جنگلهای هیرکانی کاسپین (The Caspian Hyrcanian Forests) یک کمربند سبز از جنگلهای برگریز معتدله به طول تقریبی ۸۰۰ کیلومتر و عرض متوسط ۲۷ کیلومتر است که از آستارا در شمال غربی دریاچه خزر آغاز میشود و تا منطقه گلیداغی واقع در منتهیالیه شرقی امتداد پیدا میکند. کل مساحتی را که این محدوده پوشش میدهد، تقریبا معادل 85/1میلیون هکتار تخمین زدهاند. هیرکانی (Hyrcanian) برگرفته از کلمه هیرکان (Hyrcan)است که به معنای قلمرو یا زمین گرگ است.
این جنگلها که از آن باعنوان یک منطقه اکولوژیک خاص یاد میشود، بازمانده جنگلهای پهن برگ دوران سوم زمینشناسی است که عمر متوسط آن را بیشتر از یک میلیون سال برآورد کردهاند. در این مقاله صرفا به گونههای گیاهی و جانوری شاخص در این منطقه اشاره خواهد شد.
گونههای گیاهی شاخص هیرکانی
مهمترین و شاخصترین دلیل حضور و شکلگیری جنگلهای هیرکانی، حجم انبوه آبی است که از دریاچه خزر تبخیر میشود. وقتی این حجم انبوه بخار آب با سد بزرگ البرز برخورد میکند، این دیواره عظیم نقش مانعی اقلیمی را ایفا میکند و بالطبع حجم انبوهی از ابر تولید میشود که حاصل آن بارشهای متعدد به شکل باران یا برف است. به همین دلیل است که در شیب شمالی کوههای البرز، جنگلهای سبز و در شیب جنوبی آن خشکی دیده میشود که درنهایت هم به کویر ختم میشود.
بیش از ۱۳۰گونه درختی و درختچهای در جنگلهای شمال شناسایی شده است که بعضی از آنها بومی، اندمیک و بعضی دیگر نیمه اندمیک این جنگلها هستند. گونههای گیاهی شاخص جنگلهای هیرکانی عبارتند از شب خسب یا گل ابریشم، ملچ، سرخدار، نمدار، بلندمازو و انجیلی، آزاد، بارانک، توسکای قشلاقی، راش، زربین، سفیدپلت، شمشاد، شیردار، لرگ، لیلکی، ممرز و زبان گنجشک.
جنگل به بخشی اطلاق میشود که حداقل انبوهی تاج پوشش آن ۱۰درصد باشد و تعداد درختان آن از ۲۵۰ اصله در هر هکتار کمتر نباشد حال آنکه محدوده غیرجنگلی بخشی است که انبوهی تاج پوشش آن از ۱۰درصد کمتر باشد.
یکی از گیاهان شاخص جنگلهای هیرکانی، افرای هیرکانی یا افرای بالکان با نام علمی (Acer hyrcanum) است. این گونه گیاهی در کشورهای ارمنستان، آذربایجان، بلغارستان، یونان، جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، سوریه و اوکراین وجود دارد و در حدفاصل ارتفاع ۴۰۰متر تا400/2 متر بالای سطح دریا میروید.
یکی از دلایل رویش افرای بالکان در ارتفاعات بالا و عرصههای باز، پرهیز این گونه گیاهی از رقابت با دیگر درختان مرتفع است. افرای بالکان یا به صورت تک یا در گروههای خیلی کوچک و مخلوط با دیگر درختان برگریز و مخروطیان میروید. زیستگاه این گونه گیاهی معمولا مناطق صخرهای و خاکهای از جنس آهکی است.
بهترین استراتژی برای حفاظت بلندمدت از گیاهانی تا این اندازه خاص، حفاظت از آنها در طبیعت است که به آن حفاظت در محل طبیعی In Situ گفته میشود اما از آنجا که بعضی از جمعیتهای باقیمانده از این گونه گیاهی از نظر تعداد خیلی کم و حفظ آنها در عمل غیرممکن شده و همان تعداد معدود باقیمانده هم باوجود تلاشهای حفاظتی روندی نزولی را طی میکنند؛ در نتیجه ضرورت حفاظت از آنها در شرایط مصنوعی، بامدیریت و نظارت انسان نیز احساس شده که به آن حفاظت خارج از طبیعت Ex Situ میگویند.
با وجود اینکه افرای هیرکانی در اروپا در رده حداقل نگرانی ارزیابی شده اما به دلیل موقعیت خاص آن بالاخص در جنگلهای هیرکانی، ۳۸ کلکسیون از آن را در باغهای گیاهشناسی و محیطهای خارج از زیستگاه طبیعی پرورش دادهاند.
