خانهتکانی کرده بودند. به پیشواز بهار سبزه سبز کرده و در تکاپوی جورکردن سفره هفتسین بودند؛ اما از آن شبی که آسمان دل سبک کرد و ابرها یکسره باریدند، از شمالیترین شرقی تا جنوبیترین غربی ایران را سیل درهم نوردید. آنچه در این بیست و اندی روز و شب بر مردمان بویژه روستاییان گذشت ایراننامهای است که باید نوشت و گفت. ایراننامهای نه تنها واگوی رنجها، رفتهها و خستگی، که روایت دلیری زنان و مردانی است که دست یکدیگر گرفتند، سالمند و کودک و توانیاب را بر دوش گذاشتند و دوشادوش هم در برابر موجهای بیامان سیلاب چارهجویی کردند . روزها و شبها نخوابیدند تا یکی از بزرگترین چالشهای طبیعی منطقه با همه سترگی و گستردگی نتواند بیش از این جان و توان بهکام خود کشد.گرچه راهها یک به یک بسته شد ولی دلهای مردم از هر گوشه برای هم میتپید. از درمانگر تا نظامی شتافتند و از این کران تا آن کران ایران دست به کار فراهم کردن نیازهای فوری مردم درگیر سیل شدند. سیل خانه و کشتزار مردم را درخود کشیده و ربوده است. رنج و خستگی مردم استانهای درگیر سیل توانفرساست. با این همه سیل 1398 گنجهایی را برای همه ایران آشکار کرد، سرمایهای بیمانند: ما یک ملت هستیم، از هر قوم و با هر زبان، در هر کجا، زن یا مرد و پیر یا جوان، دوباره در یافتن اینکه ما با هم ایران هستیم. شوق و نیروی سربرکشیده در پایکوبی و حماسهخوانی جوانان حمیدیه خوزستان، این فرزندان شورانگیز ایران، آفتابی است بر این روزهای ابری سرزمین مادری. دستهای زنان و مردان گلستان که ازپا ننشستند، پویایی مردمان همه استانهایی که خبری از سیل و تندبارش نبود، نمایان شدن قهرمان همه روزهای دشوار تاریخ است: هر ایرانی یک قهرمان است. سیل هرجا که بتوفد، سیل است و ویرانگر، همه را با هم به کام خود میکشد. ولی آنچه در پس این ویرانی میدرخشد ملتی است که در هر کجا با همه توان کوشیده و هنگامی که گل و لای سیل را میشوید، در آن آوای پرتوان و دیدگان پرفروغش ساختن روزهایی بهتر برای باهم بودن است.امسال سال رقابت نخواهد بود، سال باهم ساختن و رویاندن است. جامعه مدنی ایران، نهادهای صنفی، انجمنهای حرفهای و سازمانهای مردمنهاد بیش از همیشه میتوانند در یک شبکه هماهنگ جان تازهای به دشتهای پرتوان سرزمین مادری بدمند. همکاری دولت با نهادهای مدنی کانونمند بر توان ملی ایران را از این آزمون سربلند بیرون میآورد. رنج هر ایرانی رنج همه ما و شور شادمانی هممیهن روشنایی جان ملت ما است. این تنهای سینهسپرکرده دربرابر خروش سیلاب، گشادهرو ولی استوار، دوش به دوش و شانه به شانه یکدیگر، این ایستادگی دربرابر هجوم گرچه بیزره تمامقد در گل و لای، این درس کتابهای امسال و هر سال ما است.کسی کتاب درسی امسال را دوباره بنویسد. امسال چه سرفصلهای تازهای دارد مدرسه زندگی برای ایران جوانمان. تازه اول ماجراست. در هر کسب و پیشه و با هر باور و اندیشه، پای این نما امضاکنیم و پیمان ببندیم که همه ما ایرانیان همدوش این شانههای ستبر ایستادهایم. هنگام آن رسیده با هم نغمههای میهن بخوانیم، کار کنیم و بسازیم و سند سربلندی کهن این سرزمین را اعتباری نو ببخشیم.