کد خبر: ۱۳۷۲۶
تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۶
یا هرچه که من می‌خواهم، یا جیغ می‌زنم

آسیب‌شناسی گریه¬هایی که کودک را به خواسته¬اش می¬رساند

این‌که کودکی در برابر پاسخ منفی به خواسته‌هایش جیغ بزند و گریه کند، خود را به زمین پرت کند یا جار و جنجال راه بیندازد آن‌قدر شایع است که همه ما نمونه‌هایی از آن را دیده یا شنیده‌ایم. والدین زیادی به مراکز روان‌شناسی کودک مراجعه می‌کنند با این شکایت که اگر فرزندشان چیزی بخواهد و انجام نشود جنجال به راه می‌اندازد. معمولا هم این والدین پریشان به دنبال راه حل هستند و می‌خواهند راهی برای بهبود رفتار فرزندشان پیدا کنند. غافل از این‌که قبل از هرچیز باید به دنبال پیدا کردن علت این اتفاق و بعد به دنبال راه حل بود. یافتن علت این رفتار، نیمی از راه حل را به شما نشان خواهد داد.
ماجرا از کجا آغاز می‌شود
قبل از هرچیز باید بگویم در نظر گرفتن سن کودکی که می‌خواهد با جیغ زدن به خواسته‌اش برسد بسیار مهم است. گریه کردن اولین ابزار یک انسان در بدو تولد برای بیان نیازهایش است. کودکی که هنوز نمی‌تواند سخن بگوید طبیعتا از گریه کردن برای حفظ حیات خود استفاده می‌کند. این قضیه تا قبل از سن سخن گفتن تا حدی طبیعی است. اما نکته مهمی که وجود دارد یادگیری است. یعنی اگر هربار بلافاصله بعد از گریه فرزندتان نیازهایش را مرتفع کنید، کودک از همان زمان می‌آموزد که برای رسیدن به هر چه که لازم دارد باید گریه کند. بنابراین اگرچه گریه کودک در سنین قبل از زبان باز کردن، طبیعی است اما آموختن گریه برای رسیدن به خواسته‌ها از همان زمان آغاز می‌شود. شاید می‌پرسید پس برای رفع نیازهای فرزندمان چه باید بکنیم؟ ادامه این مطلب همه چیز را برایتان روشن خواهد کرد. 

مرا ببینید وگرنه...
اگر کودکی توانایی حرف زدن دارد اما برای به دست آوردن خواسته‌هایش از گریه و جیغ استفاده می‌کند مسلما این کار را آموخته است. چنین کودکی یاد گرفته با زبان جیغ و گریه می‌تواند دیگران را وادار به قبول درخواست‌هایش کند. این اتفاق در گذر زمان رخ داده و والدین و اطرافیان آن را در کودک نهادینه کرده‌اند. والدینی که با هر بار گریه کردن فرزندشان به او توجه می‌کنند، او را در آغوش می‌گیرند، ارتباط پوستی و ارتباط چشمی با او برقرار می‌کنند قطعا در دفعات بعدی، فرزندشان برای جلب توجه و محبت آنان از گریه استفاده خواهد کرد. بنابراین جلب توجه در بسیاری از موارد دلیل اصلی گریه‌های کودک است، چون تا زمانی که جیغ نزند و گریه نکند کسی به او توجهی نمي‌كند. 

من می‌توانم تو را مجبور کنم
دلیل دیگر این اتفاق، بی ثباتی و قاطع نبودن والدین است. موارد بسیاری را می‌بینیم که وقتی کودک درخواستی می‌کند، پاسخ اولیه والدین «نه» است. اما این «نه» آنقدر محکم و قاطع نیست که فرزند آن را بپذیرد، کودک می‌داند که اگر کمی گریه کند می‌تواند اوضاع را آن‌طور که خود می‌خواهد پیش ببرد. چنین کودکی چون در دفعات قبلی تجربه این را داشته که با گریه و جیغ می‌تواند «نه» والدینش را به «بله» تبدیل کند، مسلما هر دفعه چنین رفتاری را تکرار خواهد کرد. بنابراین هربار چرخه ردخواسته‌ها-گریه و جیغ-قبول خواسته‌ها، تکرار می‌شود. البته برای این نوع رفتار والدین به غیر از قاطع نبودن، دلایل مختلف دیگری مثل نگرانی از به خطر افتادن سلامتی فرزندشان به دلیل گریه‌های ممتد، خستگی از جیغ و برای خاتمه دادن به جنجال، حرف مردم و اصطلاحا آبروریزی جلوی دیگران، پیشگیری از لجبازی بیشتر کودک و... هم وجود دارد. اما دلیل هرچه که باشد موجب رفتار ناسالم در فرزندشان خواهد شد.

