگی بیهدف و آرمانهای کور شهرتطلبانه، روندی فزاینده دارد. این فناوریها امروزه مسئول بروز انواع آسیبهای روانی و جسمی و حتی باعث بروز منازعات ژئوپلتیک نیزهستند. همچنین نوعی افزایش به تنزل اخلاق اجتماعی و میل به اقتدارگرایی را نشان میدهند. سریال آینه سیاه موضوعاتی را که سالهاست محور بحثهای گسترده درباره آینده بشر درعصر فناوری بوده، پیشبینی کرده است. پیشبینیهایی که میتوان گفت نه درآیندهای دور، که درواقع بیان شرایط امروز است.