سه جمعیت درنای سیبری
درنای سیبری (Siberian Crane, Leucogeranus leucogeranus) یک گونه بهشدت در معرض خطر (CR) است که از نظر درجهبندی حفاظتی، وضعیتی مشابه یوزهای آسیایی دارد. کل جمعیت این پرنده حدود ۳.۶۰۰ فرد تخمینزده شده است. اینگونه یک جمعیت اصلی در شرق آسیا و تعدادی هم افراد پراکنده در قلمرو تاریخیاش باعنوان جمعیت غربی و جمعیت مرکزی دارد.
جمعیت شرقی این پرنده در نواحی شمالشرقی سیبری زادآوری میکند و زمستانها را هم در دریاچه پویانگ واقع در پایین دست رودخانه یانگتسه میگذراند. از جمعیت موسوم به غربی/ مرکزی هم تنها یک فرد به نام «امید» باقی مانده که زمستانها را در سواحل جنوبی دریای خزر و کشور ایران میگذراند. این جمعیت در گذشته، در بخش جنوبی رودخانه اوب (Ob river) روسیه زادآوری میکرد. از جمله مهمترین دلایل نابودی جمعیت غربی/مرکزی میتوان به تخریب زیستگاه بالاخص بهواسطه ایجاد تغییر در سیستم هیدرولوژی، انتقال آب و تبدیل اراضی تالابی به زمینهای کشاورزی و در عین حال شکار غیرمجاز، تلهگذاری و آلودگیهای مختلف زیستمحیطی اشاره کرد.
بیشتر درباره امید بدانیم
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، «امید» نام یک درنای نر سیبری تنهاست که هرساله برای زمستانگذرانی به فریدونکنار، شهری کوچک در حاشیه دریاچه خزر میآید. این پرنده که در ایران آن را با نام امید میشناسند، سمبل امید برای بهبود وضعیت محیطزیست و بالاخص تالابهای باارزش فریدونکنار است.
در سال ۱۹۹۸ میلادی، یک گروه کوچک به منظور حفاظت از درنا در ایران تشکیل شد. در سال ۲۰۰۰ میلادی، این گروه کوچک توانست حدود ۲۰۰ صیاد محلی را هم وارد برنامه حفاظتی خود کند. شکلگیری این گروه، یکی از اقدامات حفاظتی مهم برای نجات درنا در ایران بود که در اصل با پشتوانه مالی برنامه کمکهای کوچک، تسهیلات زیستمحیطی جهانی و برنامه توسعه سازمان ملل در حدفاصل سالهای ۲۰۰۱ الی ۲۰۰۴ انجام شد.
در نتیجه تلاشهای این پروژه، اهمیت جهانی درنای سیبری تاحدودی برای مردم محلی مشخص شد و این منطقه هم بعدها از اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت در رده «محدوده حفاظتشده جامعه بومی» قرار گرفت.
با وجود این یک لکه خاکستری و به تعبیر بسیاری سیاه همچنان در تالابهای بینظیر فریدونکنار که به همت مردم محلی آبگیری میشوند، به چشم میخورد: شکار.
در حدفاصل سالهای ۱۹۵۷تا ۱۹۵۹ میلادی یک تحقیق منحصربهفرد از محققی به نام «کریستوفر سویج» (Christopher Savage) انجام شد. در آن زمان میزان برداشت از جمعیت پرندگان وحشی مهاجر را در فریدونکنار بالغ بر یک میلیون و 200هزار فرد تخمین زدند.
متاسفانه در حال حاضر، آمار دقیقی از میزان شکار پرندگان مهاجر در فریدونکنار وجود ندارد. بعضی میگویند در فصل پاییز و زمستان روزانه سه هزار فرد پرنده در دامگاههای فریدونکنار شکار میشود و بعضی منابع غیررسمی دیگر هم به برداشت ۵۰۰ هزار الی یک میلیون فرد در هرکدام از فصلهای شش ماهه دوم سال اشاره کردهاند.
چالشهای فریدونکنار
تالابها و سواحل استان گیلان و مازندران یکی از مهمترین زیستگاههای زمستانگذرانی پرندگان وحشی منطقه «پالئارکتیک» هستند. منطقه شکار ممنوع فریدونکنار، ازباران و آببندانهای سرخرود به مساحت تقریبی 427/5 هکتار بیشک یکی از باارزشترین مناطق تالابی کشور هستند که به دلیل حضور گونههای مختلف پرندگان دارای ارزش حفاظتی، در سطح بینالمللی مورد توجه قرار گرفته و در فهرست «مناطق با اهمیت پرندگان » یا Important Bird Areas (IBA) ثبت شدهاند.
دامگاهها در اصل نشاءکاریهای بهاره و تابستانه هستند که به دلیل ارتفاع پستتر نسبت به محیط اطراف در زمستان مجدد از محلیها آبگیری شده و کاربری شکار پیدا میکنند. پناهگاه حیاتوحش فریدونکنار واقع در پنج کیلومتری جنوبشرقی فریدونکنار نیز به مساحت تقریبی 48 هکتار جزئی از این منطقه است که طبق مصوبه شماره 63 و در تاریخ 21/5/54 به فهرست مناطق چهارگانه با مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست اضافه شده است.