پیشگیری اولیه
برای پیشگیری از چنین رفتاری در کودکان با در نظر گرفتن سن می‌توان راه‌های مختلفی را پیشنهاد داد. اگر کودک هنوز زبان باز نکرده، برای پیشگیری از نهادینه شدن چنین رفتاری در کودک بهتر است گاهی اوقات قبل از گریه کودک، نیازهای او را مرتفع کنید. در این صورت او می‌آموزد که شما همیشه حواس‌تان به او و نیازهایش هست، به او توجه دارید و نیازی نیست همیشه برای رسیدن به خواسته‌هایش گریه کند. البته در این زمینه افراط نکنید، چون باز هم نتیجه معکوس خواهد داشت. منظور این است که آنقدر به کودک‌تان بی توجه نباشید که فقط از طریق گریه‌هایش متوجه نیازهایش شوید، از طرفی هم موقع گریه‌هایش آنقدر سراسیمه نشوید که به او بیاموزید گریه ابزار قدرتمندی برای کنترل شماست. به فرزندتان به خاطر خودش توجه کنید نه به خاطر گریه‌هایش و خلاص شدن از این گریه‌ها.

او را قبل از گریه ببینید  
والدین زیادی را دیده‌ایم که فرزندشان بارها و بارها آن‌ها را صدا می‌کند، با آن‌ها حرف می زند و... اما والدین کوچک‌ترین توجهی ندارند. به محض این‌که کودک از فرط بی توجهی گریه و زاری می‌کند، کل خانواده توجه‌شان جلب می‌شود و به سمتش می‌روند. در چنین وضعیتی قطعا کودک یاد می‌گیرد که اگر بخواهد توجه دیگران را به خود جلب کند باید سر و صدا راه بیندازد. بنابراین اگر فرزند شما به سنی رسیده که می‌تواند حرف بزند، برای پیشگیری از آموختن رفتارهای جنجالی، وقتی شما را صدا می‌کند یا با شما حرف می‌زند به او توجه کنید نه زمانی که گریه می‌کند. توجه به فرزند، محبت کردن به او، در آغوش گرفتن، بوسیدن و... همگی باید قبل از جیغ و داد کودک باشد نه بعد از آن. 

موافقت خود را به گریه او وصل نکنید
در خصوص مواقعی که فرزندتان درخواستی از شما می‌کند دو وضعیت به وجود می‌آید: یا توانایی و امکان انجام آن را دارید یا محدودیت دارید و نمی‌توانید آن را انجام دهید. در موقعیت اول و زمانی که می‌توانید درخواست فرزندتان را انجام دهید، همان ابتدا پاسخ مثبت خود را اعلام کنید. موارد زیادی را می‌بینیم که پدر و مادر محدودیتی برای انجام درخواست کودک ندارند اما بی دلیل، به خاطر خستگی و بی حوصلگی یا براساس عادت پاسخ منفی می‌دهند. بعد که کوک گریه کرد با خود فکر می‌کنند حالا که محدودیتی نیست و کودک هم گریه کرده اشکالی ندارد انجامش دهیم. این اشتباه‌ترین روش ممکن برای تربیت فرزند است. پس اگر محدودیتی ندارید و امکان انجام درخواست فرزندتان هست بی دلیل راه را اشتباه نروید و همان ابتدا موافقت کنید. 

