کد خبر: ۱۳۶۴۳
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۶
با سریع‌ترین دونده خشکی آشنا شوید

یوزها در آستانه انقراض

نوشتن درباره سریع‌ترین دونده جهان در خشکی که رکورد 110 کیلومتر در ساعت را به نام خود ثبت کرده، دشوار است، چراکه هرقدر نویسنده پویا باشد باز از واقعیت‌ها عقب خواهد ماند اما به قول شاعر؛ آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید. یوزها گربه‌سانانی اجتماعی هستند که طبیعت به آن‌ها زندگی در احتیاط را آموخته و به همین دلیل درشرایطی که احساس خطر می‌کنند یا زمانی که طعمه موردنظرشان مشکوک به نظر می‌رسد، معمولا برای یک مدت طولانی بی‌حرکت باقی می‌مانند و شرایط را به دقت زیرنظر می‌گیرند.
حیات خانوادگی شاید یکی از معدود موارد در میان گربه‌سانان به استثنای شیرها باشد اما این خصلت در بین یوزها هم شایع است و یکی از خصوصیات مهم رفتاری این گونه را روایت می‌کند. همجواری خواهران و برادران در حدود شش ماه بعد از زمانی که مادر آن‌ها را ترک می¬کند، یک استراتژی مهم در افزایش احتمال صید طعمه¬هایی از جمله پستانداران کوچک و بزرگ نظیر خرگوش، آهو، قوچ و میش، جبیر و پرندگانی چون هوبره است. البته گاهی نیز دیده شده که برادران همسن تا پایان عمر یکدیگر را همراهی کرده¬اند.
متاسفانه با وجود تمامی تدابیر حیاتی و ویژگی‌های خاص مورفولوژیکی که توان سازگاری این جانور را با محیط فراهم کرده، نقش بلاواسطه انسان سبب کم‌رنگ¬تر شدن هرچه بیشتر پراکنش این گونه در آسیا و آفریقا شده است. چنانچه در حال حاضر جمعیت فوق¬العاده آسیب¬پذیری از یوزپلنگ آسیایی فقط در ایران مشاهده می¬شود و در آفریقا هم جمعیت‌ها به شدت پراکنده و آسیب‌پذیر شده‌اند.
مطالعات نشان می‌دهد هرقدر که ابعاد یک جمعیت کوچک‌تر می‌شود، بیشتر هم در برابر تاثیرات ترکیبی تنوع جمعیتی، تغییرات زیست‌محیطی، کاهش تنوع‌ ژنتیکی و استرس‌های ناشی از درون‌آمیزی که باعث زادآوری کمتر و افزایش نرخ مرگ‌ومیر می‌شوند، آسیب‌پذیر می‌شود. بنابراین کاهش ابعاد جمعیت حتی می‌تواند تا این مرز پیش برود که جمعیت را کلا به سمت انقراض ابدی سوق دهد.
ابعاد موثر جمعیت به آن تعداد افراد زادآور در یک جمعیت گفته می‌شود که تقریبا همیشه کمتر از ابعاد کل جمعیت است و علت آن هم این است که بیشتر افراد یک جمعیت قادر به زادآوری موفق نیستند اما چرا؟ ریشه این مسئله را باید در عواملی همچون ناتوانی در پیدا کردن جفت، بیش از اندازه جوان یا پیر بودن، سلامت، عقیم بودن، سوء‌تغذیه، اندازه بدنی کوچک و البته ساختارهای اجتماعی جست‌وجو کرد. مجموع این عوامل است که تعداد افرادی را که می‌توانند به صورت موفق زادآوری کنند، محدود می‌سازد.
جمعیت‌های کوچک مانند یوزهای آسیایی به سه دلیل عمده در معرض کاهش سریع تعداد و انقراض قرار دارند:۱) از دست رفتن تنوع ژنتیکی و تنزل آن به واسطه درون‌آمیزی یا وصلت با خویشاوندان نزدیک ۲) نوسانات جمعیتی ۳) نوسانات زیست‌محیطی و بلایای طبیعی ۴) نقش انسان از جمله در سوانح جاده‌ای و تخریب زیستگاه 
تفاوت یوزهای آفریقایی و آسیایی
در حال حاضر پنج زیرگونه یوز در جهان شناسایی شده که به ترتیب عبارتند از ۱) یوز جنوب آفریقا یا یوز نامیبیایی(Acinonyx jubatus jubatus) که پرتعداد و در عین حال سالم‌ترین جمعیت یوز را در دنیا دارد ۲) یوز شرق یا یوز تانزانیایی(Acinonyx jubatus fearsoni) ۳) یوز شمال‌شرق یا یوز سودان(Acinonyx jubatus sommerringi) ۴) یوز شمال‌غرب(Acinonyx jubatus heiki)  ۵) یوز شمال آفریقا تا مرکز هندوستان (Acinonyx jubatus venaticus) که از این پنج زیرگونه مورد آخر فقط در کشور ما زیست می‌کند و دیگران متعلق به قاره آفریقا هستند. 
