1. آکروفوبیا
ترس از ارتفاع هنگامی رخ میدهد که گوش درونی شما بهطرز اغراقآمیزی قوه جاذبه و گرانش را به سمت خود کشیده و آن را به دیگر حسهای شما منتقل میکند و سپس کل بدن را از فاصلهای که بین شما و زمین وجود دارد، مطلع میکند. زمانی که فاصله بیش از 30 فوت میشود، بدن شما به سمت حالت اضطراب و ترس ناگهانی و عصبی میرود، چراکه چشمها سیگنالهای بصری را به مغز میفرستد.
ترس از ارتفاعات در بدو تولد در وجود ما ایجاد نشده است ولی درحالیکه بدن در ارتفاعات قرار میگیرد بهسرعت تجربه تغییر در کشش گرانشی را مخابره میکند. مطالعات انجام شده از دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و دانشگاه Doshisha در کیوتو موفق به تعیین دقیق مرحله توسعه در سطوح مقدماتی شدهاند. به گفته آنها، این ترس بعد از دورانی که کودک شروع به یادگیری مهارتهای حرکتی مانند چهار دست و پا رفتن یا روروئک سواری میکند، توسعه پیدا میکند. زمانیکه افراد به درکی از فضا و حرکت دست مییابند، ترس از ارتفاعات در وجود آنها پدیدار میشود.
2. مار
دومین موردی که بهعنوان ترسهای رایج انسانها مطرح میشود، ترس از مار یا آراکنوفوبیا یعنی ترس مداوم و شدید از مار است. در افرادی که فوبیای مار دارند، مارهای غیرواقعی (عروسک) یا حتی تصور ذهنی نیز باعث ترس و واکنش شدید در این افراد میشود.
انسانهای اولیه پستاندارانی بودن که مابین درختان زندگی میکردند و با اینکه غذای خود را تنها از طریق شکار به دست میآوردند ولی هیچگاه به شکار مار نمیرفتند. از آغاز زمان پیدایش بشر به رنگها بسیار توجه میکرد و یکی از دلائل اصلی آن تشخیص مارهای موجود در طبیعت بوده است. برای اثبات این مسئله ، یک مطالعه در سال 2011 نشان داد کودکان میتوانند مارها را سریعتر از گلها پیدا کنند. درواقع، این مسئله ترس طبیعی درون بشر را نشان میدهد که قادر است به سرعت نسبت به این مسئله هشدار دهد.
بعضی دانشمندان عامل این ترس را در کودکی افراد و نوع مواجه شدن وی با طبیعت دانسته و بعضی دیگر آن را موضوعی غریزی قلمداد میکنند. مشکلی که در این بین وجود دارد، این است که در مطالعات انجام شده مشخص نمیشود که کدامیک از رفتارهای یاد شده در کودکان و بزرگسالان اکتسابی بوده و کدام یک غریزی است.
3. عنکبوت
بهخاطر ترس از عنکبوتها که یکی دیگر از مواردی است که روی DNA.ما ثبت شده است باید از اجدادمان متشکر باشیم. عنکبوتها در زمان باستان تهدید بسیار بزرگی برای انسانها بودند. حتی نیشهای غیرسمی میتواند کشنده باشد. باستانشناسی نشان میدهد توانایی تشخیص و ترس از عنکبوت منجر به نجات نسلهای بیشتری از اجداد ما شده است. (Arachnophobia) یا ترس از عنکبوت، بیشتر با ترس از مارها ارتباط دارد.
جالبتر این است که ترس بیش از حد بر زنان تاثیر میگذارد. نوزادان دختر (بعضیها تا 11 ماهگی) در مقایسه با نوزادان پسری که در همان سن هستند، چهار برابر بیشتر دارای ترس از عنکبوت هستند. این موضوع به احتمال زیاد به دلیل این حقیقت است که در طول روزهای شکار، اگر یک زن از عنکبوت نیش زده میشد فرزندانش احتمالا بدون او جان میدادند. چراکه در آن زمان مردان بهعنوان جنگجویان و زنان بهعنوان سرپرستان و مراقبان فرزندان محسوب میشدند، عنکبوت برای زنان و کودکانشان خطر بسیار بزرگتری داشته است.
4. چشم
آیا میتوانید از تماس چشم با مسافری در قطار که بیش از حد دوستانه با شما رفتار میکند، اجتناب کنید؟ ممکن است دلیل این مسئله تنها دنبال کردن یک غریزه دیرینه و قدیمی باشد. حتی نوزادان بهطور غریزی وقتی که یک جفت چشم آنها را زیر نظر میگیرد، تشخیص میدهند.
