تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
امریکا در حال اجرای یکی از سختترین مجموعه تحریمهای خود علیه ایران است. در این میان تحریمهای جدید تمرکز ویژهای بر صنعت نفت دارد. به این ترتیب که درآمد نفت صادراتی ایران را به حداقل برساند و اگر هم نفتی فروش رفت، درآمد ارزی حاصل شده به کشور بازنگردد. اما در این شرایط باید چه واکنشی نشان داد؟ شدت تحریمهای جدید چقدر است و آیا صادرات نفت ایران به صفر خواهد رسید؟ برای پاسخ دادن به این سؤالات سراغ سید مهدی حسینی، کارشناس ارشد صنعت نفت رفتهایم. او که به واسطه سابقه خود در صنعت نفت، تجربههای بسیاری نیز دارد، تحریمهای جدید امریکا را دشوارترین و حتی سختتر از تحریمهای سازمان ملل متحد میداند و معتقد است که امروز زمان همدلی و حمایت است، نه مخالفت و سنگ اندازی.
شدت تحریمهای امریکا را چقدر میدانید؟
برای پاسخ به این سؤال باید به صورت دقیق مسائل تحریم را بررسی کرد. هدف ایجاد ترس و وحشت نیست؛ اما باید دید که شرایط حاصل از تحریمهای امروز امریکا و قانونهایی که وضع کرده، بدتر است یا موقعیتی که در زمان تحریمهای سازمان ملل متحد با آن رو به رو بودیم؟مدتی است که روی تحریمهای جدید در حال مطالعه هستم و به جرأت میتوانم بگویم که امریکا در دور جدید تحریمها همه دروازهها را محکم کرده و سختترین شرایط را برای اقتصاد ما رقم زده است. برخی معتقدند که نباید حرف بزنیم تا امریکا هراسی نشود. اما این ارزیابی من از تحریمهای جدید امریکاست و باید این موضوع را بهطور شفاف با مردم در میان بگذاریم تا بدانند که با چه مشکلاتی مواجهیم و چقدر برای عبور از این مخاطرات کار در حال انجام است.
منظورتان از سختترین تحریمهای اعمال شده علیه اقتصاد ایران چیست؟
وقتی تحریمهای جدید را نگاه میکنیم، متوجه میشویم که امریکا با درسهایی که از جریان تحریمهای «نفت در برابر غذا» عراق و تحریمهای سازمان ملل متحد گرفته و با بررسی کارهایی که ایران در دور زدن تحریمها انجام داده، تحریمهای جدید را رقم زده است. یعنی این بار علیه ایران تمام این درسها را به کار بردهاند و قوانین متعددی را تصویب کردهاند. تأکید میکنم که قانون گذاشتهاند نه فرمان رئیس جمهوری. رئیس جمهوری در شرایط خاصی برای مسائلی میتواند فرمان بدهد؛ اما این فرمان نیست، قانون است.
فرمانها بر اساس قانون مسائل امنیت اقتصادی امریکا صادر میشود و به موجب آن به رئیس جمهوری امریکا اختیار داده میشود که اعلام کند در مسائل اقتصادی با یک کشور دچار مشکل شده و در شرایط اضطراری اقدامی که صلاح است، میتواند انجام دهد.
تعداد فرمانهای رئیس جمهوری که از سال 1996 میلادی با شروع تحریمهای یکجانبه امریکاصادر شده به دهها مورد میرسد. اما هر بار که ایران نقطه فراری پیدا کرده، امریکاییها آن را بستهاند و در این مدت بسیاری از این فرمانها را تبدیل به قانون کردهاند.کلید خوردن صدور نخستین قانون علیه صنعت نفت و انرژی ایران، به زمان رئیسجمهوری بیل کلینتون در ۱۹۹۵ میرسد. او با صدور فرمانی اجرایی تجارت امریکا در صنعت نفت ایران را ممنوع کرد و بر اساس آن فرمان سرمایهگذاری بیشتر از 20 میلیون یورو برای شرکتها و بانکهای امریکایی فعال چه در داخل و چه در خارج امریکا ممنوع شد. این فرمان بعدها تبدیل به قانونی به نام پیشنهاد دهنده آن در سنا یعنی داماتو شد.