یوزهای آسیایی در مقایسه با خویشاوندان آفریقایی جثه به نسبت کوچک‌تری دارند و موهای پشت گردن و زیرشکم آن‌ها در فصولی خاصی از سال (بالاخص فصل پاییز) بلندتر از زیرگونه‌های آسیایی است.
يوزپلنگ آسيايی با نام علمی (Acinonyx jubatus venaticus) يکی از نادرترين گربه‌سانان جهان است که زمانی در بیشتر مناطق دشتی غرب آسيا زیست می‌کرد اما امروز بيش از دو دهه است که ايران آخرين پناهگاه آن در دنياست. واژه (Acynonyx) به معنی ثابت پنجه که در نام علمی این حیوان به چشم می‌خورد، اشاره‌ای به یک ویژگی کاملا منحصربه‌فرد یعنی عدم‌توانایی در جمع کردن ناخن‌هاست که سبب می‌شود تا یوزپلنگ در سرعت‌های خیلی بالا (۱۱۰ کیلومتر در ساعت) بتواند مهار لازم را همچنان نگاه دارد.
یوزها و انقراض
در حدود ۱۲ هزار سال پیش، یک انقراض انبوه در روی کره زمین رخ داد که به‌واسطه‌ آن ۷۵ درصد گونه‌های پستاندار بزرگ جهان برای همیشه حذف شدند. خوشبختانه تعدادی از یوزپلنگ‌ها توانستند از این اتفاق جان سالم به در برده و نجات پیدا کنند، همین تعداد بعدها جمعیت یوزها را در جهان احیاء کردند. 
اما به‌واسطه‌ همین اتفاق، تنوع ژنتیکی یوزپلنگ‌ها به‌شدت کاهش پیدا کرد که از آن در دنیای علم حیات‌وحش باعنوان «جمعیتی که از گلوگاه گذر کرده» یاد می‌شود. نتیجه گذر از این گلوگاه یا همان دهانه بطری که در زبان انگلیسی به آن Population bottleneck می‌گویند، یک نوع همگونی و تجانس فیزیکی است که در یوزهای امروزی می‌توان شواهد و نشانه‌های آن را به وضوح مشاهده کرد. ضعیف بودن اسپرم یوزپلنگ‌های نر، کاهش اندازه دندان نیش، حساسیت به بعضی از بیماری‌های خاص، ناهنجاری موسوم به پیچ‌خوردگی نامتعارف بخش انتهایی دم از جمله تاثیرات ناشی از تنوع ژنتیکی پایین در جمعیت یوزپلنگ‌های دنیاست. 
کارشناسان به این جمع‌بندی رسیده‌اند که برای این‌ که جمعیت‌های مختلف یوزها بتوانند خودشان را با وضعیت کنونی سازگار کنند و در عین حال در برابر تغییرات زیست‌محیطی و بلایای ناخواسته نیز مقاوم باشند؛ داشتن سطوح مناسب تنوع ژنتیکی برایشان نه‌تنها ضروری بلکه در عین حال حیاتی است. 
در سال ۲۰۱۶ میلادی، محققی به نام سارا دورانت (Sarah Durant) کاهش جمعیت یوزها و تاثیرات آن بر حفاظت را مورد مطالعه قرار داد و به این جمع‌بندی رسید که کاهش‌ جمعیت کل زیرگونه‌های یوز در محدوده پراکنش‌شان چشمگیر است: «بیشتر یوزها را می‌توان در خارج از مناطق حفاظت‌شده سراغ گرفت و این مناطق دقیقا جاهایی هستند که در آن‌ها تهدیدات گوناگونی نیز وجود دارد. در جاهایی که نرخ رشد جمعیت یوزها در خارج از مناطق حفاظت شده به نوعی زیر فشار قرار گرفته، خطر انقراض نیز در آن مناطق به طور چشمگیری افزایش یافته است. واقعیت این است که بقای یوزها متکی بر حفاظت است و گونه‌هایی مانند یوز که به‌شدت وابسته به حفاظت هستند، نه‌تنها باید در مناطق حفاظت‌شده بلکه حتی خارج از مناطق حفاظت‌شده نیز تحت کنترل باشند. از این رو اگر تضمین بقای یوزها هدف است، باید رویکرد جامع‌نگری هم وجود داشته باشد و جوامع محلی هم در آن مشارکت کافی را داشته باشند.» 