نباید فراموش کرد که روشهایی که بهمنظور استقرار جمعیتهای گونههای نادر و در معرض خطر گیاهی بهکار میرود، از اساس با روشهایی فرق میکند که برای گونههای جانوری مهرهدار خشکیزی کاربرد دارد.
بومشناسان گیاهی باید قبل از کاشتن یک گیاه، مسائل متعددی را مدنظر قرار دهند و تدابیر لازم را مانند دفن مقادیری خاک برگ، حذف گیاهان رقیب و دور نگه داشتن احشام بهکار ببندند تا حداقل امکان استقرار موفق یک جمعیت افزایش پیدا کند. در عین حال بومشناسان گیاهی باید درباره موثرترین شیوههای استقرار یک گونه در یک محل جدید مطالعه و تحقیق کنند؛ بر این اساس است که دانههای یک گیاه مانند افرای هیرکانی برداشت و به جای دیگری با قابلیت کشت مناسب منتقل شده است.
در مجموع تنوع گیاهی در جنگلهای هیرکانی بهشدت غنی است اما هرقدر که از سمت غرب به شرق نزدیک می¬شویم، معمولا به دلیل شرایط خاص اقلیمی تنوع و تعدد گونه¬ای هم افزایش پیدا میکند. بهعنوان مثال در منطقه گلستان نمونه¬های کم¬نظیری از جلوه¬های طبیعی را به دلیل تفاوت¬های اقلیمی میتوان مشاهده کرد. یک نمونه از آنها بلوطهای گلستان است که قرن¬های متمادی در ژنوتیپ آنها تغییراتی ایجاد شده و بهواسطه این تغییرات و سازگاریها است که این گیاه میتواند تنوع اقلیمی را تحمل کند.
یکی از گونههای گیاهی شاخص جنگلهای هیرکانی، شمشاد با نام علمی (Buxus hyrcanus) است که گیاهی سایهپسند میباشد و معمولا هم در زیر توده درختان جنگلی هیرکانی مانند راش یافت میشود. متاسفانه شمشادهای خزر در معرض تهدیدات گوناگونی هستند که از آن جمله میتوان به انواع آفات اشاره کرد. تخمین زده میشود که حدود ۸۵۰۰ هکتار از شمشادهای مازندران به بیماری بلایت و آفت شبپره مبتلا شدهاند.
گونههای جانوری شاخص هیرکانی
حدود ۵۸ گونه پستاندار در جنگلهای هیرکانی گزارش شده که از این میان پلنگ ایرانی (در رده در معرض خطر اتحادیه جهانی حفاظت) و پازن (در رده آسیبپذیر اتحادیه جهانی حفاظت) جزو پستاندارانی هستند که بیش از دیگران در معرض تهدید هستند.
شش گونه دیگر از پستانداران منطقه هیرکانی هم به دلیل وضعیت حفاظتی مورد توجه هستند. این شش گونه عبارتند از خفاش دم آزاد اروپاییWestern Barbastelle Bat، خفاش بچستاین Bchstein's Myotis Bat، خفاش جنگلی بزرگ Giant Noctule Bat، شنگ European Otter، ول علفزار Schelkovinkov's Pine Vole و موش صحرایی هیرکانی Hyrcanian Field Mouse) که همگی در رده نزدیک به تهدید (Near Threatened, NT) اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (آییوسیان) قرار دارند. از میان این فهرست سه گونه اول نادرند، وضعیت ول علفزار و شنگ نامشخص است و موش صحرایی هیرکانی هم بهعنوان یک گونه اندمیک جنگلهای ایران و آذربایجان شناخته شده است.
فقط در حدود ۵۸ سال پیش، شاخصترین گونه گوشتخوار ایران یعنی ببر مازندران در منطقه هیرکانی منقرض شد. آخرین ببر هیرکانی در روستای شارلق یا کلاله از توابع مراوه تپه استان گلستان شکار شد. از آنجا که زیستگاههای جنگلی پست منطقه هیرکانی بهطور کامل تخریب شده و به اراضی کشاورزی یا زمینهای مسکونی تغییر کاربری دادهاند، بنابراین هر گونه تفکر مبنی بر معرفی مجدد این حیوان به طبیعت عملا غیرممکن و محال است.
باوجود اینکه جنگلهای هیرکانی از منظر گونههای جانوری بسیار غنی و منحصربهفردند اما تحقیقات بسیار اندکی در این زمینه انجام شده است. معدود کارشناسانی که در این زمینه فعالیت کردهاند، بر این باورند که یکی از مهمترین مشکلاتی که هماکنون در این منطقه وجود دارد، موضوع تعارضات میان حیوانات وحشی بالاخص گوشتخوران درشت جثه با انسان است.
