کد خبر: ۱۴۵۲۶
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۶

تجربه تغییر هویت با ماسک‌ و نقاب

همان‌طور که ژان‌لویی بدونن نوشته: امروزه با کمک پژوهش‌هایی که در قلمرو باستان‌شناسی و علوم انسانی انجام می‌شود، بسیاری از عناصری که معانی آنها را فراموش کرده‌ایم و از اهمیت‌شان غافل مانده‌ایم دوباره کشف می‌کنیم. یکی از این عناصر ماسک یا نقاب است که به نام‌های سیماچه، روبندک یا روبند، صورت‌پوش یا صورتک، شکلک و غیره هم نامیده می‌شود.
ساده‌ترین تصوری که از ماسک داریم پوششی به شکل‌های گوناگون است که تمامی صورت را می‌پوشاند و موجب تغییر چهره و پنهان کردن هویت واقعی ماسک‌زننده می‌شود. پژوهشگران معتقدند امروزه اگر شخصی دچار فراموشی هویت شود رفتارهایی از او سر می‌زند که در حالت معمولی غیرممکن است. در دوران پیشین شخص با پوشاندن چهره خود شاید هویت واقعی خود را فراموش می‌کرده و به هویتی تبدیل می‌شده که به همراهی مناسک و مراسم ذهن خود را به فراسوی مرزهای زیستی و هویتی می‌برده است، تجربه‌ای ناب که هر کسی تحمل آن را نداشت. انسان در گذشته‌های دور برای تاب آوردن در مقابل نیروهای ویرانگر طبیعت و نیز کنار آمدن با قدرت‌ها و نیروهای نادیدنی آن ناگزیر به اجرای مناسکی همراه با جادو برای دفع بدی‎‌ها و نیز اجرای مراسمی برای کمک خواستن از ارواح خوب بوده است. به این دلیل ماسک‌ها با ظاهری عجیب و غریب می‌توانستند ابزاری قوی برای جادوگری باشند، و دست‌آورد افرادی که توانایی ایجاد تغییر را در خود احساس می‌کردند. به همین دلیل ماسک‌ها ابزاری برای ایجاد قدرت برای دارنده آن نیز محسوب می‌شدند. به تدریج با رواج ابزارها و عناصر دیگر و تکامل فکری جامعه، نقاب‌ها و ماسک‌ها عملکرد جادویی خود را از دست دادند و به تدریج کارکرد نمایشی خود را در صحنه تئاتر و مراسم بالماسکه و جشن‌های اجتماعی یافتند. 
در ویکی‌پدیا آمده برای صورتک معانی مانند برای حفاظت، پنهان بودن، برای نمایش یا سرگرمی روی صورت می‌کشیدند، آورده شده است. ماسک در زبان فرانسه (Masque) به معنی نقاب و هر آنچه که چهره را می‌پوشاند؛ در انگلیسی (Mask) به مفهوم یک جسم مصنوعی که به شکل صورت حیوان، انسان یا ترکیبی است که بر صورت می‌بندند؛ در فرهنگ معین صورتک عجیب و غریب که برای تغییر شکل یا مخفی کردن قیافه حقیقی به چهره زنند و در جشن‌ها بدان صورت، خود را ظاهر سازند، تعریف شده است. ماسک هم‌چنین در فرهنگ دهخدا نگاهدارنده، صورت مستعار که بر روی نهند، بازی و مسخرگی معنی شده است؛ ماسک زدن، نقاب زدن، یعنی خلاف آنچه که هست خود را نشان دادن؛ فریب دادن ببینده و پنهان کردن خود واقعی هرچند گاهی این فریب دادن برای خنداندن بیینده می‌باشد. بنابراین ماسک برداشتن یعنی خود را چنانکه هست نمایش دادن، هماهنگ با طبیعت واقعی خود شدن، عیان و آشکار شدن و پرده از رازی برداشتن می‌باشد. 
