پسر آقای عارف، از ژن پدر تو را چه حاصل؟
در لغتنامه دهخدا، آقازاده این‌گونه معنا شده است:«زاده آقا. فرزند مردی بزرگ ، و بیشتر فرزندان سادات علوی و مجتهدین .«

چند سالی است اما این واژه با دگرگونی بزرگی روبه‌رو شده است و وقتی مردم با این کلمه روبه‌رو می‌شوند همه به فرزند مسئولی فکر می‌کنند که از رانت ویژه پدر استفاده کرده اند. حالا حمیدرضا پسر محمدرضا عارف نماینده مردم تهران در مجلس، می‌گوید این چنین نیست و تنها به خاطر استعداد شخصی‌اش به جایگاهی که دارد رسیده.

او پای ژنتیک را هم به میان آورده و گفته است:« پدر و مادر من هر دو جزو شاگرد اول‌های کنکور در کشور بودند، مادر من رتبه 15 کنکور داشته؛ این ژن منتقل می‌شود. ما سه برادر، هر سه درس‌هایمان خوب بوده و خوب تحصیل کردیم؛ من خودم بعد از اینکه تحصیلاتم در دانشگاه صنعتی شریف به اتمام رسید، در سال 85 رفتم آمریکا و با رزومه و نمرات خوبم (من زبانم همیشه خوب بود) در دانشگاه جرج واشنگتن پذیرش گرفتم و PHD روابط بین الملل را در دانشگاه فلوریدا خواندم. آنجا نگاه نمی‌کنند که تو پسر چه کسی هستی؟ به رزومه نگاه می‌کنند.»

حرف‌های "عارف پسر" سروصدای فراوانی در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کرده است. حرف‌های او را می‌شود از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار داد. سوال اولی که می‌شود از او پرسید این معناست که آیا هرکسی در کنکور اول می‌شود دارای ژن برتر است؟ بسیاری از دانش آموزان معمولی با تلاش فراوان و حفظ کردن می‌توانند به رتبه‌های بالای کنکور برسند. کسانی که در المپیاد به مقام می‌رسند می‌توانند مدعی داشتن ژنی متفاوت از دیگران باشند. کلاس‌های کنکور و تلاش یک دانش آموز و البته استعدادهای پنهان او می‌تواند وی را به رتبه‌های بالای کنکور برساند.

نکته‌ای که می‌شود در ادامه به آن اشاره کرد این است که جناب حمیدرضا، اگر پسر محمدرضا عارف نبود الان کجا بود؟ یا بهتر بگویم عارف اگر الان نه نماینده مجلس و قبلا نه وزیر ارتباطات و  معاون اول بلکه یک استاد معمولی و ساده دانشگاه بود امروز حمیدرضا عارف چه می‌کرد؟ 

پسر آقای عارف، از فضل پدر تو را چه حاصل؟


او می‌گوید ما خوب تحصیل کردیم. او و دو برادرش چون مشکلات خیلی از دانش آموزها را نداشتند خوب تحصیل کردند. احتمالا چون پسر دکتر عارف بودند در مدارس خوبی هم تحصیل کرد.

همه ما می‌دانیم که در ایران وضعیت کسب و کار به ویژه برای جوانان چگونه است.  پسر عارف براساس آنچه که خودش می گوید در 25 سالگی شرکت MTN را از آفریقای جنوبی به ایران آورد.  او موفقیت اقتصادی اش را به دلیل ژن های دریافتی از پدر و مادرش می داند. نگاهی که ریشه هایی از مطلق بینی و نژادپرستی در آن دیده می شود. اگر حمیدرضا عارف به جای اینکه پسر یکی از مقامات ارشد، خوشنام و پاک دست ایران باشد در یکی از مناطق دورافتاده و محروم ایران بود باز هم به موقعیت های فعلی می رسید؟

پسر عارف می‌گوید: « مگر همه جای دنیا، آدم های کوچک در سن 19 و20 سالگی کار بزرگ نکردند؟ مثل اقای زاکربرگ.» آری، او راست می‌گوید در دنیا جوانان کارهای بزرگ زیاد می‌کنند. مثل زاکربرگ بنیانگذار فیس‌بوک. اما زاکربرگ تنها نیست و مانند او فراوان هستند و به فرد و جای خاصی هم وابسته نیستند. این درست فرق ایران و کشورهای خارجی است.

اصلا بیاید ساده تر به این معنا نگاه کنیم. آقای حمیدرضا عارف، نخبه ایرانی عزیز اگر شما پسر دکتر عارف نماینده محترم مردم تهران در مجلس و مقام ارشد کشور در طول سال های اخیر نبودید کسی حاضر بود هم اکنون با شما مصاحبه کند تا از دستاوردهایتان برای ایران بگویید؟ قطعا نه.!

حمیدرضا عارف گناهی نکرده است که پسر دکتر عارف شده است. در همه جای جهان هم مرسوم است که فرزند مسئولان از شرایط بهتری نسبت به دیگران برخوردار می شود و این موضوع، پذیرفته شده اما بهتر است تلاش نکنیم از این واقعیت فرار کنیم و بگوییم هرچه ما بدست آورده ایم حاصل تلاش‌های خودمان است نه فضل پدر!
نویسنده: مصطفی داننده، تحلیلگر عصر ایران