دلیلی وجود دارد که ما چشم را بهعنوان پنجره روح مینامیم. خیلی از ارتباطات ما با دیگران از طریق چشم برقرار میشود. چشم قادر است احساس ترس یا غم و اندوه را بهراحتی به دیگران منتقل کند و کسی که این حس را دریافت میکند، واکنش نشان میدهد. هنگامی که مغزتان احساسات دریافتی از چشم را منتقل میکند- بهویژه آنهایی که منفی هستند – مغز به سرعت به خطر ممکن واکنش نشان داده و مقدار کثیری از هورمونها را آزاد میکند.
بهطور مشابه، اگر ما ببینیم که کسی به ما نگاه میکند مغز ما نیز شروع به فعالیت میکند. اسکاپوفوبیا، ترس از زیر نظر گرفته شدن یک اختلال اضطرابی است که 400 سال قبل از میلاد مشاهده شده است. انسانها بهطور غریزی تلاش میکنند که دیگر حیوانات را زیرنظر گرفته و مورد ارزیابی قرار دهند که در این تجزیه و تحلیل افراد نیز جای داده میشوند. این فکر که ممکن است از سوی کسی زیر نظر گرفته شده باشد، میتواند برای بشر ترس ایجاد کند، در این بین زنان نسبت به مردان بیشتر تحتتاثیر قرار میگیرند. خیره شدن افراد به یکدیگر یا از روی ترس نگاه کردن از زمان قدیم وجود داشته است.
5. سخنرانی در جمع
ترس از صحبت کردن در مقابل جمع (glossophobia) نام دارد و جزو شایعترین ترسهاست و بهعنوان یکی از مواردی که بهطور غیرارادی برای انسانها ترسناکند، محسوب میشود. ترس از سخنرانی عمومی فقط مختص دانشآموزان یا دانشجویان خجول،کمرو و بیدستوپا نیست این احساس ترس جهانی است که مردم در سراسر جهان احساس میکنند. حتی افرادی که از سخنرانی عمومی وحشتزده نمیشوند، بعضی علایم مربوط به ترس در آنها به وجود میآید که بعضی از علایم آن شامل موارد ذیل است: دلواپسی و عصبی بودن، دلهره داشتن، عرق کردن، بد خوابی شب قبل از سخنرانی. این مسئله به این دلیل است که ریشه این ترس در DNA ما وجود دارد.
این ترس از «آمیگدال» (amygdala) که در ناحیهای در مغز به نام سیستم لمبیک در بخشهای درونی مغز و خارج از قشر مغز قرار گرفته است، به وجود میآید و نقش آن بیشتر در ارتباط با ادراک و ابراز هیجانات و بهخاطر آوردن خاطرات بهخصوص خاطراتی است که با بار هیجانی همراه هستند. محققان طی بررسی نتایج آزمایشات نشان میدهند زمانی که کیسهای مورد آزمایش با محرکهای خطر زا یا اضطرابآور روبهرو میشوند این بخش از مغز آنها فعال شده و واکنشهای زیادی نشان میدهد.
این بخش از مغز که احساسات را تنظیم میکند، نسبت به احساساتی که روی صورت هر یک از شنوندگان نقش میبندد، واکنش نشان میدهد و آنها را تجزیه و تحلیل میکند تا مشخص کند که ژست کدامیک از حضار بهطور واقعی ایجاد هراس میکند. نمای کلی ویژگیهای صورت حضار را میتوان بهعنوان تهدید در یک سطح ابتدایی تفسیر کرد. نتیجه نهایی از کار افتادن در مرحله ترس است که افراد در مراحل زیادی از زندگیشان دچار آن شدهاند. از لحاظ غریزی ما هنگامی که با دریایی از چهره مواجه میشویم – بهویژه اگر آنها ناآشنا باشند – نمیتوانیم به سخنرانی خود ادامه دهیم. به همین دلیل بعضی از مردم، هنگامی که با واقعیت سخنرانی عمومی مواجه میشوند، بهسادگی بهطور مستقیم به جمع نگاه میکنند و تصویر عجیبوغریبی در ذهن خود ایجاد میکنند تا بر ترس خود غلبه کنند.