کارکرد جادویی و آیینی نقاب در برخی از مناطق هنوز دیده می‌شود.‌ در قبایل افریقایی، در امریکای لاتین، در میان بومیان استرالیا و در تعدادی از جزایر اقیانوس آرام سنت استفاده از نقاب در مراسم رایج است. نقاب‌ها علاوه بر ویژگی‌های مشترک، یک تفاوت اصلی دارند. در شکل ظاهری‌شان بنا به کارکردشان تفاوت‌های اساسی دیده می‌شود. اگر برای ماسک یا نقاب‌ها کاربری‌های گوناگون تعریف کنیم ‌می‌توانیم به تفاوت شکل ظاهری آنها بیش ازپیش آگاه شویم. ماسک‌ها دو کاربری کلی دارند: آیینی و غیر آیینی. کاربری آیینی شامل کاربری تشریفاتی، جادویی، مذهبی می‌باشد. کاربری غیر آیینی مانند استفاده از صورتک یا ماسک برای رویدادهای اجتماعی و سیاسی و سرگرمی و غیره. از سوی دیگر ماسک تنها چهره را نهان نمی‌کرد گاهی تمام یا قسمتی از بدن را نیز می‌پوشاند. مارجوری هالپین انسان‌شناس در باره نقاب می‌گوید ما می‌توانیم در مورد پیدایش و یا نمادگرایی در ماسك‌ها صحبت كنیم اما تاکنون نتوانستیم دریابیم كه به‌طور دقیق چه چیزی در درون ماسك روی می‌دهد. رقصیدن و اجرای نمایش با یك ماسك، ذهن رقصنده را در وضعیت متفاوتی از هشیاری قرار می‌دهد كه نمی‌تواند توضیح دهد. چه اتفاقی در ماسك در حال انجام است؟. جان هالیفاكس انسان‌شناسی دیگر در مورد شرایط ایجاد شده هنگام استفاده از ماسک معتقد است كه كاهش ناگهانی فضای بصری، شنیداری و بویایی پشت یك ماسك، موجب تغییر حالت هشیاری در فرد می‌شود و این تغییر هشیاری به پوشنده ماسك فرصت می‌دهد كه بخشی از ذات و طبیعت خود را كه هرگز در اجتماع آشكار نساخته بود ظاهر كند. به این ترتیب ماسك به شكل شگفت‌آوری افشاگر است. شاید لازم است در کاربری دیگر ماسک جهت ارتباط با ارواح و روان حیوانات یا انسان‌های مرده از پژوهش‌های روان‌شناسان و جامعه‌شناسان استفاده کنیم. زمانی که آدمی با زدن ماسک محدودیت‌ها و نظم‌های همیشگی را شکسته و برخلاف نقش‌های اجتماعی و شخصیت عادی و روزمره خود نقشی دیگر بازی می‌کند. در رقص‌های آیینی که ارتباط با ارواح را به دنبال دارد ماسک‌ها با شکل‌های متنوع و رنگ‌های گوناگون شور و هیجان خاصی را به وجود می‌آورند. رقص و حرکات پی‌درپی موجب ارتباط با ارواح، اجداد و نیاکان شده که نمایانگر قدرت و توانایی ماسک‌ها در ایجاد این ارتباط است. استفاده از ماسک‌های گوناگون متناسب با فضایی است که مراسم در آن اجرا می‌شود. عناصر دیگری مانند نواختن موسیقی بومی، رقص‌های گروهی، ایجاد صداهای موزون و سوزاندن مواد افیونی و خوشبوکننده ماسک‌ها را برای رسیدن به نتیجه مطلوب همراهی می‌کنند. برخی از ماسک‌ها که جنبه مذهبی دارند، شأن و ارزش خاصی را برای دارنده آن به‌وجود می‌آورند. تنها افراد خاص قادر به استفاده از آنها هستند. حتی گاهی ساخت و تزیین ماسک‌ها نیز به طبقه خاصی از جامعه تعلق دارد و هر کسی اجازه ساخت ماسک را ندارد. جنبه جادویی و اهمیت مذهبی برخی از ماسک‌ها موجب می‌شد که در جایگاه خاصی نیز نگاهداری شوند. توانایی آنها در شفا دادن، عفو گناهان و محافظت روح در بین قبایل افریقایی نمایانگر کارکرد مذهبی و جادویی ماسک‌هاست. 