چند سالی است که در خبرها به صورت مکرر از نسلکشی پرندگان مهاجر در فریدونکنار سخن به میان آورده میشود. با وجود این درحالحاضر، تالابهای باارزش فریدونکنار را به غیر از صید بیرویه چالش جدی دیگری هم تهدید میکند: تغییر کاربری اراضی، بلندمرتبهسازی و گسترش شهرسازی در منطقه سرخرود و فریدونکنار. کارشناسان میگویند که عدم مدیریت صحیح میتواند این تالابهای باارزش را به سرعت از صفحه گیتی محو کند.
روایت تلخ انقراض
داستان تلخ انقراض جمعیت مرکزی درناهای سیبری خواندنی است. تا اواخر دهه ۷۰ میلادی، تنها اطلاعاتی غیرموثق و پراکنده از زادآوری درناها در شمال غربی سیبری وجود داشت. در سال ۱۹۷۸ میلادی، یک جوجه درنای سیبری نابالغ در دشت سیلابی «دووب» (Dvuobe's flood plain) زندهگیری شد. تعیین موقعیت مکانی این جوجه به محققان این امکان را داد که سایتهای مخصوص زادآوری درناهای سیبری را از نزدیک رصد کنند.
در سال ۱۹۸۱ میلادی، یک بررسی هوایی گسترده در پایین دست حوزه دووب انجام شد و این امکان فراهم شد که برای نخستینبار مکانهای زادآوری جمعیت غربی این پرنده شناسایی و ثبت شود. در آن زمان پنج جفت زادآور در یک مکان و سه جفت دیگر در یک محل دیگر شناسایی شدند.
از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۹، مکانهای زادآوری این پرنده به صورت مداوم توسط روسها مورد پایش هوایی قرار میگرفت. در سال ۱۹۸۷، بیشترین تعداد درناهای سیبری در این منطقه شمارش شدند که عبارت بودند از ۹ جفت زادآور و یک جفت خشکیزی اما پایشهای مداوم نشان داد که جمعیت بهشدت در حال افول است.
در حدفاصل سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۱، فقط یک جفت زادآور به صورت منظم مشاهده میشد تا اینکه در سال ۲۰۰۲، فقط یک فرد از این جفت دیده شد و در سال ۲۰۰۳ دیگر عملا هیچ درنایی در این منطقه دیده نشد.
وضعیت جمعیت غربی هم دستکمی از جمعیت مرکزی نداشته است. این جمعیت در غرب سیبری زادآوری میکرده و برای زمستانگذرانی به سواحل جنوبی خزر میآمده. سایتهای مخصوص زادآوری این جمعیت خاص نخستینبار در سال ۱۹۹۶، شناسایی شدند. در آن زمان محققی به نام «وایاممارکین» (Y.M. Markin) به همراه همکاران ایرانیاش، یک ردیاب را روی یک درنای سیبری نر بالغ که برای زمستانگذرانی به ایران آمده بود، نصب کردند. این درنای سیبری در ماه ژوئن سال ۱۹۹۶، در حالی دیده شد که یک جوجه دو هفتهای داشت. در سال ۱۹۹۷، این جفت زادآور برای بار دوم در همان منطقه از سیبری و در حالی که یک جوجه دو ماهه داشتند، رویت شدند. جالب اینجا بود که ۷ کیلومتر آن طرفتر، یک جفت دیگر هم با جوجهای تقریبا همسن جوجه اول ثبت شدند.
در ظرف ۱۰ سال اخیر، پایشهای مستمری در این منطقه به همت برنامه محیطزیست ملل متحد، تسهیلات محیطزیست جهانی و پروژه موسوم به تالابهای درنای سیبری انجام شده است. در ماه ژوئن سال ۲۰۰۵، محققان به ناگاه متوجه شدند که دیگر کوچکترین اثری از لانهها باقی نمانده اما در آن زمان هم دو درنای سیبری تک به صورت جداگانه و در روزهای مختلف دیده شدند. فاصله بین مکانهایی که این دو درنا دیده شدند، کمتر از ۱۰ کیلومتر بود. محققان از روی شکل ظاهری و فرم پرهای درنای اول تشخیص دادند که این پرنده تنها نیست و احتمالا یک جفت دارد اما درنای دوم به خوبی دیده نشد بنابراین امکان هرگونه اعلام نظری هم درمورد این فرد وجود نداشت.
از ماه آگوست سال ۲۰۰۸ تاکنون دیگر اثری از درناهای زادآور جمعیت غربی به چشم نخورده است. شکار غیرقانونی و تخریب زیستگاه عملا جمعیت غربی درناهای سیبری را از بین برده و این در حالی است که در حدفاصل سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵، سه فرد از همین جمعیت که عبارت بودند از یک جفت و یک پرنده تنها در تالابهای فریدونکنار دیده شدند اما در پاییز سال ۲۰۰۵، تنها همان جفت به فریدونکنار بازگشتند و از درنای تنها خبری نبود. این جفت که «امید» و همسرش بودند، همچنان تا دیماه سال ۲۰۰۷ به ایران میآمدند اما از دیماه سال ۲۰۰۷ تاکنون، درنای ماده سیبری دیگر دیده نشده است. در سال ۲۰۰۰، یک پایش هوایی در منطقه مازندران انجام شد اما کوچکترین ردی از درناهای سیبری یافت نشد.
درست است که «امید» همچنان به تالابهای فریدونکنار مهاجرت میکند و از حدفاصل آبان ماه تا اسفند را در ایران میگذراند اما واقعیت تلخ این است که کارشناسان دیگر امیدی به بقای نسل جمعیت غربی درناهای سیبری ندارند.
تهیه و تنظیم: فرناز حیدری، کارشناس ارشد مهندسی محیطزیست...