البته قبل از این مورد، در دوره جنگ تحمیلی ایران و عراق هم به منظور مهار دو جانبه ایران و عراق تحریمهایی را شاهد بودیم که بیشتر تسلیحاتی بود. اما از زمان تحریمهای معروف به داماتو، امریکا فشارها به اقتصاد ایران را در قالب قانون دنبال کرد. این قانون یک پایه بود و بعد از آن قوانین متعدد دیگری علیه صنعت نفت، بانکهای ایرانی و حتی خارجی، اشخاص داخلی و خارجی، فعالیتهای تسلیحاتی، بخش بیمه و کشتیرانی و حتی کشتیسازی و هر نهاد و کسی که با ایران کار می کرد، وضع شد؛ یعنی تک تک راههایی که ایران میتوانست برای رونق اقتصاد از آن استفاده کند، بسته و تحریمها تبدیل به قانون شد.
چرا قانونی شدن تحریمها در امریکا را به سختتر شدن دیوار تحریمها تعبیر میکنید؟
زیرا وقتی قانون میشود، حتی رئیس جمهوری امریکا هم نمیتواند به راحتی آن را بردارد. در این حالت کنگره باید قانون را عوض کند که کار آسانی نیست. البته بعد از آنکه برجام امضا شد، بخشی از تحریمهای آیسا یا ایسا (ISA) آزاد شد و فقط بخشی از تحریمهای تسلیحاتی مانده بود اما امریکاییها همه آنها را الآن برگرداندهاند و موارد جدیدی و قوانین مستقل نیز به آن اضافه کردهاند.
تحریمی که امروز امریکا علیه ایران وضع کرده، در 6 دسته که هر کدام هم گروه بزرگی هستند، جای میگیرد. تحریمهایی که شرایطی سختتر از هر دوره دیگر را برای اقتصاد ما رقم زده است و کار کردن در این وضعیت کار آسانی نیست. حال در این دوره میخواهیم نفت را صادر کنیم. البته مسئولان مدام در حال تلاش برای غلبه بر تحریمها هستند و با تمام دشواریها میبینم که صادرات نفت نیز در حال انجام است.
فکر میکنید که با این تحریمها و مطابق با خواست امریکا زمانی صادرات نفت ایران صفر میشود؟
خیر. امریکاییها از همان ابتدا که گفتند صادرات نفت ایران را به صفر میرسانند، معتقد بودم که حرف بیربطی زده اند و آنها نمیتوانند این کار را انجام دهند. چراکه دنیا به نفت ما نیاز دارد. امریکاییها هم وقتی ارزیابی کردند و دیدند که نمیتوانند صادرات نفت خام ایران را به صفر برسانند، قانون را از بین نبردند و بر اساس همان قوانین به 8 کشور فقط معافیت دادند. یعنی حتی اجازه ندادند که کشوری قانون آنها را نادیده بگیرد و خودشان قبل از هر اقدامی خلاف قوانینشان، معافیت دادند. الآن هم به دنبال کاهش معافیتها هستند و فکر میکنم که یونان و ایتالیا از آن جملهاند. چراکه این دو کشور تا کنون نیز با وجود معافیتها از ایران نفت نخریدهاند و احتمالاً این موضوع را امریکا از قبل میدانسته و نمایشی کار کرده است. از این به بعد هم آنها نمیتوانند صادرات نفت ایران را صفر کنند اما شرایط سختی است. امریکاییها مدام در حال کار روی تحریمهای ایران هستند.
اگر ما اسم امریکا را دشمن بگذاریم، این دشمن بسیار بسیار دقیق و کارشناسی شده در حال برنامهریزی است. مدام علیه اقتصاد ما قانون میگذارد و حتی گروه اقدام تشکیل داده و این گروه تا کنون به بیش از 40 کشور دنیا سفر کردهاند تا کشورها را با تهدید و تطمیع وادار به همکاری کنند. آنها تمام حرکات ما را مانیتور میکنند. در حال انجام اقداماتی هستند که نه در تحریمهای سازمان ملل و نه در دوره ریاست جمهوری اوباما این اتفاقات نیافتاد.