گاهی ماسک‌ها با پنهان کردن سیمای واقعی انسان‌ها و رازگونه نمودن چهره‌های غیر واقعی توانسته بودند بین آدمی و طبیعت پیرامونش ارتباط، صلح و دوستی پدید آورند. آیین‌های مربوط به زمین، آسمان و اجرام آسمانی، طبیعت، حیوانات و گیاهان با کمک این ماسک‌ها و مناسک گوناگون برپا می‌شده است. شاید تقدس ماسک‌ها به دلیل آشکار کردن جنبه‌های سرکوب شده آدمی بوده است، چیزی که به راحتی نمی‌توانیم آن را در مورد انسان کهن آزمایش کنیم.
نکته قابل توجه در تأثیر، تقدس و کاربری ماسک‌ها همانطور که پیتر فارست انسان‌شناس بدان اشاره می‌کند تلفیقی از سه برآیند است: ماسك، ماسك‌زننده و اعتقاد به پیوند ماسك زننده با روح و عوامل دیگر فضایی را به وجود می‌آورد که موجب تأثیر می‌شود. 
دکتر مهین میهن معتقد است تنوع و تعدد ماسك‌ها نشانه تنوع كاركردهای آنان نیز هست. بعضی از آنها برای سرگرمی و ایجاد شور و نشاط در میان مردم به كار می‌روند و ظاهری مهربان و صمیمی دارند، تعدادی هم مخصوص آیین‌ها و مراسم مذهبی ساخته می‌شوند و ممكن است ظاهری خوفناك داشته باشند، 
ساجدی هدف از ساخت صورتك‌ها را اعطای قدرت به ارواح محافظ و جان دادن به اسطوره‌ها می‌داند. او معتقد است صورتك‌ها معمولاً طوری ساخته می‌شوند كه یا تنها چهره یا تمامی سر را می‌پوشانند. بعضی از صورتك‌ها تنها به عنوان شیئی مقدس یا به عنوان علامت جامعه یا ارواح به كار برده می‌شوند. این صورتك‌ها هم‌چون نیاكان خود شیئی مقدس هستند كه برای قدرت دادن به آنها باید قربانی كرد. آنها قابل تعرض نیستند و در صورت تعرض با خطر مرگ روبه‌رو می‌شوند.
