با پایان اولین بازی استقلال در لیگ برتر و شکست این تیم مقابل ماشینسازی در یک دیدار خارج از خانه، جنجالها در اطراف استقلال شکل دیگری گرفت. استقلال در اولین بازی خود نتوانست از پس تیم رسول خطیبی بر بیاید تا لیگ نوزدهم مانند چند سال اخیر با یک اتفاق تلخ برای طرفداران و بازیکنان تیم آبیپوش پایتخت آغاز شود و ستونهای محکم استقلال که در اردوهای پیشفصل بناگذاشته شده بودند، سست شود.
درخواست خرید میلیچ و ترئو؛ مقدمه جنجالهای بزرگ
شرایط استقلال تا پیش از درخواست خرید میلیچ و ترئو، آرمانی بهنظر میرسید و این تیم اردوی پیشفصل و بازیهای تدارکاتی موفقی را پشت سر گذاشته بود؛ اما مطرح شدن درخواست خرید دو بازیکن از طرف استراماچونی و مقاومت مدیریت برای نخریدن این بازیکنان، حواشی را پیرامون باشگاه استقلال کلید زد. گزینه اول استراماچونی برای تقویت پست دفاع چپ استقلال، میلیچ بود. بازیکنی که سابقه بازی در سریآ ایتالیا را در کارنامه خود دارد، اما از همان بدو ورود این بازیکنان به ایران، اتفاقات جنجالی زیادی اطراف این بازیکن شکل گرفت و این بازیکن نتوانست در ایران ماندنی شود و بعد از گذشت چند روز این بازیکن به ایران برگشت و بعد از گذراندن تستهای پزشکی با استقلال قرارداد بست.
داستان میلیچ تنها مشکل کار استقلالیها نبود و استرماچونی عقیده که دیاباته به یک مهاجم دیگر در کنار خودش نیاز دارد تا استقلال به موفقیت برسد و عملکرد خوبی را از خود نشان دهد و مهاجمان فعلی استقلال، کیفیت لازم را ندارد. او برای رفع این مشکل ترئو را به باشگاه پیشنهاد داد، اما باشگاه حاضر نشد تا مبلغ مدنظر این بازیکن را پرداخت کند و در این بین، شروع دلخوری استراماچونی از مدیران آبی کلید خورد و این مربی ایتالیایی با رفتاری مانند حاضر شدن در بازی تدارکاتی با پیراهن شخصی و رسمی، اعتراض خود را به این حرکت مدیران استقلال نشان داد.
انداختن صندلی، آتش جنجالها را برافروخت!
باخت در لحظات پایانی مقابل ماشین سازی باعث شد تا استراماچونی و استقلال وارد قسمت جدیدی از فصل حواشیهای پرتعداد آبیپوشان شوند. استراماچونی با عصبانیت از شکست وارد کنفرانس خبری شد و وقتی فهمید که مترجم اصلیاش را در اختیار ندارد، با عصبانیت بیشتری نسبت به قبل، کار را دنبال کرد. شدت این موضوع زمانی مشخص شد که سرمربی استقلال بعد از اتمام صحبتهایش صندلیای که در کنارش قرار داشت را به زمین کوبید تا جنجال جدیدی در رسانههای ایران و ایتالیا شکل بگیرد. مدیران استقلال برای رفع کلی دلخوریها خیلی زود دست به کار شدند و با جلساتی که با استراماچونی برگزار کردند سعی کردند تا کدورتها را رفع کنند، اما هرچه زدند به در بسته خورد و هنوز رابطه گرم و صمیمانهای میان مدیریت و استقلال شکل نگرفته است.
رسانههای ایتالیایی داستان را گرم نگه میدارند
ارتباط برقرار کردن با رسانههای داخلی، در ابتدای راه، برای مربیان خارجی یک چالش بزرگ بوده است و این مربیان سعی میکنند که آرامآرام در میان رسانهها حاضر شوند. استراماچونی، سرمربی استقلال اما نقشه و برنامه مختلفی را در سر دارد و بهطور کلی ارتباطش را با رسانههای داخلی قطع کرده است و فقط با رسانههای خارجی مصاحبه میکند و پوششدهنده اصلی اخبار مربوط به او، این رسانهها هستند. در کنار تمام این موضوعات و جدا از مصاحبههایی که سرمربی استقلال با این رسانهها انجام میدهد، این رسانهها همیشه اخبار دقیقی از شرایط استقلال و استراماچونی دارند و ثانیه به ثانیه، این اخبار را منتشر میکنند. این نکته از این جهت مهم است که بدانیم، این رسانهها خبرنگاری در داخل ایران ندارند و نمیتوانند خودشان اخبار را بهصورت مستقیم بهدست بیاورند.
جنجالها مدیریتی در پل مدیریت
حواشی شکل گرفته پیرامون باشگاه استقلال باعث شد تا امیرحسین فتحی، مدیرعامل استقلال جایگاهاش متزلزلتر از همیشه شود و شایعاتی مبنیبر برکناری فتحی و جایگزین شدن افرادی مثل علی خطیر، احمد سعادتمند و سعید آذری با او در رسانهها مطرح شد، اما درنهایت این امیرحسین فتحی بود که در صندلی استقلال ماندنی شد تا حداقل برای یک فصل دیگر، استقلال را مدیریت کند. دلیل اصلی ابقای فتحی در استقلال این بود که دیگر گزینههای هدایت استقلال هرکدام بنا به دلایلی از دیدگاه مدیران وزارت ورزش مناسب هدایت این تیم نبودند و کارآیی لازم برای مدیریت استقلال را نداشتند. نکته دیگر مدیریت درباره باشگاه استقلال تغییر در هیات مدیره این تیم بود، جاییکه وزیر ورزش بالاخره با استعفای احمد سعادتمند موافقت کرد تا خلیلزاده جایگزین او بهعنوان رئیس هیات مدیره باشگاه شود و مدیریت باشگاه وارد فاز جدیدی شود.
اگر اختلافات بهطور کلی کنار گذاشته نشود و مدیریت و سرمربی استقلال، هر کدام به روش خودشان بخواهند تیم را مدیریت و هدایت کنند، استقلال در شرایطی به مراتب بحرانیتر از شرایط فعلی فرار میگیرد و آژیر اضطرار در باشگاه استقلال، زودتر از آنچه باید به صدا در میآید.