وقتی تحریمها و قطعنامههای سازمان ملل را نگاه میکنیم، برای تعداد زیادی از آنها راههای فراری وجود داشت و کمک میکرد که صادرات نفت ایران ادامه داشته باشد. گرچه قطعنامه سازمان ملل بود و کشورها رعایت میکردند. امروز هم به موجب برجام عکس آن قطعنامهها را و همینطور قطعنامه 2231 سازمان ملل را در جهت تسریع برجام داریم، اما شرایط بسیار سختتر از دور قبلی تحریمهاست.
در این شرایط باید چه کاری انجام داد؟
امریکا علی رغم حکم دیوان بینالمللی دادگستری لاهه سخت در حال کار است. باید وزارت امور خارجه کمک کند و بابت تحریمها به شورای امنیت سازمان ملل متحد رجوع شود. ما زیرساختهای این کار را داریم و میتوانیم زیرآب تحریمها را بزنیم. کار بسیار عاقلانهای است باید انجام شود. تاکنون هم تأخیر داشتهایم. اما با فرض شرایط کنونی ما میخواهیم نفت هم بفروشیم. ازعملکرد دولت و وزارت نفت دفاع نمیکنم اما باید انصاف داشت. وزیر نفت، شرکت ملی نفت و تمام مسئولان کشور امروز نوک پیکان یک حمله اقتصادی هستند که باید با آن مبارزه کنند. امروز دیپلماسی ما آنجاست. مسئولان کشور ما در تمام ردهها اکنون در یک جنگ بزرگ اقتصادی هستند. لذا امروز روزی نیست که در داخل کسی با دیگری دعوا کند. بلکه روزهمدلی است. زمان آن نیست که دلخوریها و اختلاف نظرها را رسانهای کنیم، نامه بنویسیم و سرو صدا کنیم. اما متأسفانه این موارد میان دولت و نمایندگان مجلس به چشم میخورد. باید از این اتفاقات اجتناب کرد. من فردی سیاسی نیستم اما خلاصه تمام این نامهها و انتقادات آشکار، تضعیف منافع ملی است.
به نظرتان اینکه برخی در شرایط کنونی مسئولان را مقصر میدانند، چقدر مخرب خواهد بود؟
من خبری از جزئیات اقداماتی که در حال انجام است، ندارم اما به عنوان یک کارشناس میگویم که در میدان جنگ نباید همدیگر را تضعیف کنیم. باید درگوشی حرف بزنیم. مخاطب حرفهای ما فقط مردم داخل کشور نیستند. بلکه کسانی هستند که میخواهند هر سوراخی را که راه فرار از تحریمهاست، به روی ما ببندند. قطعاً جزئیات راهی که وزیر نفت در سختترین دوره تحریمهای ایران برای حفظ بازار نفت پیدا کرده است، مقامات تراز یک کشور میدانند. اما نباید در تریبونها جار زد.در عوض ما باید در دنیا عضوگیری و برای تفکرات خودمان طرفدار پیدا کنیم. تفکرات ما علیه ظلم، جور و زورگویی است و باید به دنیا ثابت کنیم.
در دوران شوروی، محور حملههای امریکا این کشور بود. امروز ایران محور حملهها شده است. ما را تروریست مینامند واز آن طرف با تمام قوا سعی میکنند که قضیه جنایاتی نظیر موضوع خاشقجی را بپوشانند. چرا؟ چون معامله تسلیحاتی 130 میلیارد دلاری با عربستان کرده است. الآن هم لابی اسلحه در امریکا راه افتاده و این کشور در حال کمک به عربستان است. امریکا بر خلاف آنچه ادعا میکند، یکی از دولتهای طرفدار تروریسم است. ریشه طالبان و داعش کجاست؟
دونالد ترامپ در زمان انتخابات، دولت اوباما را به راه اندازی داعش متهم میکند و جالب است که رقیب انتخاباتی او هم این موضوع را تأیید میکند. حال آنها ما را متهم میکنند. امریکایی که من میبینم، امریکایی زورگو و طرفدار تروریستها است. اما به هر حال اگر ما وارد جنگ اقتصادی شدهایم، باید در جبهه جنگ، همدلی داشته باشیم و انتقادات را درگوشی بگوییم. نباید دشمن صدای ما را بشنود.