احتمال اینکه ماسک یا صورتک‌ها در گذشته‌های دور و از زمان ظهورشان کارکرد نمایشی داشته‌اند بسیار اندک است و شاید بهتر است بگوییم شواهدی در مورد زمینه شکل‌گیری آنها نداریم. شاید پژوهش‌های آینده بتواند در این مورد رهگشا باشند. اما اهمیت آنها طبق مطالعات انسان‌شناسان، مردم‌شناسان و قوم باستان‌شناسان نمایانگر اهمیت آیینی و قومی ماسک‌ها بین جوامع امروزی است که با توجه به سنت پیشینیان‌شان از ماسک در مراسم آیینی استفاده می‌کنند. تزیین و تصویر ماسک‌ها از محیط پیرامون و نیز کارکردشان الهام می‌گرفتند. مطالعات مردم‌شناسان و انسان‌شناسان در قبایل آفریقا، آمریکای شمالی و جنوبی، جزایر اقیانوس آرام، مناطق قطبی و آسیای جنوب شرقی اطلاعات بیشتری در باره ماسک‌های گوناگون در اختیار ما گذاشته است. به طور نمونه در مراسمی که جوامع کشاورز برای تولید محصول یا درو خرمن بیشتر برپا می‌کردند از نقاب یا ماسک‌های منتسب به یکی از نمادهای باروری و حاصلخیزی، مانند شاخ یا سر بزکوهی، استفاده می‌کردند. یا نقاب‌هایی که در مراسم دور کردن ارواح استفاده می‌شدند سیمایی وحشتناک و خشن داشتند. اما در مقابل برای ارتباط با ارواح خوب از ماسک‌هایی استفاده می‌شود که ظریف و زنانه هستند. دکتر میهن در این مورد اشاره می‌کند مردم قبیله‌ای در ساحل عاج با ساختن ماسک هایی با چشمان نیمه بسته و شیارهای طراحی شده نزدیک دهان، آرامش را به نمایش می‌گذارند. یا در قبیله‌ای در سیرالئون ماسک‌هایی با پیشانی برآمده نمایانگر حکمت و خرد آدمی هستند. یا صورتی با کشیدگی اغراق‌آمیز و پیشانی عریض نماد و وقار شخص همراه با قدرت است. دکتر میهن بر اساس مطالعات انجام شده در افریقا ماسک‌هایی با چشمان گرد را نمایش دهنده خشونت و هشیاری و بینی راست و کشیده را نمایش‌دهنده بیزاری از عقب‌نشینی می‌داند. 
ماسک‌ها با توجه به کاربرد و منطقه زیست‌شان از جنس‌های گوناگون درست می‌شدند. چوب و فلز (طلا، سیمین، مس و مفرغ)، از مواد رایج در ساخت نقاب و ماسک در دوران باستان بودند. امروزه در جوامع قبیله‌ای که هنوز از ماسک در مناسک استفاده می‌کنند مواد دیگری مانند استخوان، عاج، پوست، چرم، پارچه و پَر پرندگان در ساخت آنها استفاده می‌شود. تزییناتی مانند حکاکی نیز در ماسک‌های چوبی بسیار رواج دارد. گاهی با استفاده از لولا بخش‌هایی از ماسک را متحرک می‌سازند. 
جیمز هال در مورد نخستین ماسک‌ها معتقد است در نمایش‌های مذهبی یونان باستان و در جنبش‌های دیونیزوسی استفاده از ماسک رایج بوده است. در خاور دور نیز بازیگران نقابدار در نمایشنامه‌های مردمی به چشم می‌خورد. هاشم رضی پیشینه استفاده از ماسک را به آیین میترائیسم نسبت می‌دهد. او می‌نویسد: در آیین پُر رمزوراز و باستانی میترا نیز در جشن‌ها و مراحل مختلف سیر و سلوک گروندگان، استفاده از صورتک‌هایی خاص و فراخور شأن هر فرد معمول بوده است. در آیین‌ها و جشن‌ها و مراسم گوناگون، مهردین‌ها در روز تولد مهر با صورتک‌هایی از جانوران در آیین‌های همگانی شرکت می‌کردند ... این‌گونه تقلید کردن از صدا نعره و جیغ و فریاد و آوای آنان، تقلید جست و خیز آنان همراه با به نمایش گذاشتن حرکات و رقص در واقع بازمانده و نمایش هایی سمبولیک از آداب ابتدایی است که آثار آن تاکنون به صورت نمایشی در کارناوال‌ها، جشن‌ها و بالماسکه‌ها باقی مانده است.