تحقیقات میدانی نشان داده که ارتباط نزدیکی میان بیماری دامهای اهلی و احتمال حمله به آنها از سوی گوشتخورانی مانند پلنگ وجود دارد. ضمن اینکه نباید از یاد برد، چوپانها جزو افرادی هستند که بیشترین زمانشان را در طبیعت سپری میکنند و بالطبع احتمال بروز مشکل برای آنها از این منظر بیش از دیگران است. براساس مطالعاتی که انجام شده از سال ۲۰۰۷ میلادی تاکنون ۹۹ درصد افرادی که پلنگ به آنها حمله کرده، عمدتا چوپان یا گلهدار بودهاند. کارشناسان حیاتوحش انتظار دارند که اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، وضعیت تعارضات در این منطقه وخیمتر هم شود مگر آنکه هرچه سریعتر یک استراتژی آموزشی جدی برای این گروه آسیبپذیر در برنامههای مدیریت حیاتوحش دیده شود.
حضور پرندگان هم در جنگلهای هیرکانی، شاخص است اما متاسفانه در بیشتر مطالبی که تاکنون چاپ شده، این مورد آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته است. از دید کارشناسان شگفتانگیز است که بیش از ۱۸۰گونه پرنده در جنگلهای معتدله هیرکانی زیست میکنند. اگر وسعت جنگلهای هیرکانی را که رقمی معادل 85/1میلیون هکتار است، با ابعاد جمعیتی پرندگان این منطقه مقایسه کنیم، متوجه میشویم که حضور پرندگان در این جنگلها نهتنها از منظر ملی بلکه حتی از نظر منطقهای و جهانی هم خارقالعاده و بینظیر است.
در جنگلهای هیرکانی، پرنده بومی وجود ندارد اما چرخ ریسک خزری (چرخ ریسک ایرانی) که به آن Caspian Tit (Parus hyrcanus) گفته میشود، یک گونه تقریبا بومی است که محدوده پراکنش آن به این منطقه و بخشهایی از کشور همسایه یعنی آذربایجان محدود شده است. اطلاعات درمورد این گونه اندک است اما جالب است بدانید چرخریسک خزری برای خود سوراخی میسازد و در آن زادآوری کرده و فرزندانش را بزرگ میکند.
از بین پرندگان، پنج گونه هستند که در ردهبندی اتحادیه جهانی حفاظت مهم تلقی میشوند: عقاب استپی Steppe Eagle که یک گونه در معرض خطر است، قمری معمولی European Turtle Dove که یک گونه آسیبپذیر است، عقاب شاهی خاوری Eastern Imperial Eagle که یک گونه آسیبپذیر است و درنهایت دو گونه سبزقبا European Roller و مگسگیر نیمه طوقدار Semi-collared Flycatcher که هر دو در رده نزدیک به تهدید (Near Threatened, NT) قرار دارند.
اما خزندگان در منطقه هیرکانی، نسبت به دیگر مهرهداران از تنوع کمتری برخوردارند. تخمینزده شده که در این منطقه ۳۱ گونه خزنده زیست میکند که این مقدار نزدیک ۱۴درصد از کل ۲۲۶ گونه خزندهای است که تاکنون در ایران گزارش شده است. این مسئله احتمالا به دلیل دو فاکتور درجه حرارت و آب است که پراکنش خزندگان را با محدودیت مواجه ساخته است.
اما حضور دوزیستان در منطقه هیرکانی بسیار شاخص و غنی است که این امر بهواسطه انواع و اقسام بدنههای آبی نظیر نهرها، استخرها و تالابهاست.. تاکنون حضور ۹ گونه از مجموع ۲۲گونه دوزیستی که در ایران شناسایی شده، در منطقه هیرکانی به تایید رسیده و این به آن معناست که ۴۰ درصد پراکنش دوزیستان ایران در این منطقه است. از میان دوزیستانی که در این منطقه شناسایی و ثبت شدهاند، گونه موسوم به سمندر غارزی (Cave Salamander) به نوعی شاخصتر است؛ چراکه بهعنوان یک گونه بومی شناخته شده و از نظر طبقهبندی اتحادیه جهانی حفاظت (آییوسیان) هم در رده به شدت در معرض خطر انقراض (Critically Endangered, CR) قرار دارد. لازم به ذکر است که این رده حفاظتی دقیقا معادل رده حفاظتی یوزهای آسیایی است.