جمجمه اسرارآمیزی که راز یوزها را فاش کرد
در سال ۲۰۰۸ میلادی، یک جمجمه تقریبا کامل و دست‌نخورده از یک یوز اولیه در کشور چین پیدا شد که دانشمندان قدمت آن را بیش از دو میلیون سال پیش تخمین زدند. بررسی‌های بیشتر این جمجمه نشان داد که خاستگاه این گربه‌سان چالاک را باید در بر قدیم (آسیا، آفریقا و اروپا) جست‌وجو کرد.
این جمجمه سوال‌برانگیز که در ایالت گانسو (Gansu Province) کشور چین کشف شد، معرف گونه‌ای جدید بود که در علم تاکسونومی (رده‌بندی) از آن با عنوان (Acinonyx kurteni) یاد می‌شود. محققی به نام پر کریستینسن (Per Christiansen) از موزه جانورشناسی دانمارک روی فسیل این جمجمه مطالعه و تحقیق کرد. وی قدمت این جمجمه را بین 2/2 میلیون تا دوونیم‌میلیون سال پیش برآورد کرد. کریستینسن معتقد است که این نمونه در اصل قدیمی‌ترین فسیل مرتبط با یوزپلنگ‌هاست که تا به امروز در دنیا شناسایی شده است. 
در گذشته یوزپلنگ‌ها را جزء زیرخانواده ((Acinonychinae طبقه‌بندی می‌کردند اما مطالعات مولکولی امروز آن‌ها را همراه با پوما (شیرکوهی آمریکایی) و جگواروندی (گربه‌سانی کوچک جثه و بومی آمریکای جنوبی و مرکزی) در یک تبار موسوم به ((Acinonychini قرار داده است. 
بعضی معتقدند که در دوران عصر یخبندان یعنی دو تا سه میلیون سال پیش، بعضی از گربه‌سانان خود را به آمریکای جنوبی رساندند. اما در اواخر این دوره که بین ۱۰ تا ۱۲ هزار سال پیش رخ داد، انقراض بزرگ عصر پلیستوسن رخ داد که به‌واسطه آن حیواناتی مانند یوزها ناگهان از شمال آمریکا برای همیشه ناپدید شدند. دانشمندان بر این باورند که یوزها پیش از این دوران به دلیل پایین بودن آب دریاها توانسته‌اند خود را به آسیا و آفریقا برسانند. نکته جالب این نظریه این است که بر این اساس پوماها که جزو هم‌تباران یوزها هستند، خود را مجدد به آمریکا رساندند اما یوزها بازنگشتند بلکه سال‌ها بعد انسان‌ها بودند که تعدادی از یوزهای آفریقایی در اسارت را به آمریکا و موسسه اسمیتسونین (Smithsonian's National Zoo) بردند و این یوزها توانستند اطلاعات بسیار ارزشمندی را در اختیار محققان قرار دهند.
دانشمندان سال‌هاست که درباره یوزها بحث و گفت‌وگو دارند. بر مبنای فسیل‌های موجود می‌توان دو گونه را در طول تاریخ شناسایی کرد: یکی فسیل‌هایی که در اروپا به دست آمد و نشان داد گونه‌ای با نام علمی (Acinonyx pardinensis) در حدود 2/2میلیون سال پیش ظاهر شده و یکی دیگر فسیل‌هایی که در شمال آفریقا به دست آمد و بر مبنای آن‌ها گونه (Acinonyx aicha) در حدود دوونیم‌میلیون سال پیش شناسایی شد. 
اما یکی از عجیب‌ترین فسیل‌ها در این زمینه هم در آمریکای شمالی پیدا شد که به گربه‌هایی شبیه یوزپلنگ تعلق دارد و به آن‌ها یوزهای آمریکایی از جنس (Miracinonyx) گفته می‌شود.
تحقیقات نشان داده که ۱۸ ژن یوزها در طول تاریخ دستخوش جهش‌های آسیب‌رسان جدی شده که از میان آن‌ها یک ژن به نام AKAP4 عملا موتاسیون یا جهش بیشتری داشته است و همین اتفاق بوده که اسپرم یوزها را ضعیف کرده است. یکی از معضلات زادآوری یوزها این است که اسپرم‌های نرها بیشتر از قابلیت باروری مناسب برخوردار نیست. آمارها نشان می‌دهد که ۹۰ درصد توله‌های یوز پیش از رسیدن به دوران بلوغ تلف می‌شوند و دانشمندان باور دارند که نقش این ژن معیوب در این مسئله قابل‌ ردیابی است. 



نظرات بینندگان