1. جنبشها و حرکتهای ناگهانی، صداها و موارد غافلگیرکننده
از دیگر ترسهای رایج در بین انسانها جنبشها و حرکتهای ناگهانی، صداها و موارد غافلگیرکننده است. به علت وجود ترس از مرگ انسانها نسبت به جنبشها، حرکتهای ناگهانی، صداها و موارد غافلگیرکننده بهشدت واکنش نشان میدهند و بهشدت میترسند. در موقعیتهای معمولی و ایمن بدن ما در حال استراحت بوده و در شرایط آرامی قرار دارد. زمانی که اتفاقی رخ میدهد- یک صدا، ورود ناگهانی یک فرد، احساس حرکت غیرمنتظره محیط – همگی این موارد باعث ایجاد رفلکس، هول ، ترس و تشویش ناگهانی میشود و ظهور آن نشانی از تلاش بشر برای نجات جان خود و حفظ شرایط معمول زندگی است. عکسالعملی که ما آن را بهعنوان وسیلهای برای زنده ماندن توسعه میدهیم.
این یک واکنش شیمیایی شدید است که آدرنالین در بدن و مغز شما منتشر شده و باعث ایجاد واکنش میشود. بعضی از مردم این احساس را دوست دارند، به همین دلیل است که خانههای خالی از سکنه و بهاصطلاح عموم دارای شبح و ارواح بسیار محبوب هستند اما بعضی از مردم قادر به جلوگیری از جریان آدرنالین نیستند و ترشح بیش از حد آدرنالین در بدن آنها باعث ایجاد حمله وحشتانگیز و هراسآور میشود.
2. خون
ترس از خون یا خونهراسی از دیگر مواردی است که بهطور غیرارادی برای انسانها ترسناک هستند.
بسیاری از مردم از خون میترسند بعضی از مردم از خون نمیترسند اما هنگامی که آن را میبینند یا از آنها خون گرفته میشود، احساس راحتی ندارند به نظر میرسد علم نشان میدهد افرادی که دچار خونریزي یا سرگیجه میشوند، عکسالعمل و واکنش تکاملی نسبت به ترس نشان میدهند.
ترس ایجاد شده مربوط به مشاهده خون نیست بلکه به احساسی برمیگردد که پس از دیدن آن پیدا میکنند، ما از نظر بالینی مشاهده کردیم که مردم بیشتر در هنگام مشاهده خون خود یا کسانی که برایشان اهمیت دارند، از حال میروند و همه اینها میتواند یک پاسخ عاطفی به این اتفاق باشد.
هنگامی که بعضی از مردم خونریزی میکنند، عصب واگوس که از اعصاب پاراسمپاتیک است که به قلب، ریه، دستگاه گوارش و... میرود شروع به فعالیت میکند و یک پیام هشداردهنده به قلب ارسال میکند که سرعت فعالیتش را کم کرده و با کم کردن سرعت، جریان خون به مغز کاهش مییابد. این پیام هشداردهنده به دلایل بسیاری اتفاق میافتد همانند نرسیدن موادغذایی به بدن بهاندازه کافی، قندخون پایین، کمبود خواب اما چرا این اتفاق میافتد وقتی مردم خون را ببینند؟
از نقطهنظر تکاملی، خون قابل مشاهده بهطور معمول به معنای این است که کسی صدمه دیده است. در دوران قدیم که مردم باستان شکار میکردند، مشاهده خون به معنای حمله حیوانات بوده است. برای جلوگیری از کشتن شدن حیوانات (یا از یک انسان دیگر) فعالیت بدن ما متوقف شده و باعث ضعف و بیحالی ما میشود. بنابراین میتوان گفت این ترس نیز جزو ترسهای غریزی محسوب میشود. افرادی که بیشتر خون میبیند، واکنش کمتری نسبت به آن نشان میدهند به همین دلیل است که پزشکان و پرستاران از دیدن خون کمتر آزرده میشوند.
3. پرواز
ترس از پرواز یک فوبیای جهانی است و مانند دیگر ترسها نیست. این نوع ترس از پرواز که به فوبیای پرواز یا «ترس مرضی» شهره است، رتبه سوم از بین ترسهای رایج در دنیا را به خود اختصاص داده است. به این دلیل که ترس از پرواز ترکیبی از ترسهای متعدد است که عبارتند: ترس از ارتفاعات، ترس از تنگنا، نگرانی و بیاعتمادی، خشم از پرواز، تجربههای گذشته. ترس از پرواز هیچ ارتباطی با ترس از سقوط ندارد و این درک بدن شما در زمانی است که بالاتر از سطح زمین و در یک فضای فشرده هستید. به این معنی که کسی دچار فوبیای پرواز است، احساس میکند در جایی گرفتار شده و امکان فرار ندارد و خود را بین زمین و آسمان معلق میبیند.
بسیاری از مردم ترس ذاتی از در ارتفاعات و هوا قرار گرفتن دارند. اگرچه، این ترس نیز همانند بسیاری از ترسهای دیگر، میتواند از طریق تمرینات ذهنی کاهش استرس بهبود یابد.