الکساندر مارشاک قدمت ماسک را قدیمی‌تر می‌داند. او به حکاکی‌های غار ترویس فروس در ارتفاعات جنوب فرانسه اشاره می‌کند که در آن تصویری حک شده متعلق به دوران یخبندان پیشین کشف شده است. بنابه اعتقاد الکساندر مارشاک این تصویر متعلق به جادوگری است که ماسکی با چهره ای جغدمانند با گوش‌های حیوانی و چشمانی گرد که پوستی شبیه به پوست حیوانات به تن دارد. این تصویر شامل صدها حیوان نقش شده مانند گوزن، خرس و روباه است. جادوگر در تالاری بزرگ در حال رقصی خاص است. به اعتقاد مارشاک رقص نمایش داده شده در تصویر نوعی رقص شمنی و جادوگری است که تا همین اواخر در آمریکای شمالی، سیبری و آفریقا مرسوم بوده است. هنر نقاب‌سازی برای مردگان، در مصر در رواج داشت. نقاب توتن‌خامون، نقابی شبیه سر شغال از مصر در موزه لوور فرانسه از نمونه‌های استفاده از نقاب در مصر باستان هستند.
اما از پیشینه ماسک در ایران اطلاع چندانی در دست نیست. قدیمی‌ترین اثری که گمان می‌رود ماسک است تصویر رقصی است از تپه یحیی کرمان مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد که رقصندگان ماسک بر چهره دارند. رقصندگان با ماسکی شبیه پرنده بر سر و پرهایی بلند بر بازوانشان بسته شده در حال رقص هستند. نمونه دیگر با ماسکی شبیه کله بزکوهی روی تکه سفالی از تخت جمشید به دست آمده است. تعدادی ماسک یا نقاب زرین و سیمین از غار کلماکره در لرستان نیز به دست آمده است که قدیمی‌ترین ماسک‌هایی هستند که تاکنون از سرزمین ایران کشف شده‌اند. غار کلماکره در استان لرستان و بخش مرکزی پل‌دختر واقع است. ارتفاع آن از سطح دریا ۱۲۷۰ متر است و دهانه ورودی غار در حدود 30 متر پایین‌تر از قله قرار دارد. این غار به‌طور تصادفی توسط یک شکارچی محلی در پاییز سال ۱۳۶۸ خورشیدی کشف شد. از این غار تعدادی ماسک‌ زرین و سیمین در اندازه‌های گوناگون کشف شده است. علت حضور این اشیا به همراه ظروف سیمین که در نوع خود منحصربه‌فرد هستند در این غار مشخص نشده است. آیا این غار مخفی‌گاهی بوده که در سه هزار سال پیش مردم آثاری ارزشمند را برای مصون ماندن در آنجا مخفی کرده‌ بودند؟ تاکنون پاسخی برای این پرسش ارایه نشده است. ماسک‌ها در ناحیه چشم و ابرو شیاردار شده‌اند و هیچ‌گونه حکاکی یا تزییناتی روی آنها دیده نمی‌شود. به نظر نمی‌رسد این ماسک‌ها در مناسکی که در بالا شرح داده شد استفاده می‌شده‌اند. سادگی و پوشانندگی کم آنها از رازآلودگی‌شان کاسته و تصور کارکرد نمایشی را تقویت می‌کند. اقوام ساکن در این منطقه در سه هزار سال پیش در چه مراسمی از این ماسک‌ها استفاده می‌کردند؟ آیا آنها همچون همسایگان دوردست غربی خود (یونان، مصر) آیین‌های نمایشی داشته‌اند؟ این نمایش‌ها در کجا اجرا می‌شده؟ این نقاب‌های زرین و سیمین علاوه بر پنهان کردن چهره دارنده خود، تلاش در آشکار کردن چه چیزی داشته‌اند؟ ماسک مفرغی آنتیوخوس سومم پادشاه سلوکی که در موزه ایران باستان نگاهداری می‌شود آیا کارکرد ماسک‌ داشته است؟ این اثر از منطقه شمی در ایذه خوزستان کشف شده و قدمتی در حدود 2300 سال دارد. گروهی از پژوهشگران این اثر را بخشی از مجسمه می‌دانند و کارکرد ماسک را برای آن قایل نیستند. 

نظرات بینندگان