قاطعانه «نه» بگویید
موقعیت بعدی زمانی است که توانایی و امکان انجام درخواست فرزندتان را ندارید و پاسخ‌تان منفی است. در چنین موقعیتی باید کاملا جدی، قاطع و در عین حال با مهربانی پاسخ «نه» را بیان کنید. نکته بسیار مهم چنین وضعیتی این است که پاسخ «نه» شما باید «نه» بماند. با فرزندتان صحبت کنید و دلایل خود را بیان کنید. به فرزندتان نشان دهید که با او لجبازی نمی‌کنید و این پاسخ منفی به خاطر محدودیت‌ها و قوانین خانواده است نه به خاطر پیروز شدن در جنگ. بعد از پاسخ منفی، هرگز به خاطر قطع گریه و جیغ فرزندتان، پاسخ خود را تغییر ندهید. 

به جای لجبازی، همدلی کنید
والدین زیادی نگرانند که وقتی به فرزندشان نه بگویند و دربرابر گریه‌هایش تسلیم ‌نشوند، باعث لجباز شدن فرزندشان شوند. نکته ظریف ماجرا این‌جاست که باید با مهربانی اما قاطعانه به فرزندتان نه بگویید. حتی اگر لازم است او را در آغوش بگیرید و با صدای آرام با او همدلی کنید اما در نهایت پاسخ‌تان منفی باشد. همدلی به این منظور که به او بفهمانید در برابر او نیستید، بلکه کنارش هستید تا این پاسخ منفی را بپذیرد. مثلا می‌توانید به فرزندتان بگویید «می‌دانم که چقدر دوست داری باز هم در پارک بمانی، اما دیروقت است و باید به خانه برگردیم.» یا مثلا بگویید «من می‌فهمم که مشتاقی چند تا اسباب‌بازی بخری، اما امروز فقط می‌توانیم یکی بخریم.» و جملاتی از این دست. در این شرایط کودک متوجه می‌شود که از طرف شما درک می‌شود و با او لجبازی نمی‌کنيد.


شاید شنیده باشید که روان‌شناسان می گویند نسبت به گریه فرزندتان در چنین مواردی بی‌توجه باشید. توضیح این نکته بسیار مهم است که بی‌توجهی به معنای نادیده گرفتن «خود کودک» نیست، بلکه به معنای نادیده گرفتن «گریه کودک» است، آن هم به طور غیرمستقیم. یعنی وقتی کودک‌تان در حال گریه است او را به حال خود رها نکنید وبی‌تفاوت به اتاق دیگری نروید. در این صورت فرزندتان احساس تنهایی می‌کند و ممکن است روش‌های دیگری مثل صدمه زدن به خود را برای دیده شدن به کار بگیرد و در آینده هم مشکلات زیادی را برایش ایجاد خواهد کرد. منظور از بی توجهی به گریه این است که با او صحبت کنید، برایش داستانی در خصوص آن موضوع و دلایل‌تان بگویید و با موضوعات دیگری حواس او را پرت کنید.
وقتی اوضاع وخیم می‌شود
اگر موارد بالا را به درستی رعایت کنید معمولا کار به جاهای باریک نمی‌کشد اما اگر در مواردی دیدید کودک‌تان در حال صدمه زدن به خود است، آرامش داشته باشید و دستپاچه نشوید. فرزندتان می‌خواهد از این طریق اوضاع را به دست بگیرد. در چنین شرایطی با حفظ آرامش، مانع صدمه زدن او به خودش شوید و او را آرام کنید. اگر لازم دیدید، فرزندتان را از آن محیط دور کنید مثلا او را به حیاط ببرید. این تغییر محیط برای تغییر شرایط و جلوگیری از ادامه ماجراست، پس به فرزندتان نگویید چون گریه کردی تو را به این‌جا آوردیم. در این صورت باز هم به او می‌فهمانید که گریه‌اش تاثیری در ماجرا داشته و این بار تأثیر از جنس تغییر محیط. بنابراین باز هم به گریه‌اش پاسخ داده‌اید. پس جلوی آسیب را بگیرید اما همچنان پاسخ‌تان را تغییر ندهید. 



منبع: تندرستی
نظرات بینندگان